گروه فرهنگ و هنر - بتول گرجی: ابراهیم پورداود یکی از تأثیرگذارترین چهرههای ایرانپژوهی در سده اخیر است؛ دانشمندی که نامش با «اوستا»، «اسطوره»، «ایران باستان» و «هویت فرهنگی» گره خورده است. او، نه تنها یک مترجم و پژوهشگر ساده نبود، بلکه پلی بود میان گذشته باشکوه ایران و نسل امروز. تاثیر او بر بازشناسی میراث باستانی ایران چنان عظیم است که بسیاری او را «پدر ایرانشناسی نوین» میدانند. زندگی و آثار او نشان میدهد چگونه یک فرد میتواند با پشتکار، عشق به میهن و تعهد علمی، فرهنگ یک ملت را دوباره زنده و در جهان مطرح کند.
کودکی، تحصیل و تولد یک ایرانشناس
پورداود در سال ۱۲۶۴ خورشیدی در رشت بهدنیا آمد. از همان دوران کودکی، روحیه جستوجوگر و علاقهمندی او به تاریخ و فرهنگ شکل گرفت. تحصیلاتش را در ایران آغاز کرد اما برای تکمیل دانش خود راهی بیروت، پاریس و سپس هندوستان شد. آشنایی با محافل شرقشناسی و ایرانشناسی در اروپا و هند، نگاه او را به میراث ایران بنیادین تغییر داد. در این دوران بود که تصمیم گرفت عمر خود را وقف مطالعه اوستا، زبانهای باستانی و اسطورههای ایرانی کند؛ تلاشی که بعدها جهان علمی ارزش آن را دریافت.
اوستا؛ میدان بزرگ نبرد علمی پورداود
مهمترین بخش زندگی علمی پورداود به پژوهش و ترجمه اوستا اختصاص دارد. پیش از او، شناخت اوستا در ایران بسیار محدود بود و بسیاری از مردم از محتوای واقعی این متن مقدس آگاهی نداشتند. ترجمههای موجود یا ناقص بودند یا بر پایه منابعی غیرعلمی استوار بودند. پورداود با جدیت و دقتی مثالزدنی، سالها به پژوهش، مقایسه متون، بررسی نسخههای موجود در کتابخانههای جهان و گفتوگو با متخصصان پرداخت تا سرانجام نخستین ترجمه علمی و معتبر اوستا را ارائه کند.
ترجمه اوستا از سوی پورداود نه فقط یک ترجمه، بلکه یک «بازآفرینی علمی» بود؛ همراه با مقدمهها، حاشیهنویسیهای دقیق، تطبیقهای تاریخی و تحلیلهای زبانی. این اثر عظیم، نقطه عطفی در شناخت دین زرتشت، اسطورههای ایرانی و جهانبینی ایرانیان باستان بهشمار میرود.
چرا کار پورداود اهمیت تاریخی دارد؟
پورداود نخستین کسی بود که اوستا را از انزوا بیرون آورد و آن را در اختیار مردم ایران قرار داد. او اهمیت احیای هویت ایرانی را در دورهای که ایران با بحران فرهنگی و اجتماعی دستوپنجه نرم میکرد، بهخوبی درک کرده بود. بازخوانی اوستا به مردم نشان داد که ایران پیش از اسلام نیز تمدنی عمیق، اخلاقی و معنوی داشت و اندیشههای ایرانی در طول تاریخ نقش بزرگی در شکلگیری فرهنگ جهانی داشتهاند. همچنین، او بر انسجام فرهنگی میان ایرانیان تأکید داشت و باور داشت شناخت ریشههای مشترک میتواند همبستگی اجتماعی را تقویت کند. از اینرو، پژوهشهای او تنها یک فعالیت دانشگاهی نبود، بلکه حرکتی فرهنگی در راستای بازیابی هویت ملی بهشمار میرفت.
پورداود؛ بنیانگذار ایرانشناسی مدرن
فعالیت او تنها به ترجمه اوستا محدود نشد. او درس «ایران باستان» را در دانشگاه تهران بنیان گذاشت و نسل بزرگی از پژوهشگران، زبانشناسان و اسطورهپژوهان ایران را پرورش داد. شاگردان او بعدها هر یک ستونهای اصلی ایرانشناسی شدند و میراث استاد را ادامه دادند. پورداود همچنین در مجامع علمی جهان حضوری فعال داشت و ایران را بهعنوان یک مرکز پژوهشی مهم معرفی کرد. او در کنفرانسهای بینالمللی، جایگاه ویژه اسطورههای ایرانی، زبان اوستایی و جهانبینی ایرانیان را مطرح میکرد و باعث شد ایران در عرصه مطالعات فرهنگی جهان بیشتر دیده شود.
بازخوانی اسطورهها؛ پلی میان گذشته و آینده
یکی از کارهای مهم پورداود، تفسیر و تحلیل اسطورههای ایرانی بود. او باور داشت اسطورهها صرفاً داستانهای قدیمی نیستند؛ بلکه بیانگر دغدغههای اخلاقی، اجتماعی و معنوی یک ملتاند. با این نگاه، اسطورههایی چون «جم»، «فریدون»، «اهورامزدا»، «اهریمن»، «آناهیتا» و «مهر» معنایی تازه یافتند و نقش آنها در شکلگیری فرهنگ ایرانی بازشناخته شد.
این شیوه تحلیل، بعدها الهامبخش بسیاری از نویسندگان، شاعران و تاریخپژوهان شد. حتی امروزه نیز آثار پورداود نقطه آغاز بسیاری از پژوهشهای نو درباره اسطورهها و فرهنگ ایران است.