این وضعیت فشار روانی، اجتماعی و اقتصادی بر کادر درمان و جامعه نیازمند به خدمات وارد میکند. تمایل کادر درمان به مهاجرت و مقابله با آن بهجای بهبود ساختارها، جامعه پزشکی را با مشکل مواجه کرده است. سازمان نظام پزشکی بهعنوان مسئول تنظیم مقررات حرفهای پزشکان، دفاع از حقوق آنها و بهبود سیستم سلامت در آستانه انتخاب قرارگرفته است. ایفای نقش مؤثر با حضور فعال و مسئولانه همکاران، فرصتی نو برای تقویت این نهاد صنفی ایجاد میکند. تلاش ما بر آن است تا در صورت انتخاب مسائلی ازجمله موارد زیر که دغدغه ذهن هر فعال اجتماعی در حوزه سلامت است بر بهبود وضعیت جامعه پزشکی کمک شود:
1- نیاز به بازگرداندن جایگاه والای سازمان نظام پزشکی ازجمله اصلاح ساختار سازمان و اجازه انتخاب رئیس سازمان به منتخبین جامعه پزشکی مانند هر جامعه صنفی دیگر و حذف دخالت دولت در انتخاب آن.
2- تأکید بر نقش محوری سازمان در ارتقای جایگاه حرفهای پزشکان با پررنگ کردن تأثیر آن در صدور مجوز کار و صلاحیت بالینی همکاران مانند بسیاری از کشورهای پیشرفته.
• تلاش در جهت اصلاح ساختار مدیریت بهداشت و درمان ازجمله تجدیدنظر در قوانین تعهدات اجباری پزشکان (اعم از عمومی و متخصص) و مخالفت با هرگونه سلب حق انتخاب جغرافیایی-تخصصی تحت لوای خدمت اجباری و رفتارهای نامناسب برای بهکارگیری ارزان نیروهای متخصص در سیستم بهداشت و درمان، که عامل سوء مدیریت شده است. سوء مدیریت نهتنها دامن گیرندگان خدمات سلامت را گرفته بلکه اثرات روانی ازجمله افزایش شیوع خودکشی را بر جامعه پزشکی تحمیل کرده است. امیدواریم هر چه زودتر «تشویقهای مشارکت محور» جایگزین «راهحلهای تنبیه محور» شوند. لازم به ذکر است که بر اساس دادههای بینالمللی، چنین طرحهای اجباری اثرات مخربی ازجمله کاهش رضایت شغلی و ایجاد «فرهنگ حداقل سازی خدمات» به دلیل احساس اجبار را به دنبال داشته است. آلترناتیوهای اثربخش بینالمللی مشابه مدل مالزی (معافیت ۷۰ درصدی وامهای تحصیلی درازای هرسال خدمت داوطلبانه)، تجربه نروژ (پرداخت ۲۵۰ درصدی حقوق پایه + امتیاز مسکن در مناطق دورافتاده) یا سیاست هند (الزام به خدمت محلی فقط برای پذیرفتهشدگان سهمیه مناطق محروم) و .... میتوانند الگوی مناسبی باشند.
به جامعه پزشکی توصیه میشود:
• ایجاد صندوق تضمین وامهای تحصیلی با بازپرداخت مشروط به اشتغال در مناطق محروم بهجای اجبار در خدمت.
• اجرای «طرح پزشک خانواده پیشرفته» با جذب داوطلبانه و پرداخت ۲۰۰ درصد تعرفه پایه در مناطق کم برخوردار.
• طراحی «سامانه مزایده معکوس مناطق محروم» با پیشنهاد امتیازات ویژه توسط استانها به پزشکان داوطلب.
آیا میتوان پذیرفت که در قرن ۲۱، پزشکان ما همچون سربازان وظیفه به جغرافیای خاصی تبعید شوند؟ طرحهایی مانند «ضریب کا » نهتنها نقض کرامت حرفهای است، بلکه نسخهای جدید برای تشدید فرار مغزهای پزشکی است.
3- واگذاری نقش مؤثر سازمان در تعیین تعرفههای خدمات پزشکی و شفافیت و واقعنگری در فرایند تعیین تعرفهها.
4- مشارکت بیشتر اعضا در تصمیمگیریها و فراهم آوردن امکان حمایت از کادر پزشکی در مقابل فشارهای دولتی و سازمانهای گیرنده خدمات از جمله بهبود شرایط کاری پرستاران و سایر کادر درمان.
5- تلاش درجهت برقراری عدالت در دسترسی به خدمات پزشکی و توجه بیشتر به مناطق محروم و جلوگیری از تراکم امکانات بهداشتی تشخیصی و درمانی در مراکز استانها.
6- تلاش در جهت ارتقاء اصول اخلاق پزشکی، حفظ استقلال حرفهای پزشکان و تعامل سازنده با دولت و نهادهای مرتبط.
7- مدیریت علمی و مبتنی بر شواهد بحرانهای بهداشتی (مثلاً همهگیریها) و لزوم آمادگی بیشتر سیستم سلامت .
8- تقویت نقش سازمان بهعنوان حلقه وصل حکمرانی سلامت و جامعه پزشکی با ایجاد دبیرخانه دائمی گفتوگوی اجتماعی.
9- حمایت از تا سیس سازمانهای مستقل دانشبنیان برای ارزیابی مستمر پروژههای سلامت با شاخصهای بینالمللی نظیر DALY و QALY و الزام به انتشار شفاف طرحهای کلان سلامت با مشارکت انجمنهای علمی.
10- این بیانیه تنها سکوی پرتابی برای گفتوگوی جمعی است. باشد تا همکاران گرامی با مشارکت فعال در انتخابات، راهی نو در ایجاد نهادی پیشران تحولات سلامت بگشایند.