محورهای اصلی این سفر شامل گفتوگو درباره توافق امنیتی بلندمدت، خرید جنگندههای اف–۳۵، همکاریهای دفاعی نوین و نقش عربستان در چارچوب پیمان ابراهیم است. هرچند از نگاه واشنگتن و ریاض این اقدامات «تقویت ثبات» خوانده میشود، اما بررسی دقیقتر نشان میدهد که این روند نهتنها ثباتساز نیست، بلکه میتواند مسیرهای جدیدی از تنش و بیتعادلی را در منطقه ایجاد کند. توافق امنیتی آمریکا–عربستان؛ بازتولید وابستگی، نه ایجاد امنیت واشنگتن تلاش دارد با ارائه یک «چتر امنیتی رسمی» خود را دوباره به عنوان تضمینکننده امنیت خلیج فارس معرفی کند. اما تجربه چند دهه گذشته نشان داده است که این نوع توافقها بیش از آنکه امنیت ایجاد کنند، وابستگی میسازند.
قدرت فرامنطقه ای
در چنین توافقی: امنیت یک کشور در گرو تصمیمهای یک قدرت فرامنطقهای قرار میگیرد؛ ثبات منطقهای بهجای همکاری داخلی، به واردات امنیت از بیرون وابسته میشود؛ و هر بحران کوچک میتواند پای بازیگران خارجی را عمیقتر و دائمیتر به منطقه باز کند. افزون بر این، پیوند خوردن امنیت عربستان به ساختارهای نظامی آمریکا بهمعنای انتقال بخشی از اختیارات دفاعی ریاض به واشنگتن است؛ موضوعی که حتی در داخل عربستان نیز با پرسشهای جدی مواجه شده است. خرید اف ۳۵؛ تغییر توازن یا تغییر وابستگی؟ یکی از مهمترین پروندههای سفر ولیعهد سعودی، خرید جنگندههای اف ۳۵ است. ریاض امیدوار است این هواپیماها جایگاه نظامی آن را ارتقا دهد، اما واقعیت این است که: سیستمهای اف ۳۵ کاملاً به شبکه هوایی اطلاعاتی آمریکا وابستهاند، نگهداری و بهروزرسانی آنها خارج از کنترل خریدار است، و محدودیتهای عملیاتی که واشنگتن تحمیل میکند، استفاده مستقل از آنها را دشوار میسازد. در نتیجه، عربستان به جای آنکه «توان هوایی مستقل» بهدست آورد، به بخشی از شبکه نظامی ایالات متحده تبدیل میشود. این روند، شکلگیری هرگونه توازن پایدار منطقهای را نیز دشوارتر میکند.
پیمان ابراهیم
پیمان ابراهیم؛ پروژهای سیاسی که با عنوان صلح عرضه شد پیوستن احتمالی عربستان به پیمان ابراهیم یکی دیگر از محورهای مورد بحث است. پیمانی که از ابتدا هم نه یک طرح صلح واقعی، بلکه طرحی سیاسی برای عادیسازی روابط برخی دولتهای عربی با اسرائیل بود. این پیمان چند مشکل اساسی دارد: 1. مسئله فلسطین عملاً کنار گذاشته شد. پیمان، بهجای پرداختن به ریشه اصلی بحران، آن را به حاشیه برد. 2. صلح بدون پشتوانه اجتماعی» ساخت. بخش قابلتوجهی از افکار عمومی عربی با این مسیر مخالف هستند و این شکاف اجتماعی در آینده میتواند منبع بیثباتی باشد. 3. نظم امنیتی نابرابر ایجاد کرد. پیمان ابراهیم بهجای کاهش تنش، برتری یکجانبه را تقویت کرد و به همین دلیل احتمال درگیریهای غیرمستقیم را افزایش میدهد. در چنین بستری، پیوستن عربستان به این پیمان بهعنوان «تضمین امنیت» معرفی میشود، اما در عمل، فشارهای اجتماعی، سیاسی و منطقهای را افزایش خواهد داد.
عربستان در مسیر پیمان ابراهیم
عربستان راه اشتباهی را انتخاب کرده است؟ تحولات سالهای اخیر نشان میدهد که: امنیت پایدار از طریق مشارکت منطقهای حاصل میشود نه از طریق پیمانهای خارجی؛ هرگونه انتقال امنیت به بیرون، ساختار داخلی کشورها را شکنندهتر میکند؛ و هرگونه عادیسازی بدون اجماع اجتماعی و بدون حل مسائل تاریخی، دیر یا زود با مقاومت روبهرو میشود. عربستان در حالی به سمت آمریکا و پیمان ابراهیم حرکت میکند که راهحلهای داخلی و منطقهای بسیار مؤثرتر، کمهزینهتر و پایدارتر هستند.
جمعبندی
ثبات با اتکا به بیرون حاصل نمیشود سفر بنسلمان به آمریکا، هرچند از سوی دو طرف با عنوان «تاریخی» و «استراتژیک» توصیف شده، اما واقعیتها نشان میدهد: توافق امنیتی واشنگتن-ریاض بیش از آنکه امنیتساز باشد، وابستگیآفرین است؛ خرید اف ۳۵ برای عربستان قدرت مستقل ایجاد نمیکند؛ و پیمان ابراهیم نه تنها صلح پایدار نمیآورد، بلکه شکافهای اجتماعی و منطقهای را عمیقتر میکند. امنیت خاورمیانه زمانی پایدار خواهد بود که بر پایه گفتوگوی منطقهای، همکاری همسایگان و استقلال تصمیمگیری کشورهای داخل منطقه بنا شود، نه با پیوستن به پروژههایی که منافع بازیگران خارجی را بر منافع مردم منطقه ترجیح میدهد.