پیش بینیها درست از آب درآمد، ماشه بامداد امروز چکانده شد و از امروز آثار اقتصادی، سیاسی و نظامی شش قطعنامه ۱۶۹۶، ۱۷۳۷، ۱۷۴۷،1835 ۱۸۰۳، 1929 به طور خودکار بازگشتند و ایران ذیل بند ۷ منشور ملل متحد قرار گرفت.
بر این اساس جمهوری اسلامی از این پس از نظر سازمان ملل متحد تهدیدی برای صلح و امنیت بینالمللی است و کشورها باید متوجه این تهدید باشند و با آن مقابله کنند. پیامد فعال شدن مکانیسم ماشه بدتر از جنگ است زیرا جنگ زمانی شروع میشود و زمانی هم با بهرهگیری از ابزار دیپلماسی پایان میگیرد، اما تحریم آغازش معلوم و پایانش نامعلوم است. تحریم تا زمانی که توافق صورت نگیرد ادامه دارد، مثل تحریم ایران، روسیه، کوبا، سوریه، ونزوئلا، ترکیه و .... تحریم مثل موریانه زیر ساخت های کشور را از بین میبرد.
تحریم جلوی صادرات و فروش نفت را میگیرد و انتقال پول از خارج دشوار میشود یا با هزینه صورت میگیرد. آنچه نباید میشد شد و از امروز فصل نو زیستن در میانه تحریم و تهدید آغاز میشود و مردم باید با زیست در بحران بیشتر دست و پنجه نرم کنند.
*سیاست و دیپلماسی پیچیده است و کار هر کسی نیست. عرصه دیپلماسی عرصه «اخلاق»، «انصاف»، «عدالت» و ... نیست. این عرصه میدان «فریب» و «زور» است. سیاستمداران ایرانی چون پیچیده نیستند و به زبان انگلیسی هم تسلط کامل ندارند در تله فریب و قدرت اقتصادی و نظامی غرب به ویژه آمریکا میافتند.
*اشتباه این بود که ایران از یک سو با غرب و اسرائیل در ستیز بوده و هست، از سوی دیگر تمام تخم مرغهایش را در سبد شرق گذاشت و روسیه و چین هم نه تنها کاری برای ایران نکردند بلکه از ادعای امارات بر جزایر ایرانی حمایت کردند و پیش از این هم این دو کشور شش قطعنامه علیه ایران در هماهنگی با آمریکا امضا کردند و گفتنیهای دیگر...
*مکانیسم ماشه مثل شمشیر داموکلس (Damocles که معنایش خطر دائمی است) بر سر ایران سنگینی میکند. امکان احیای برجام در سال پایانی دولت روحانی و سال اول دولت سیزدهم وجود داشت، اما کاسبان تحریم، آخرالزمانیها و انقلابی نماها برجام را آتش زدند و کیهان آن را جسد متعفن خواند و فرصت به تهدید تبدیل شد که امروز شاهدش هستیم.
* اگر به جای مذاکره غیر مستقیم، مذاکره مستقیم انجام میشد و بر سر غنیسازی اورانیوم نیز با دونالد ترامپ معامله میشد جلوی جنگ و فعال شدن مکانیسم ماشه گرفته میشد. اشتباه حسن روحانی این بود که برای ترساندن غرب از غنی سازی 3.67 که در برجام پیش بینی شده بود خارج شد و اقدام به غنی سازی 20 درصدی و 60 درصدی کرد، این خطای محاسباتی بود که آثارش را امروز شاهدیم.
* نویسنده پیش از این بارها هشدار داد که ایران نباید در تله اسرائیل و جنگ روسیه با اوکراین بیفتد که افتاد. این دو اتفاق بستر را برای تحریم و جنگ و فعال شدن مکانیسم ماشه فراهم کرد.
انتظار میرفت پزشکیان در نیویورک بتواند گرهای از کلاف سردرگم تحریمها که نفس مردم را گرفته باز کند، اما او در استفاده از مهمترین تریبون بینالمللی ناکام بود و به جای تمرکز بر ایران بیشتر متمرکز بر مسائل خاورمیانه بود که یک مسئله عبری و عربی است نه ایرانی.
سخنان پزشکیان در سازمان ملل نشان داد که مشاورانش به روابط بینالملل و نظام بینالملل آشنایی عمیق ندارند و نظام بینالملل را هم خوب نمیشناسند. حال که دوره جدید ریاضت اقتصادی کلید خورده چه باید کرد؟
ایران در محاصره فشار سیاسی، اقتصادی و نظامی است.
بزرگترها به خاطر دارند که سال 1375 قرار بود غرب به ایران حمله نظامی کند، اما رأی 20 میلیونی به سید محمدخاتمی به داد ایران رسید و سایه جنگ را از کشور دور کرد. مردم بزرگترین عنصر بازدارندگی هستند. به قول پزشکیان اگر ما موشک داشته باشیم و مردم را نداشته باشیم فایدهای ندارد. از آنجا که اکثریت مردم از شرایط اقتصادی و سیاسی ناراضی هستند در این شرایط میتوان یا همه پرسی برگزار کرد یا با سازوکارهای قانونی انتخابات زودهنگام و آزاد و بدون نظریه استصوابی مجلس و ریاست جمهوری برگزار کرد، نمایندههای کنونی هم در آن شرکت کنند، پزشکیان هم دوباره کاندیدا شود. اگر انتخابات آزاد و پرشور برگزار شود و مردم با درصد بالا شرکت کنند و بهترینها را مشابه مجلس اول و نخستین انتخابات ریاست جمهوری سال 58 برگزینند، پشتوانه کشور قوی میشود و سایه جنگ و تحریم از سر کشور دور میشود.