ستاره صبح،علی فریدونی: هر بار که طرح جدیدی در حوزه عفاف و حجاب اجرا میشود، شبکه های اجتماعی با کنش و واکنش افراد جامعه نسبت به آن طرح اشباع میشود. این بار انتشار خبر راه اندازی کلینیک تخصصی مشاوره و حمایت از بازگشت به حجاب با عنوان «کلینیک ترک بیحجابی» جریانساز شده و مواجهه جامعه با این موضوع به چاشنی طنز آمیخته است. این خبر که برای اولین بار از پایگاه خبری و رسانه ای حوزه های علمیه خواهران و از زبان مهری طالبی دارستانی، رئیس اداره زنان و خانواده ستاد امر به معروف استان تهران بیان شد، نشان میدهد با وجود موضع شفاف اکثریت جامعه در موضوع حجاب و نگاه دولت به این مسئله، همچنان گروههایی در صدد برپایی گشت ارشاد، این بار در قالب کلنیک و درمانگاه هستند. ستاره صبح در گفتوگو با امان الله قرائی مقدم، جامعهشناس از منظر اجتماعی به مقوله حجاب پرداخته که در ادامه میخوانید:
موضوع حجاب جامعه را دو قطبی کرده که در شرایط موجود این وضعیت به نفع کشور نیست. با این وجود چرا همچنان اصرار بر مبارزه و برخورد با خانم های کم حجاب یا بد حجاب وجود دارد و در این زمینه شاهد اقدامات نمایشی و تنش زا هستیم؟
به عقیده من دولت و کلیت حاکمیت حتی گروه های تندرو که در موقعیت تصمیم سازی حضور دارند متوجه شرایط ویژه کشور هستند و از تنش پرهیز میکنند. این وضعیت در جریان تأیید صلاحیت نامزد های انتخابات ریاست جمهوری، نحوه برگزاری انتخابات و نتایج این رقابتها مشهود بود.
سطوح بالای حاکمیت به خوبی میدانند که برخورد قهری با مسئله حجاب که ماهیت فرهنگی و مذهبی دارد درست نیست و جوابگو نبوده است. این نکته را بارها شخص رئیسجمهور در سخنانش مورد اشاره قرار داده است. اگر بپذیریم که رئیسجمهور مطابق اصل 113 قانون اساسی دومین شخص مملکت و اولین مقام اجرایی است، اتخاذ چنین موضعی در مورد حجاب با این روشنی توسط ایشان اتمام حجتی برای باقی بخش های دولت است.
ضمن اینکه تجربه نشان داده که مسئله فرهنگی، مذهبی و اجتماعی با طرحهایی که بر پایه زور و اجبار است، حل نخواهد شد و حتی ممکن است با ایجاد هزینه هایی بر کشور همراه باشد.
در این مورد بخصوص ادعا شده کلنیک مشاوره برای ترک بی حجابی تأسیس میشود، ولی مگر بی حجابی داریم که گفته باشد میخواهم نوع پوششم را ترک کنم؟! پس قاعدتا افراد بی حجاب و بد حجاب با پای خودشان به آن مرکز نمیروند. اگر بخواهیم زنان و دختران را از خیابان جمع کنیم و برای مشاوره اجباری و ترک بی حجابی ببریم که میشود همان گشت ارشاد که نتیجه و تکلیف اش مشخص است. چنین طرحهایی باعث چند پاره شدن جامعه میشود.
ارزیابی شما از میزان تاب آوری اجتماعی در برابر برخورد های قهری در مورد حجاب چیست؟ آیا در صورت ادامه داشتن طرحهایی نظیر گشت ارشاد و ادامه برخورد با زنان و دختران بد حجاب و کم حجاب، میتوان تشدید شدن دو قطبی را در جامعه پیش بینی کرد یا خیر؟
برخورد قهری در حوزه حجاب تا امروز ناموفق بوده است. چه زمانی که به زور میخواستند حجاب از سر زنان بردارند و چه زمانی که به زور میخواهیم حجاب مطلوبمان را به آنها تحمیل کنیم. اخیرا آیتالله مکارم شیرازی گفتند که برخورد قهری و خشونت آمیز در مورد حجاب نتیجه معکوس دارد. جامعه متدینین از گسترش بی بندوباری و ولنگاری در اجتماع هراس دارند که این نگرانی در جای خود به جا و قابل تامیل است. اما باید گفت بن مایه دختران و زنان ایرانی با حیاست. حجاب در ایران پیشینهای تاریخی و ریشه های عمیقی دارد. هنوز هم تمایل به حجاب در میان خانواده های ایرانی بالا است. پوشش تحت تأثیر مرور زمان تغییر میکند. همانطور که 100 سال پیش، حجاب بانوان در ایران به شکل امروزی نبود. این تغییر به دلیل پویایی جامعهای در حال رشد است. تغییر در عادات مردم جامعه طبیعی ترین ویژگی جوامع انسانی است. اگر گروههایی نگران ولنگاری و بی بند و باری هستند باید بدانند که تغییرات زمانی رادیکال میشود که در برابر مسیر حرکت طبیعی جامعه بایستیم و در برابر میل طبیعی اجتماع به تغییر، مانع ایجاد کنیم.
به نظر میرسد گروههایی در داخل، امر به معروف و نهی از منکر را در امر به حجاب و نهی از بد حجابی میدانند. با توجه به ماهیت فرهنگی و مذهبی حجاب آیا صرف تذکر، مشاوره یا برخوردهایی از این جنس میتواند در انتخاب قطعی حجاب موثر باشد؟
روشن است که نه، اولا طرز برخورد در نهی از منکر مهم است. کسی باید مشاوره بدهد که دوره دیده باشد. نصیحتی که حساب شده نباشد کار را بدتر میکند.
نتیجه رفتار های غلط پیشین این میشود که امروز وقتی فرد مومنی هم بخواهد با منکری برخورد کند، حاضرین در آن صحنه از فرد خاطی جانبداری خواهند کرد! متأسفانه مشکلات اقتصادی دامنگیر خانوادهها شده و فشار های معیشتی مردم را از پا دراورده است. در چنین شرایطی وقتی با کسی از حجاب میگویید، از کوره در میرود. مسئولین باید اول به فکر معیشت مردم باشند. وقتی بی کاری کم شود بسیاری از آسیبها برطرف میشوند. در خانوادهای که والدین برای تأمین حداقلها در تلاش هستند توجهی به تربیت فرزند نمیشود. اگر وضعیت اقتصادی خانواده بهبود پیدا کند، والدین وقت بیشتری با فرزندان خود میگذرانند و با پر رنگ شدن نقش تربیت خانواده ها، ارزش های اخلاقی در جامعه جان میگیرد.