رضا رمضانی خورشیددوست، استاد علوم سیستم های ایران در دانشگاه صنعتی امیر کبیر
از این رو معلوم نیست که پیامدهای واقعی چقدر متفاوت از پیامدهای ساده ی مورد انتظار ناشی از اقدامات ساده اولیه باشد.
انتظار میرود که تفاوت مذکور بسیار چشم گیر باشد، ولی نمیتوان به طور تحلیلی این تفاوت را استنتاج و ساختار آن را استخراج کرد.
این موضوع از مصادیق روشن نیازمند به مدل سیستم داینامیکس است. زیرا این مدل ترکیبی از تحلیل جزیی و شبیهسازی کلی و درخور موضوع یادشده است.
ساختن چنین مدلی زمانبر است ( دست کم چند ماه). پیامدهای اقتصادی -اجتماعی ناشی از مقدار تعرفههای جدید را در آن مدل میتوان سنجید و ارزیابی کرد. ای بسا ممکن است که پیامدهای نامقبول به یک درصد کم و زیاد شدن تعرفه حساس باشد.
این که ترامپ به طور بازتابی و به دور از دقت محاسباتی ناشی از مدل علمی، ۲۵ و ۵۰ و ۱۰۰ درصد بر تعرفه اضافه میکند، کاری پرخطر برای آمریکا و طرفهای اقتصادی مربوط است.
اقدامات مبتنی بر خواست و دستور فردی، به نوعی اعمال قلدری، در کلان مقیاس های جهانی، منطقهای و ملی، غیرعلمی و پرمخاطره است. از این مخاطرات است که بورس آمریکا در هفته گذشته بیش از ۶۰۰۰ میلیارد دلار سقوط کرد. این هنوز از طلایه سحر است.
ترامپ چارهای جز عقب نشینی سه ماهه نداشت. این نوعی اعلان ضمنی «غلط کردن» است. به نظر میرسد دامنهی «غلط کردن» بسیار گستردهتر شود.
درسی که باید آموخت: دههها از حاکمیت ارادههای فردی، گروهی و الیگارشی بر سرنوشت جهان، قارهها، منطقهها و ملتها گذشته است. تجربه سقوط تصمیمگیری فردی هیتلر، موسولینی، هیروهیتو در جنگ جهانی دوم در برابر پناه بردن چرچیل، روزولت و دوگل به علم «تحقیق عملیات» و خردجمعی و پیروزی علمورزان نشان داد که راه رفع مشکلات جهانی، منطقهای و ملی، خرد جمعی، علم و مدلهای علمی است.این مدلها و روشها میتواند در مناقشه دیرینه ایران و آمریکا هم جواب دهد.یعنی استفاده از تحلیل علمی و سیستمی.