اقتصاد ایران غیرمولد و نفتی است؛ به همین دلیل باور عمومی این است که درآمد نفتی باید صرف خرید کالای ارزان و عرضه آن با قیمت اندک شود. وقتی چنین باوری وجود دارد، جامعه، بازار و افراد در مقابل تغییر واکنش منفی نشان میدهند.
قیمت دلار در سال ۵۷ حدود ۷۰۰۰ تومان بود و حالا به ۱۲۵ هزار تومان رسیده است؛ یعنی ارزش ریال در برابر دلار بیش از ۱۷۰۰۰ درصد پایین آمده و سقوط کرده است.
در سال ۱۳۴۳ دولت وقت به نخستوزیری حسنعلی منصور، ناگهانی و بدون فرهنگسازی، قیمت بنزین را از ۵ ریال به ۱۰ ریال (۱۰۰ درصد افزایش) رساند. اعتراض تاکسیها، کامیونها، وانتها و کسبه آغاز شد و ۵۰ روز ادامه یافت. این اعتراض «بلوای بنزین» نام گرفت. دولت عقبنشینی کرد و قیمت بنزین را از ۱۰ ریال به ۶ ریال کاهش داد و بلوا پایان یافت.
دولت اصلاحات در فاصله سالهای ۱۳۷۶ تا ۱۳۸۴ منطقی، سنجیده و پلکانی، سالی ۱۰ درصد قیمت بنزین را افزایش داد که تأثیر آن بر تورم اندک بود. اما اصولگراها این فرایند را متوقف کردند. قیمت دلار هم در طول ۸ سال دولت خاتمی بین ۷۵۰ تا ۹۵۰ تومان در نوسان بود. بهترین دولت بعد از انقلاب همین دولت بوده است.
مجلس اصولگرا با تصویب قانونی، قیمت بنزین را ثابت کرد و از افزایش پلکانی آن جلوگیری به عمل آورد؛ اما بعداً آن را ۴۰۰، ۷۰۰ و سپس ۱۰۰۰ تومان افزایش داد.
در سال ۱۳۹۸ رؤسای سه قوه وقت ـ حسن روحانی، علی لاریجانی و ابراهیم رئیسی ـ بدون زمینهسازی و فرهنگسازی، قیمت بنزین را از ۱۰۰۰ تومان به ۳۰۰۰ تومان افزایش دادند. تاریخ بلوای سال ۴۳ پس از ۵۵ سال این بار به شکلی خونین تکرار شد؛ دهها کشته، عدهای مجروح، بسیاری بازداشت شدند و خسارات فراوانی به بیتالمال وارد شد؛ زخمی که هنوز التیام نیافته است.
اکنون دولت چهاردهم خیز برداشته تا قیمت بنزین را از ۳۰۰۰ تومان به ۵۰۰۰ تومان افزایش دهد. این دولت نیز مانند دولتهای گذشته بسترسازی نکرده و توضیح نداده است که چرا افزایش قیمت بنزین میتواند به نفع فرودستان باشد.
واقعیت این است که مقامات درک درستی از نقش رسانه در فرهنگسازی نداشته و ندارند. اگر بیش از ۵۰ میلیون ایرانی فاقد خودرو بدانند که بنزین ارزانتر از آب، در عمل یارانهای است که به جیب پولدارها میرود و به ضرر آنهاست، نه تنها نسبت به افزایش قیمت اعتراض نمیکنند، بلکه روستاییان، کارگران، سالمندان، کودکان و نوجوانان فاقد خودرو از افزایش قیمت حمایت خواهند کرد.
قیمت واقعی بنزین برای دولت بیش از ۶۰ هزار تومان تمام میشود، اما آن را به ۳۰۰۰ یا ۵۰۰۰ تومان عرضه میکند. این ضد عدالت است؛ یعنی پر کردن جیب پولدارها و خالی کردن جیب اقشار کمدرآمد. رسانهها مهمترین ابزار مقابله با رانت، تبعیض، بیعدالتی و شکاف طبقاتی هستند، اما این ظرفیت در کشور نادیده گرفته شده است.
اگر فرودستان بدانند سالانه ۹۴۰ هزار میلیارد تومان از جیب آنها به جیب پولدارها میرود، برای واقعی شدن قیمت بنزین و دیگر حاملهای انرژی مثل گازوئیل، آب و برق هورا خواهند کشید و به خیابان خواهند آمد. افسوس که حاکمیت توان اقناعسازی افکار عمومی را نداشته و ندارد.
دولت پزشکیان پذیرفته که تابوشکنی کند، اما روشش درست نیست. مثلاً قرار است ۱۰۰ لیتر بنزین ۳۰۰۰ تومانی به هر کارت ملی داده شود. این غلط است. میتوانست قیمت بنزین ۳۰۰۰ تومانی را حذف و قیمت بنزین آزاد را ۵۰۰۰ تومان یا بیشتر اعلام کند، اما چنین نکرد.