ستاره صبح - مصطفی فروغی: کشور پس از توافق برجام در سال 94 نفس کشید و طعم رشد، رفاه، تورم پایین و ثبات قیمتها را در سالهای 94، 95 و 96 چشید، اما با روی کار آمدن ترامپ در آمریکا تلاش او برای مذاکره مستقیم شکست خورد و زمینه را برای به هم خوردن برجام فراهم کرد. آمریکا با بهرهگیری از ابزار مخرب تحریم به جان اقتصاد و مردم ایران افتاد. خسارت تحریم در بلندمدت بدتر و بیشتر از خسارت جنگ است.
تحریم مانع سرمایهگذاری، نوسازی، بهینهسازی صنعت بهویژه صنعت نفت شده است. وقتی سرمایهگذاری در صنعت برق، گاز، استخراج فرآوردههای آن نشود این صنایع بهتدریج فرسوده و از رده خارج میشوند. سیستم برقرسانی، آبرسانی، گازرسانی، تولید و استخراج فراوردههای نفتی دچار فرسوده شدهاند و نیاز به تعمیر و تعویض قطعات دارند چون کشور تحت تحریم است امکان خرید و نصب وجود ندارد. اکنون کدام تحریمها آثارش بر اقتصاد و زندگی مردم نمایان شده است؟ آیا باز هم به سیاست غرب ستیزی و آمریکا باید ادامه داد یا از گذشته درس گرفت و به آینده فکر کرد؟
ناترازی انرژی
قیمت حاملهای انرژی در برنامه چهارم توسعه که توسط مجلس ششم و دولت خاتمی تدوین و تصویب شد. بر اساس این برنامه قیمتها تدریجی سالی 10 تا 20 درصد افزایش بصورت پله کانی افزایش مییافتند تا قیمتها تا به قیمت «فوب» خلیجفارس برسند. اصولگراها، احمدینژاد ارزشی را به کرسی ریاست جمهوری نشاندند. او این برنامه را خمیر و کنار گذاشت. چون عقیده داشت این برنامه غربی است. اگر این اتفاق نمیافتاد اکنون شاهد واقعی شدن قیمت برق، بنزین، گازوئیل، آب و... بودیم و نیاز به پرداخت میلیاردها دلار پرداخت یارانه پیدا و پنهان هم نبود.
تعطیلی مدارس و ادارات
سرما و آلودگی هوا و کمبود گاز و برق و حتی آب به طرز بی سابقه ای در کشور اتفاق افتاده است. امروز وضع به گونه ای شده که دیگر این موضوعات مسئله نیستند بلکه هر کدام به بحران تبدیل شده اند. بحران اگر مهار نشود به بحران دیگری می انجامد. روز گذشته ادارات و مدارس 23 استان کشور به دلیل سرما، کمبود برق و گاز و آلودگی هوا تعطیل شده اند. به نظر می رسد در روزهای آینده نیز چنین وضعی ادامه خواهد داشت. راهکار برون رفت از این مشکلات فروش نفت بدون مانع و انتقال پول آن به داخل است چون تحریم مانع این دو موضوع مهم است بنابراین نمی توان انتظار داشت آینده بهتر از امروز و دیروز باشد.