ستاره صبح، فائزه صدر: همه با ابعاد ناترازی انرژی آشنا هستیم. در این مدت بحران کم آبی، بی برقی و کمبود بنزین لمس شده و این موارد از یک نیاز به کالایی سیاسی تبدیل شدهاند. این روزها که زمزمه گران شدن قیمت بنزین شنیده میشود، این پرسش از طرف جامعه مطرح است که چه طرحی میتواند ضمن جلوگیری از اتلاف منابع، کشور را با تبعات هراس انگیز افزایش قیمت بنزین از جمله گرانی و اعتراض اجتماعی درگیر نکند؟ ستاره صبح در جست و جوی پاسخ این پرسش با رسول رئیس جعفری، استاد اقتصاد دانشگاه علامه و تحلیلگر مسائل اقتصادی به گفتوگو نشسته که در ادامه میخوانید:
رسول رئیس جعفری ضمن تشریح جایگاه بنزین در حوزه سیاسی و اقتصادی ایران گفت: بنزین به پدیدهای پیچیده در اقتصاد سیاسی ایران تبدیل شده است. این حامل انرژی با نقشی که در هزینههای تولید و خدماتی نظیر حملونقل دارد، شناخته نمیشود؛ بلکه در حوزه قیمتهای بازار نقش رهبری را بر عهده دارد و گران شدن اش سیگنال و مجوزی برای گران شدن باقی نرخها در بازار است. از این رو گرانی بنزنی حتماً به گرانی سایر کالاها منجر خواهد شد و حتی میتواند موجب افزایش چند برابری نرخ سایر کالاها شود.
رئیس جعفری افزود: به بخشی از خاطرات علی نقی عالیخانی، وزیر پیشین و اقتصاددان اشاره میکنم. او در دو متن جداگانه یکی در کتاب «اقتصاد و امنیت» و دیگری در تاریخ شفاهی هاروارد، نوار شماره 10، صفحه شماره 14 و 15 به موضوع مهم بالا بردن نرخ بنزین پرداخته است.
وی در ادامه یادآور شد: عالیخانی میگوید: "... برای اینکه ما به درآمد بیشتر برای کارهای عمرانیمان احتیاج داشتیم و با توجه به فشاری که شاه برای بودجه ارتش میآورد اگر درآمد تازهای گیر نمیآوردیم ناچار میشدیم از هزینههای عمرانی بکاهیم. راه حلی که فکر کردیم این بود که قیمت نفت و بنزین را بالا ببریم و من به شما راستش را بگویم در ضمن اینکه این کار اشتباه بود ولی من جزو طرفداران این برنامه بودم و ما ناگهان قیمت نفت و بنزین را تغییر دادیم. و این تکان عجیبی در اقتصاد کشور داشت. این کار ناگهانی اثر بدی داشت و یک مرتبه دیدیم قیمتها به طرف بالا میروند ..."
این کارشناس مسائل اقتصادی ضمن رد شیوه اصلاح قیمتی اضافه کرد: این خاطره مربوط به دهه 40 شمسی و دوران نخستوزیری منصور است، ولی نشان میدهد که موضوع نرخ بنزین و حاملهای انرژی، مسئله اقتصاد سیاسی بود و تنها با متغییر های قیمتی و با نگاه اقتصادی نمیتوان به این موضوع پرداخت. مسئله بنزین اثر اجتماعی وسیعی بر جامعه باقی میگذارد. بنابراین ما در دو راهی سختی قرار گرفتیم و هم افزایش نرخ بنزین موجب نارضایتی گسترده خواهد شد و هم دست نزدن به قیمتهای فعلی این بحثها را در اقتصاد پیش میآورد که چه کسانی بیشتر از حاملهای انرژی استفاده میکنند؟ چه کسانی از دولت یارانه میگیرند؟ بنزین از آب معدنی ارزانتر است! و...
رئیس جعفری گفت: اگر بنا است اصلاحاتی در نظام مصرف اتفاق بیفتد، چرا نقطه آغاز اصلاحات در حوزه عرضه و از دولت نباشد؟! اصلاح قیمتی بارها امتحان شده و قیمتهای نسبی باز پایین آمده است از این رو من فکر میکنم آزموده را آزمودن خطا است و دولت باید این بار اصلاحات را از سمت خودش آغاز کند. درصد بالایی از اتلاف انرژی در حوزه گازی از مسیر شبکه انتقال است. اتلاف انرژی در حوزه بنزین در خودروهایی با ضریب مصرف بالا، ترافیک و قاچاق است. با چنین وضعیتی چرا باید اصلاحات از مردم شروع شود؟! دولت به بهانه کنترل مصرف با گران کردن بنزین اعلام میکند که من از اصلاح خودم ناتوان هستم و مردم باید تاوانش را پس بدهند.
این استاد اقتصاد با اشاره به لزوم اجرای اصلاحات در حوزه اختیارات و وظایف دولت اظهار داشت: اصلاح قیمت انرژی در گام آخر میتواند راهکار معقولی باشد. اما اگر تمام راهکارهای اصلاحی در توزیع و مصرف انرژی نادیده گرفته شود و نقطه اصابت مردم باشند که مصرف کننده نهایی هستند، چنین شیوهای قطعاً شکست میخورد تا جاییکه میتوانم بگویم ارائه دهندگان چنین پیشنهادی با علم به سرنوشت این طرح قصد براندازی نظام را در سر دارند. اگر بدون اصلاح در سمت توزیع و عرضه کاری حیطه اصلاح قیمت نهایی بنزین انجام شود، تبعات سیاسی سنگینی به دنبال خواهد داشت.
وی در رابطه با امکان اجرای افزایش قیمت پلکانی حاملهای انرژی گفت: برآورد من این است که روش پلکانی که در دولت اصلاحات اجرا میشد امروز دیگر جواب نمیدهد، چون سرمایه اجتماعی دولت در دهه 80 با امروز متفاوت بود. با ارتباطی که دو دهه پیش بین مردم و دولت وجود داشت آن طرح جواب میداد، اما امروز هر روشی که نقطه اصلاح را از مردم شروع کند جواب نمیدهد و دولت با عدم همراهی مردم روبهرو خواهد شد. گرانی و بالا رفتن هزینههای حملونقل از جمله تبعات چنین تصمیم غلطی است. به ویژه که در مواردی جایگزینی وجود ندارد مثل وضعیت مترو که امروزه هم مملو از جمعیت است. به ویژه که حملونقل عمومی در دسترس همگان نیست.
این تحلیلگر اقتصادی در رابطه با اصل سپردن نرخ انرژی به مکانیسم بازار متذکر شد: بحث سپردن قیمت حاملهای انرژی به بازار یا تعیین قیمت براساس فوب خلیج فارس در جامعه به بحثی سطح پایین تبدیل شده است. آیا فقط باید قیمت سوخت به فوب خلیج فارس برسد؟! آیا نباید این شاخص در مورد دستمزد نیروی کار نیز اعمال شود؟! عقل سلیم نمیپذیرد که تنها یک بخش از هزینههای حملونقل به نرخ فوب خلیج فارس برسد، ولی در مورد کیفیت خودروهای مصرفی طبق این شاخص رفتار نکنیم.
وی در این خصوص گفت: اگر بنا است در مورد بنزین براساس مکانیسم بازار حرکت شود، مکانیسم بازار باید در تمام حوزهها فعالیت داشته باشد. اقتصاددانان نهادگرا معتقد هستند که بازارهای سیاسی و اقتصادی به هم متصل هستند و بدون آزاد سازی در بازارهای سیاسی، آزاد سازی در بازارهای اقتصادی منجر به گسترش رانت و فساد خواهد شد.
رسول رئیس جعفری در پایان سخنان خود تاکید داشت: به حرفهای علی نقی عالیخانی برمی گردم که میگوید: «در اقتصاد راهکار هر چیزی اقتصادی نیست.» یعنی پیچیدگیهای اقتصاد سیاسی ایران نمیتواند راهکارهای قیمتی تجویز کند. پیش از این باید در ساخت سیاسی، ساخت حکمرانی و نظام تولید و توزیع اصلاحاتی انجام داده باشیم تا حلقه آخر یعنی اصلاحات قیمتی مؤثر واقع شود.