« غروب در نفس گرم جاده خواهم رفت/ پیاده آمده بودم پیاده خواهم رفت» این بیت از شعر بلندی است که محمد کاظم کاظمی، شاعر افغانستانی سروده و شرح حال افغانستانیهایی است که هنگام ترک ایران با تنی خسته و دردمند و بانگرانی ناتمام به سرزمین خود بازمی گردند.
موضوع مهاجرت در دنیا پدیده غریبی است. انسانها وقتی در خانه خود آسایش ندارند، به ناچار به سوی سرزمینی بهتر مهاجرت میکنند. مسئله مهاجرت بی رویه افغانستانیها به ایران به عنوان اولین و مهمترین مقصد مهاجرتی موضوع دست و پاگیری برای دولت و شهروندان ایرانی شده است.
بر اساس آمار رسمی شش میلیون مهاجر افغانستانی و بر اساس آمارهای غیررسمی بیش از 10 میلیون مهاجر افغانستانی درایران حضور دارند. موضوع زاد و ولد زیاد آنها این نگرانی را به وجود آورده که در سالهای آینده ترکیب جمعیتی ایران تغییر کند.
در دولت سیزدهم اجازه ورود بی رویه افغانستانیها به ایران داده شد. اکنون دولت چهاردهم درصدد است، عذر افغانستانی های غیرمجاز را بخواهد و آنها را به سرزمین خودشان بازگرداند. سالها افغانستانیها به عنوان نیروی کار ارزان و کارآمد در ساختوسازها به کار آمدهاند و خودشان نیز از همین گذرگاه سرپناهی در ایران برای خود ساختهاند. فرزندان خود را در این کشور به مدرسه و دانشگاه فرستادهاند، طوری که اکنون نسل جدید افغانستانیها در ایران تحصیلکردهاند و در کارهای تخصصی نیز مشغول به کار هستند.
اخیراً با یکی از افغانستانیها که 14 سال است در ایران زندگی میکند گفتوگو کردم. از او خواستهاند که ظرف دو هفته کشور را ترک کند. با خودم فکر کردم، اگر فرد افغانستانی سابقه نیکی داشته باشد و همه موارد قانونی را برای اقامت رعایت کرده باشد، آیا استحقاق ماندن در کشور را دارد یا باید با او مثل افغانستانیهایی که غیرقانونی اقامت دارند رفتار شود. ساغری ظرف این 14 سال خانه و کاشانهای برای خود تدارک دیده و فرزندش را به مدرسه فرستاده و با فرهنگ ایران عجین شده است. او میگوید: در سال 1390 در سرشماری پناهندگان شرکت کرده و در نتیجه پاسپورت خانواری دریافت کرده است. ساغری در سال ۱۳۹۴ هنگام ترک کوتاهمدت ایران با مهر خروج از کشور به افغانستان بازگشته و هنگام ورود مجدد به ایران ویزا گرفته است. وی در سال ۱۳۹۷ مجدداً به همراه خانوادهاش در طرح مشاغل شرکت کرد. در سال ۱۴۰۱ برگههای سرشماری جدید را دریافت کرد. ساغری برگه شناسایی شغلی نیز دارد.
حالا او و خانوادهاش نگرانند که به افغانستان بازگردانده شوند و آنچه در ایران ساختهاند نابود شود. آنها در افغانستان کار و خانه ندارند. دولت باید بین دوغ و دوشاب فرق قائل شود و افرادی مثل ساغری را مجبور به ترک ایران نکند. به نظر نگارنده، فرصت دادن به افغانستانیهایی که سابقه خوبی دارند و با کار مفید به کشور ما خدمت میکنند و جرمی مرتکب نشدهاند میتواند فایدهای دو سویه برای بهره گیری از نیروی کاربلد و هم برای خانواده امثال ساغریها داشته باشد. در عین حال رصد دقیق مهاجران غیرقانونی که جاگیر شدنشان احتمال ایجاد ناامنی برای شهروندان ایرانی و ایجاد تغییر در ترکیب جمعیتی را به وجود میآورد از سوی دولت امری ضروری و پسندیده است.