برای مثال مرد احساس میکند زنی بیفایده و نالایق دارد و این افکار برایش آزاردهندهاند. زن احساس میکند مرد او را ضعیف میپندارد در حالیکه او به کارهای منزل خوب رسیدگی میکند ولی همسرش او را نمیبیند.
گاهی زن و مرد احساس میکنند، دوست داشتن بیمعنا شده و ارتباط سالم با یکدیگر را ندارند.
تغییر در تعاملات
ازنظر زوجدرمانی جنگودعوا عامل اصلی مشکلات زناشویی نیست بلکه عدم تماس زوج با یکدیگر و فاصله گرفتن آنها از هم مشکلآفرین است.
برای مثال یک خودکار آبی و یک خودکار قرمز هر یکرنگ خود را مینویسند. هدف در زوجدرمانی «ایجاد تغییر در تعاملات زوج» است. اینکه آنها به این توانمندی دست یابند که بتوانند بهطور مرتب روی نیازهای خود باهم صحبت کنند.
جاهایی که زوج از بیان نیاز خود بهطرف مقابل عاجز است و رابطه به «تعقیب -گریز» میرسد، زوجدرمانی لازم است.
کشف داراییهای زوج
کشف داراییهای رابطه هنر درمانگر است. درمانگر با تشویق کردن جملاتی مثبتی که از زوج میشنود و با یادداشت کردن آن جملات میتواند انگیزه ادامه را در زوج ایجاد کند. صحبتها در حضور هردو طرف بیانشده وبامدیریت درست اتاق درمان بهبود رابطه آرام و آهسته به وجود میآید. زوج باید بهطور مرتب با احساسات یکدیگر در رابطه باشند. از حال و احوال روحی یکدیگر باخبر باشند. جاهایی که احساس ناخوشایندی در رابطه حس میکنند به وجود آمده را مدیریت کنند و به سمت صحبت کردن باهم برسرموضوع ناراحتی به توافق برسند.
بیان نیازها
بعضی از افراد در زندگی مشترک توانایی برگشتن به رابطه را ندارند زیرا فکر میکنند غرورشان میشکند و خورد میشوند. اینیک شیوه دفاعی است که فروید روانشناس مشهور آمریکایی در مکانیسمهای دفاعی به آن پرداخته است. مخفی نگهداشتن یک مکانیسم دفاعی است که در آن فرد توانایی اقرار به طیف وسیعی از نیازهایش را ندارد و بدون کمک درمانگر بیان نیازها سخت به نظر میرسد.
در صورتیکه درمانگر بتواند به هدف بازگشایی احساسات درونی زوج نایل آید، فرایند حل مشکلات زوج بهبود مییابد.
زوج بیشتر اوقات بهصورت «کوبنده» با یکدیگر رابطه میگیرند. یکطرف به دنبال برآورده شدن نیاز نیست طرف دیگر میخواهد نیازی از خود را برطرف کند. شاید هرکدام از این زوجها جنبههای وظایفی خود را بهخوبی انجام بدهند ولی اینها به طریقی انجام نمیگیرد که «اطمینان خاطر قلبی» بهطرف دیگر بدهد. احساسات آسیبپذیر دستاورد چنین رخدادی ست.
شباهت رفتار جوجهتیغی با رابطه زوج
جوجهتیغیها وقتی به هم نزدیک میشوند تیغشان بر بدن هم فرورفته وآسیب میبینند وقتی از یکدیگر دور میشوند سرد و بیروح شده و بازهم آسیب میبینند. زوج مدام در رابطه بااحساس رنجیده شدن و شکننده بودن مواجه میشوند.
عادیسازی
خانم جانسون زوج درمانگر مشهور آمریکایی راهکاری اساسی برای شباهت مشکل جوجهتیغی ارائه داده است.
*عادیسازی بهترین توانمندی برای زوج در حل مشکلات حل نشدنی زندگی است. عادیسازی یعنی زوج بتوانند ماجرای رخداده برای رابطه را بپذیرند و با این موضوع بهصورت عادی نه فاجعهآمیز و نه دردآور مواجه شوند.
افلاطون در کتاب جمهور میگوید در انسانی که مغز سالم دارد خشم احساسی عادی است چگونگی ابراز خشم در افراد متفاوت است. خوب است افراد بتوانند روی چگونگی ابراز خشم خود کامل داشته باشند و در مواجهه با ابراز خشم دیگران آن را فاجعه ندانند.
روانشناسان باور دارند برگشتن بعد از تعارض در رابطه هنر آدمهاست. افراد باید یاد بگیرد چگونه بعد از مخدوش شدن رابطه دوباره به یکدیگر بازگردند.
نتیجه
وقتی افراد بپذیرند در جامعهی انسانی افرادی هستند که ویژگی آنها اجتناب و دوری گزینی از افراد است و مغز این افراد بهگونهای است که نمیتوانند توقعات دیگران را برآورده کنند و به نیازهای دیگران پاسخ نمیدهند و هیچ اقدامی جهت رفع این مصالح انجام نمیدهند و حتی حاضر به دریافت آگاهی برای مصالح اجتناب خود هم نیستند، همین دانش برای فردی که با چنین افرادی مجبور است زندگی کند اولین قدم درراه پذیرش و عادیسازی هست.
جان گاتمن، خانواده درمانگر مشهور میگوید «۶۵ درصد مشکلات زوج قابلحل شدن نیست چون مشکلات ناشی از تفاوتهای ژنتیکی، شخصیتی، و محیطی هستند، باید تفاوتها را پذیرفت و راهکنار آمدن با آنهارایادگرفت.»
منابع:
درمان راجرزی -تکنیکهای ایجاد رابطه
فرایندهای دلبستگی -سوزان جانسون، والری ویفن -ترجمه دکتر فاطمه بهرامی