در این میان، کمآبی نه تنها یک بحران محیطزیستی بلکه یک عامل بالقوه تنشهای سیاسی و اجتماعی محسوب میشود که میتواند نظم منطقهای را به چالش بکشد.
یکی از مهمترین نقاط بحران، رودخانه فرات است که منابع آبی حیاتی ترکیه، سوریه و عراق را تأمین میکند. ترکیه با ساخت سدهای عظیم «آتاتورک» و «ایلیسو»، جریان آب را کاهش داده و باعث نگرانی شدید دولتهای سوریه و عراق شده است. دمشق و بغداد مدعی هستند که کاهش جریان آب امنیت غذایی و کشاورزی را تهدید میکند و بحران انسانی ایجاد میکند. از سوی دیگر، آنکارا این اقدامات را بخشی از مدیریت منابع آبی و تولید انرژی برقآبی میداند. این تعارض منافع تاریخی، موجب بیاعتمادی عمیق و کشمکشهای دیپلماتیک میان این کشورها شده است.
در شمال آفریقا، پروژه سد النهضه اتیوپی بر روی رود نیل یکی دیگر از منابع اختلاف است. مصر و سودان نگران کاهش جریان آب هستند و هشدار دادهاند که عدم توافق میان سه کشور میتواند به بحرانهای انسانی و حتی تنشهای نظامی منجر شود. این نمونهها نشان میدهند که بحران آب، صرفاً یک چالش زیستمحیطی نیست، بلکه ابزاری تعیینکننده در قدرت منطقهای و سیاستهای امنیتی محسوب میشود.
در داخل ایران نیز بحران آب به یک مسئله اجتماعی و امنیتی تبدیل شده است. استانهای شرقی و مرکزی از جمله خراسان، یزد و سیستان و بلوچستان با کاهش شدید منابع آبی مواجهاند. برداشت بیرویه از منابع زیرزمینی، مدیریت ناکارآمد سدها و نابرابری در تخصیص آب، تنشهای محلی و اعتراضات مردمی را افزایش داده است. کشاورزان در این استانها، به دلیل کمبود آب مجبور به ترک زمینهای خود شدهاند و این موضوع موجب مهاجرت داخلی و فشار بر شهرها و مراکز شهری شده است. کارشناسان هشدار میدهند که ادامه این روند میتواند بحرانهای اجتماعی و اقتصادی بیشتری ایجاد کند.
بحران آب در خاورمیانه نه تنها با کمبود منابع و تغییرات اقلیمی مرتبط است، بلکه با سیاستهای توسعهای کشورها نیز گره خورده است. دولتها با تمرکز بر پروژههای برقآبی و توسعه صنعتی، گاهی نیازهای جمعیتهای محلی و کشاورزان را نادیده میگیرند. نتیجه این سیاستها افزایش نارضایتی اجتماعی و کاهش اعتماد مردم به دولتهاست. در عراق، سوریه و یمن، دسترسی محدود به آب پاکیزه باعث افزایش بیماریها و کاهش کیفیت زندگی شده است. در مناطق شهری، کمبود آب موجب قطعیهای مکرر و افزایش هزینههای زندگی شده و زندگی روزمره مردم را تحت فشار قرار داده است.
تجارب بینالمللی نشان میدهد که بحران آب بدون همکاری و توافقهای منطقهای قابل حل نیست. کشورهای خاورمیانه نیازمند ساختارهای مشترک مدیریت منابع آبی هستند و باید با بهرهگیری از فناوریهای نوین، صرفهجویی در مصرف و توافقهای چندجانبه، بحران را مدیریت کنند. ایجاد توافقهای پایدار میان دولتها و مدیریت عادلانه منابع، میتواند از تشدید تنشها و درگیریهای احتمالی جلوگیری کند. بحران آب همچنین پیامدهای امنیتی جدی دارد. گروههای مسلح و تروریستی میتوانند از کمبود آب و ضعف مدیریت منابع برای فشار بر دولتها و مردم استفاده کنند. در مناطقی مانند یمن و سوریه، کمبود آب به تشدید خشونتهای محلی و مهاجرتهای اجباری منجر شده و ساختارهای اجتماعی را تهدید کرده است. تحلیلگران هشدار میدهند که ادامه این روند، علاوه بر تهدید محیط زیست، ثبات سیاسی و اجتماعی منطقه را نیز به خطر خواهد انداخت. در نهایت، بحران آب خاورمیانه یک هشدار جدی برای سیاستگذاران و جامعه جهانی است. این بحران نشان میدهد که مسائل زیستمحیطی و منابع طبیعی، مستقیماً با امنیت ملی، رفاه مردم و ثبات منطقهای گره خوردهاند. بدون راهکارهای علمی، همکاریهای منطقهای و سیاستهای عادلانه مدیریت منابع، خاورمیانه با آیندهای پرمخاطره و ناپایدار روبهرو خواهد شد؛ جایی که کمآبی نه تنها زندگی مردم بلکه ساختار قدرت و امنیت منطقه را نیز تحت تأثیر قرار میدهد.