ابوالقاسم دلفی، سفیر پیشین ایران در فرانسه، معتقد است فشارهای داخلی مسیر سیاست خارجی دولت پزشکیان را از شعار تعامل و گفتوگو با جهان دور کرده است.
مسعود پزشکیان در انتخابات ریاستجمهوری سال گذشته با محوریت سیاست خارجی وارد رقابت شد. شعار اصلی او بازنگری در سیاستهای گذشته، تعامل بیشتر با جهان و حل مشکلات از طریق گفتوگو بود. محمدجواد ظریف، وزیر خارجه پیشین، نقشی کلیدی در تدوین این برنامه داشت و بخش مهمی از بار تبلیغات انتخاباتی پزشکیان را بر دوش گرفت. پیروزی پزشکیان تا حد زیادی مرهون حمایت و برنامهریزی ظریف بود.
فشار داخلی و تغییر مسیر دیپلماسی
پس از پیروزی، جریانهای شکستخورده در انتخابات از همان ابتدا با دولت ناسازگاری نشان دادند. نخستین هدف آنان دور کردن طراح سیاست خارجی دولت از رئیسجمهور بود. در نهایت معاون راهبردی ریاستجمهوری که مسئول تدوین سیاست خارجی بود، کنار گذاشته شد و پس از چند ماه استعفا داد. این اتفاق باعث شد مسیر دیپلماسی دولت تغییر کند و از شعارهای اصلی فاصله بگیرد. سیدعباس عراقچی، نزدیک به ظریف، به عنوان وزیر خارجه معرفی شد، اما عملکرد او نشان داد که در حد و اندازه وزیر خارجه پیشین نیست و نتوانست انتظارات را برآورده کند.
تناقض میان تعامل با غرب و نگاه به شرق
پاییز گذشته، پزشکیان نخستین سفر خود را به نیویورک انجام داد و در مجمع عمومی سازمان ملل سخنرانی کرد. او با همتایان اروپایی دیدار داشت و بر تعامل و حل مسائل تأکید کرد. هدف اصلی او حل پرونده هستهای و باز کردن مسیر توافق با غرب بود. با وجود این، ملاحظات داخلی مانع مذاکره مستقیم با آمریکا شد و تمرکز بر اروپا باقی ماند. در همین زمان، سیاست «نگاه به شرق» که پیش از دولت چهاردهم انتخاب شده بود، روابط ایران با روسیه را تقویت کرد اما پس از جنگ اوکراین باعث شد ایران به عنوان تهدیدی علیه اروپا تلقی شود. اروپاییها ایران را متهم به ارسال تسلیحات به روسیه کردند، هرچند تهران بارها این ادعا را تکذیب کرد. این نگاه به شرق عملاً مانع تعامل با غرب شد و تناقضی جدی میان شعارهای پزشکیان و واقعیت سیاست خارجی ایجاد کرد.
مذاکرات نیمبند با آمریکا و شکست آن
چند ماه پس از آغاز به کار پزشکیان، دونالد ترامپ به ریاستجمهوری آمریکا رسید. او بارها آمادگی خود برای توافق با ایران را اعلام کرد و حتی نامهای به رهبری ایران فرستاد. ایران ابتدا مذاکره مستقیم را رد کرد و تنها به مذاکرات غیرمستقیم با واسطه تن داد. پس از پنج دور مذاکره، نتیجهای حاصل نشد و مخالفان منطقهای، بهویژه اسرائیل، روند را به شکست کشاندند. حمله اسرائیل به ایران میز مذاکره را برهم زد و تهران تصمیم گرفت مذاکرات را قطع کند. دلفی معتقد است این تصمیم تحت تأثیر نگاه به شرق بود و مانع تعامل واقعی با آمریکا شد.
پیامدها و جمعبندی
به گفته دلفی، زمانی که ایران در حال مذاکره با آمریکا بود، واشنگتن اقدام نظامی علیه ایران انجام نداد. اما پس از قطع مذاکرات، حملات نظامی آمریکا به تأسیسات هستهای ایران آغاز شد. او نتیجه میگیرد که فشار نگاه به شرق باعث شد دولتی که با شعار تعامل و رفع تحریمها روی کار آمده بود، امروز با تشدید تحریمها و حتی تجربه جنگ مواجه شود. دلفی تأکید میکند دیپلماسی کنونی و وزیر خارجه فعلی نماینده آن چیزی نیستند که رئیسجمهور در کارزار انتخاباتی وعده داده بود. خروج ظریف از معاونت راهبردی ریاستجمهوری مسیر سیاست خارجی را تغییر داد و آن را در تعارض مستقیم با شعارهای پزشکیان قرار داد.
این تعارض در داخل کشور حتی در نگاه خارجیها نیز مشهود است. رئیسجمهور فرانسه درباره طرح ایران برای اجتناب از اسنپبک گفت این طرح خوب است، اما معلوم نیست تا چه اندازه مورد اجماع داخلی قرار دارد. دلفی نتیجه میگیرد که سیاست خارجی ایران گروگان اختلافهای داخلی شده و وزارت خارجه برای هماهنگی با جریانهای قدرتمند داخلی از شعارهای اصلی دولت فاصله گرفته است. یکی از نمونههای این فاصله، تمرکز وزیر خارجه بر سفرهای استانی و مرزی است؛ اقدامی که هیچ نسبتی با حل مسائل اصلی بینالمللی ندارد. در نهایت، قضاوت درباره سیاست خارجی دولت چهاردهم باید با در نظر گرفتن مجموعهای از عوامل داخلی و خارجی صورت گیرد. اما آنچه روشن است، این است که انتخاب سیاست نگاه به شرق و فشارهای داخلی، مانع تحقق شعارهای تعامل و گفتوگو با جهان شده و دیپلماسی ایران را از مسیر اصلی خود دور کرده است.