ستاره صبح - مریم اسدی برون: هفته گذشته مردی جوان از اهالی ارومیه پس از به قتل رساندن سه زن از اعضای خانوادهاش، در حضور فرزند خردسالش خودکشی کرد. در مورد ناگوار دیگری شوهر ۲۷ ساله عجب شیری همسر 16 خود را با ضربات چوب دستی به قتل رساند! راز ناپدید شدن مبینا زارع دختر جوان اسلامشهری که به دست نامزد سابقش به قتل رسیده بود نیز با خروج قاتل از کشور برملا شد.
میترا جمالی نیز زن جوانی دیگری بود که 11 آبان در محل کارش به دست همسر سابقش که پسرعمویش بود، به قتل رسید. این موارد تنها نمونههای تلخی از قتل دردناک 63 زن در سال جاری است. این آمار درحالی توسط انجمن جامعه شناسان ایران اعلام شده که در بسیاری از موارد مشابه، قتل زنان به بهانههایی از قبیل مسائل ناموسی در فضای بسته شهرستانها و روستاهای دورافتاده به سکوت و انکار کشیده شده و توسط اولیای دم گزارش نمیشود. از این رو آمار قتل زنان بیش از این ارقام تأیید شده است.
خشونت نه تنها به عنوان یک مسئله فردی، بلکه به عنوان یک پدیده اجتماعی نیازمند تحلیل، بررسی و بروز رسانی آمارها و اطلاعات موجود است. در این میان نگاه جامعه شناختی ابزار مطمئنی برای پرداختن به علل افزایش خشونت است تا ریشهها تحلیل و بررسی شود.
متهم اول مشکلات اقتصادی
یکی از دلایل افزایش خشونت، فشارهای اقتصادی است. تورم، فقر و بیکاری زندگی بسیاری از شهروندان را تحت تأثیر قرار داده و فضای مساعدی برای خشونت علیه زنان فراهم آورده است. چرا که ناتوانی در تأمین نیازهای اولیه مانند غذا، مسکن، بهداشت و آموزش به تنش خانوادگی و اجتماعی دامن زده و خشونت ایجاد میکند.
استرس، اضطراب و افسردگی که ناشی از شرایط سخت زندگی است به رفتارهای خشونت آمیز منجر میشوند. در جامعه، بسیاری از افراد به دلیل فشار اقتصادی و اجتماعی به افزایش خشونت کمک کند.
عوامل اجتماعی و فرهنگی
مهاجرت به شهرهای بزرگ و حاشیه نشینی، باعث ایجاد تنش اجتماعی میشود. همچنین تغییر در ارزشها و هنجارهای اجتماعی به تعارض بین نسلها منجر میشود که معمولاً با مقاومت خانوادهها و نهادهای سنتی روبهرو است. این تعارضات در داخل خانواده به خشونت دامن میزند.
عوامل سیاسی و قانونی
ناکارآمدی قوانین در حوزه زنان و ضعف در اجرای قوانین موجود نیز از جمله عوامل افزایش خشونت در جامعه ایران است. چنانچه در بسیاری از موارد خلاء های قانونی یاریگر فرد خشونت طلب بوده است. در پرونده قتل رومینا اشرفی دختر 13 ساله تالشی شواهدی وجود داشت که نشان میداد پدر وی مدتی قبل از ارتکاب به قتل درباره ارفاقات قانونی مواردی قتل فرزند توسط پدر تحقیق کرده و با علم به اینکه قصاص نمیشود دست به قتل دختر خود زده است. در پرونده قتل منصوره قدیری ابیانه، خبرنگار زنی که به دست شوهر حقوقدانش کشته شد نیز نکاتی وجود دارد که به ضعف قانون و ناکارآمدی قوه قضائیه در حفاظت از حقوق زنان اشاره میکند.
عوامل روان شناختی
عوامل روان شناختی و فردی در افزایش خشونت نقش دارند. فقدان مهارتهای ارتباطی نقش مهمی در این زمینه دارد. بسیاری از افراد به دلیل عدم آموزش کافی در زمینه ارتباطی، نمیتوانند تعارضات خود را به شیوههای مسالمت آمیز حل کنند و به خشونت روی میآورند.
امان الله قرائی مقدم، جامعهشناس و استاد دانشگاه در رابطه با تشدید خشونت علیه زنان در جامعه گفت: خشونت مسئله فرد نیست، مسئله جامعه است. افزایش خشونت پدیدهای چندوجهی است که ریشه در عوامل متعدد مثل اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، قانونی و روان شناختی دارد. بهبود شرایط اقتصادی و تقویت نهادهای اجتماعی و قانونی میتواند به کاهش خشونت کمک کند.
وی افزود: برای جلوگیری از خشونت علیه زنان فعلاً مهمترین آگاه سازی عمومی و کار در حوزه فرهنگی است. کاهش فرهنگ سنتی مردسالارانه میتواند موجب ارتقای حقوق زنان شود.
این جامعهشناس با تاکید بر لزوم تغییر فرهنگ جامعه در مواجهه با خشونت علیه زنان، گفت: در کوتاه مدت گسترش حمایتهای اجتماعی برای کاهش خشونت علیه زنان الزامی است. باید فرهنگ جامعه تغییر پیدا کند. طوری که همه بدانند خشونت کاری ناشایست است. کتک زدن زنان باید برای مردان هزینه داشته باشد. در این مرحله نمیتوان به سادگی از نقش صاحب منصبان چشم پوشی کرد زیرا ما به قوانینی نیاز داریم که این فرهنگ درست را جابیاندازند.
وی در ادامه خاطرنشان ساخت: اگر در دورهای راهنمایی و رانندگی بستن کمربند ایمنی را اجباری نمیکرد و برای کسانی که از این قانون تخطی میکنند جریمه تعیین نمیشد، فرهنگ بستن کمربند ایمنی در کشور جا نمیافتاد همانطور که امروز هم برخی مقاومت میکنند اما تا پلیس را میبینند یا به دوربینها نزدیک میشوند از ترس جریمه کمربند خود را میبندند. تنظیم قوانین برای منع جامعه از خشونت علیه زنان ضرورت دارد و نباید در گیر و دار دعواها و رقابتهای سیاسی مورد تردید قرار بگیرد و مشمول مرور زمان شود.
این جامعهشناس با اشاره به حاکمیت مردسالاری در اکثر نقاط کشور و نسبتی که این فرهنگ سنتی با خشونت علیه زنان دارد، متذکر شد: خشونت کشور وجود دارد. به همین دلیل آموزش قبل و بعد از ازدواج در این زمینه ضرورت دارد. در مدارس و دانشگاهها چه منابعی تدریس میشوند؟ چقدر وقت نوجوانان و جوانان برای حفظ کردن محتواهایی که یک سال بعد از خاطرشان خواهد رفت، تلف میشود. درس زندگی، قانون و اخلاق بهترین محتوای آموزشی است که باید در اختیار بچهها قرار داد چون تحقیر و خشونت علیه زنان از داخل خانوادهها شروع میشود.
امان الله قرائی مقدم در پایان سخنان خود با اشاره به نقش رسانهها در مقابله با پدیده شوم خشونت علیه زنان تاکید کرد: رسانهها در زمینه کاهش خشنوت نقش دارند. رسانه میتواند با آموزش و فرهنگ سازی با این معضل اجتماعی مقابله کند. فرهنگ بی تفاوتی و خونسردی در برابر خشونت باید از ذهن جامعه زدوده شود. در کنار تدوین قوانین جدید و اصلاح قانون، فرهنگ سازی راهکار حرکت به سمت جامعهای عاری از خشونت است.