صعود بحران آب و فقر
آنچه ما امروز در قالب تبعات خشکسالی شاهد آن هستیم حاصل ادراک غیرعلمی از این پدیده است. سالها است که کارشناسان هشدار میدهند ابزارهای مدیریتی لازم برای کنترل آسیبهای ناشی از بحرانهای حاصل از جغرافیای اقلیم کشور به درستی به کار نمیرود، اما هنوز حساسیت خشکسالی، کمبود آب و روند اضمحلال منابع طبیعی به درستی فهم نشده است.
تغییر زندگی
بر اثر سهل انگاری در به کار بستن اصول مدیریت بحران درباره پدیده خشکسالی، این وضعیت استمرار پیدا کرده و تبعات اش شدت گرفته است. آنچه امروز شاهد اش هستیم نشان میدهد پیامد زیست محیطی کم آبی و بی آبی شرایط زندگی را تغییر میدهد چرا که تبعات خشکسالی صرفاً محدود به مسائل زیست محیطی نیست.
بحران آب هزینههای بلند مدت اجتماعی و اقتصادی به همراه میآورد. در مورد ایران با تلفیقی از انواع خشکسالی مواجه هستیم. یعنی شاهد پدیدههای اقلیمی، شرایط جغرافیایی و کاهش بارش برف و باران هستیم و از سویی مدیریت بد منابع آب و از طرف دیگر خشکسالی زراعی و کاهش میزان تولید محصولات کشاورزی را شاهد هستیم.
کمبود آب شرب
تأثیر مدیریت نامناسب منابع آب در تشدید آثار خشکسالی مؤثر است، چراکه منابع آب زیرزمینی هم به دلیل برداشتهای غیرمجاز و بهره برداری بیش از ظرفیت آبخوانها از دست میرود. از سویی در بسیاری از شهرها و روستاهای کشورمان آب شرب نیز از منابع آب زیر زمینی تأمین میشود و این برداشتها باعث شده مردم در تأمین آب شرب نیز دچار مشکل شوند.
خالی شدن روستاها
یکی از آثار اجتماعی خشکسالی نااطمینانی به ادامه زندگی در محل سکونت است. خشکسالی یعنی از دست دادن بسیاری از مشاغل و افزایش بیکاری میشود خالی شدن روستاها از سکنه به معنای از دست رفتن امنیت اجتماعی است. طولانی شدن خشکسالی، ساکنان منطقه مهاجرت میکنند و خشکسالی ابعاد اجتماعی جدیدی پیدا میکند.
ضربه خودکفایی
اگرچه خشکسالی میتواند برای کل اقتصاد یک کشور، به ویژه برای کشوری که سالها درصدد اجرای ایدههای خودکفایی بوده، آسیب زا باشد اما در قریب به اتفاق جوامع، روستاییان اولین قربانیان خشکسالی هستند. مردمی که برای تأمین معاش خود به زمین وابستهاند و محصولات زراعی و دامی و تولیدات خود را مصرف میکنند. خشکسالی بیش از همه برای این مردم پیام آور فقر است.
فقر، مهاجرت و حاشیه نشینی و در ادامه افزایش مشکلات شهرهای بزرگ؛ چشم انداز ناخوشایند بحران آب است. خشکسالی در حالی بر افق میان مدت برنامه ریزی اقتصادی سایه انداخته، که مردم ایران با مشکلاتی اعم از تورمهای سنگین، کاهش نرخ مشارکت اقتصادی، تجربه سالهای متوالی نرخ رشد اقتصادی منفی و در نتیجه تجربه نرخ رشد منفی درآمد سرانه نیز روبهرو هستند.
تبلیغ حفر چاه غیر مجاز در دولت احمدینژاد
ناصر ذاکری، کارشناس ارشد برنامه ریزی و توسعه در این رابطه اظهار داشت: متأسفانه انبوهی از مسائل حاشیهای و کم اهمیت به صدر اولویتها راه یافتهاند، اما بحرانی چون آب، که باید در سه سطر نخست دغدغههای ملی باشد، همچنان در حاشیه مانده است.
وی گفت: مدیریت منابع آبی کشور طی چند دهه گذشته چندان موفق نبود. در حوزه کشاورزی نیز بسیار دیر به این نتیجه رسیدیم که الگوی کشت را تغییر دهیم، برخی محصولات را محدود کنیم و روشها را از شیوه سنتی فاصله دهیم. دولت نهم تبلیغ میکرد که هر قدر میخواهید چاه غیر مجاز حفر و برداشت کنید. همه این اقدامات باعث تخریب و از بین رفتن امکانات کشور شد.
این کارشناس برنامه ریزی در ادامه اضافه کرد: در سالهای گذشته تلاشی برای تغییر الگوی کشت و تولید محصولات با مصرف کم آب انجام نشد و همچنان از روشهای سنتی استفاده شده است؛ این موضوع لطمه بزرگی به اقتصاد کشور وارد کرد، محصولات کشاورزی آسیب میبینند و فرصتهای شغلی محدود شده و بیکاری پنهان در این حوزه افزایش مییابد.
وی در رابطه با لزوم استقرار جمعیت در سواحل جنوبی کشور اظهار داشت: اوایل دهه ۵۰، که مطالعات آمایش سرزمین انجام گرفت، مشاورین این طرح مطالعاتی پیشنهاد کرده بودند که با توجه به محدودیت منابع آب در مناطق مرکزی، استقرار جمعیت و فعالیتهای صنعتی کشور به سمت ساحل جنوب و نزدیکی دریا هدایت شود و با استفاده از فناوری شیرین سازی آب، سیستم مدیریت شود. متأسفانه قبل و بعد از انقلاب به این مسئله اعتنایی نشد و کاری که باید پنجاه سال پیش آغاز میشد تا فشار بر منابع آب زیرزمینی و طبیعت کاهش یابد، انجام نگرفت.
وی در این رابطه افزود: بحران آب میتواند زندگی عموم مردم را فلج کند و باید آن را به عنوان یک مسئله امنیتی در نظر گرفت. مشکلات و دشواریهایی داریم و محدودیتها واقعی هستند، اما این به معنای آن نیست که روزهای آینده قحطی عجیب یا اتفاقات غیرقابل پیش بینی در راه است. ناصر ذاکری تاکید کرد: طبیعی است که شاهد افزایش مهاجرت از روستاها به شهرها باشیم، چرا که مناطق کشاورزی با بحران بیکاری، فشار اقتصادی و ناامیدی رو به رو میشوند. بحران آب فقط یک مسئله زیست محیطی نیست، بلکه زنجیرهای از پیامدهای اقتصادی و اجتماعی را به دنبال دارد.