حسن ایلایک
3 ژانویه 2024
تارنمای کریدل
برگردان و کوتاه سازی علی اصغر شهدی
Asghar.shahdi@gmail.com
با خروج نیروهای اسرائیلی از شمال غزه خام نشوید. تل آویو قصد پایان دادن به این جنگ را ندارد و در تمام جبهه های دیگر خود از جمله با لبنان در حال تشدید است.
در آغاز سال جدید، ارتش اشغالگر اسرائیل عملیات خروج بخش زیادی از نیروهای خود را از شمال نوار غزه آغاز کرد.
این عقب نشینی به معنای پایان جنگ با غزه نیست و مطمئناً به معنای آرامش در جبهه لبنان و اسرائیل نیز نیست. برعکس، کاهش سرعت جنگ در نوار غزه، احتمال جنگ اسرائیل علیه لبنان را افزایش می دهد.
نبردهایی که بین ارتش اشغالگر و حزب الله در امتداد مرز جنوبی لبنان از 16 مهر ( 8 اکتبر) در حمایت از مقاومت در غزه در جریان است، روز به روز بر شدت خود افزوده است.
واشنگتن و تل آویو با هشدار نسبت به احتمال وقوع یک جنگ گسترده بین نیروهای اسرائیلی و مقاومت لبنان به دنبال حداکثر کردن فشار بر حزب الله هستند. این تاکتیکها مدتها قبل از ترور صالح العاروری معاون رئیس دفتر سیاسی حماس در 12 دی ( 2ژانویه) توسط یک حمله هوایی اسرائیل در ضاحیه، حومه جنوبی بیروت، اعمال میشد. اکنون کشته شدن العاروری احتمال گسترش جنگ را افزایش می دهد.
مرحله سوم در راه است
مرحله اول جنگ تل آویو، کشتار جمعی و اشغال شمال غزه بود. مرحله دوم، اشغال نقاط کلیدی در جنوب نوار غزه است، جایی که غیرنظامیان فلسطینی برای امنیت در آنجا جمع شده اند. خروج نیروهای کنونی از شمال این سرزمین به این معنی است که اسرائیلی ها در حال تقویت نقشه های جنوبی خود و آماده شدن برای حرکت به مرحله سوم هستند: جنگ طولانی و کم شدت.
با ورود به مرحله سوم، ارتش اشغالگر قصد دارد یک حائل جغرافیایی اطراف شمال نوار غزه را حفظ کند. این کشور همچنین قصد دارد به اشغال منطقه دره غزه (مرکز غزه) و در عین حال تکمیل عملیات خود در خان یونس در جنوب ادامه دهد.
با وجود این، مقاومت فلسطین به عملیات خود علیه نیروهای اسرائیلی ادامه می دهد. این سازمان ها در کل منطقه شمال نوار غزه نسبتاً آسیب ندیده باقی می مانند که در حال حاضر و آینده توانایی مقاومت را برای وارد کردن خسارات به صفوف اشغالگران افزایش می دهد.
این باخت آشکار اسرائیل –نسبت به اهداف جنگی اعلام شده تل آویو - با دو عامل اساسی آشکار شده است: اول اینکه ارتش اشغالگر نمی تواند شمال نوار غزه را خانه به خانه یا تونل به تونل "پاکسازی" کند، زیرا این روند طول خواهد کشید. سالها، تعداد بیشتری از سربازان خود را در معرض خطر قرار میدهد و نمیتوان آن را بدون جابجایی بیشتر کل جمعیت شمال غزه یا قتل عام آنها اجرا کرد. لازم به ذکر است که علیرغم تلاش اسرائیل برای به تصویر کشیدن مسائل به گونه ای دیگر، صدها هزار غیرنظامی همچنان در شمال حضور دارند.
دوم، دولت اسراییل باید به تدریج سربازان ذخیره را دوباره به اقتصاد کشور برگرداند تا اقتصاد به حیات خود ادامه دهد و اطمینان حاصل شود که بخش های تولیدی در معرض آسیب قرار نخواهند گرفت که بهبود آن زمان زیادی طول می کشد. این در حالی است که به نظر می رسد آمریکا و بسیاری از اروپا در صورت لزوم آماده کمک به اقتصاد اسرائیل هستند.
این اقدامات به این دلیل انجام می شود که اسرائیل آشکارا در دستیابی به دو هدف اصلی جنگ خود یعنی از بین بردن مقاومت تحت رهبری حماس در غزه و آزادی اسرای اسرائیلی اسیر شده توسط مقاومت در 7 اکتبر ناکام مانده است.
پس از سه ماه حملات وحشیانه، واشنگتن ارتش اسرائیل را ناتوان از حذف مقاومت یا احتمال تشدید تنش منطقه ای ارزیابی کرده و اینکه آسیب قابل توجهی به دولت جو بایدن وارد کرده است.
تشدید تنش با لبنان
در حالی که ارتش اشغالگر اسرائیل در حال حرکت برای تمرکز عملیات خود در جنوب نوار غزه است، شدت عملیات نظامی در امتداد مرز لبنان بین حزب الله و ارتش اسرائیل نیز افزایش یافته است.
توانمندی های اطلاعاتی حزب الله در ماه های گذشته هم از نظر پیچیدگی و هم از نظر دقت توسعه یافته است. جنگندههای مقاومت لبنان از انواع موشکهایی استفاده کردهاند که قبلاً مورد استفاده قرار نگرفتهاند و نسبت به نسلهای قبلی برد و ظرفیت تخریب بیشتری دارند.
رهبری اسراییل با افزایش حملات خود به دنبال وارد کردن بیشترین تلفات ممکن در میان صفوف مبارزان مقاومت و همچنین گسترش وحشت در میان ساکنان جنوب لبنان - آواره کردن تعداد بیشتری از آنها و تخریب بیشترین تعداد ممکن از منازل است. این امر بر دوش حزب الله و دولت لبنان در روند بازسازی پس از پایان جنگ تحمیل می کند.