ستاره صبح-۱۶ آذر که میشود یادمان میآید که دانشگاهی هست و دانشجویی و جنبش دانشجویی هم در کشور وجود دارد. برای مرور رویدادهای این تاریخ از ۱۶ آذر ۳۲ شروع میکنم، از همه حرکات دانشجویی در طول دوره پهلویها یادی میکنیم و بعد میرسیم به انقلاب و حرکات دانشجویی بعد از انقلاب ازجمله ۱۳ آبان ۵۸ و حرکت دانشجویی در دهه 60، 70، 80 و 90 را میبینیم که دیگر خبری از آن حرکات دانشجویی دهه پنجاه و شصت و حتی هفتاد نیست؛ البته ۱۶ آذر باید یادمان بیاورد که هرکدام از ما زمانی دانشجو بودهایم و درسخواندهایم و یکبار باید از خود بپرسیم که آیا منطق دانش را فراگرفتهایم و آیا الآن با منطق دانش عمل میکنیم؟ اکنونکه حدود ۱۵۰ سال از تأسیس دارالفنون، حدود صدسال از تأسیس مؤسسات آموزش عالی در کشور و حدود ۸۵ سال از تأسیس دانشگاه تهران سپریشده است آیا میتوانیم بگوییم که دانشگاهها توانستهاند شیوه حکمرانی را دانشبنیان کنند؟ اگر به دنبال اقتصاد دانشبنیان هستیم، آیا اکنون ساختار سیاست دانشبنیان است؟ آیا در شرایط کنونی سیاست برآیند نظر همه نخبگان علمی جامعه و مورد تأیید نخبگان علمی کشور است؟ آیا سیاستهای کلان در حوزههای سیاست خارجی، دانشبنیان و مورد اجماع جامعه علمی، دانشگاهی و کارشناسان حوزه سیاست خارجی است؟ آیا دانشبنیان در رسانهها، مؤسسات پژوهشی و کارشناسی و دستگاههای نظام وجود دارد؟ آیا سیاستهای فرهنگی و اجتماعی نیز دانشبنیان است؟ آیا سیاستهای اقتصادی، دانشبنیان و مورد اقبال جامعه علمی و کارشناسی همه صاحبنظران اقتصادی در دانشگاهها، رسانهها و مؤسسات تخصصی پژوهشی است؟ اگر بنا باشد در خصوص مجموعه سیاستهای کلان جامعه از سیاست خارجی، داخلی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی، از جامعه نخبگان جامعه نظرخواهی شود، آیا اکثریت جامعه نخبگان نظر مثبت میدهند؟ آیا قانونگذاری بر اساس تصمیمسازیهای کارشناسی صورت میگیرد و برآیند نظرات کارشناسی صاحبنظران جامعه در قانونگذاری منظور میشود یا خیر؟ آیا درباره مصوبه اخیر مجلس با عنوان «اقدام راهبردی برای لغو تحریمها»، نظر کارشناسی کارشناسان، اخذشده است؟