ستاره صبح، فائزه صدر: دادستان کل کشور اخیرا اعلام کرده کسی حق ندارد در خیابان با افراد بی حجاب و بد حجاب برخورد فیزیکی داشته باشد. محمد موحدی آزاد گفت: مکررا گفتیم بحث اقدام قضائی، پایان خط است و ابتدا باید از طریق ارشاد و نهی از منکر اقدام شود. این درحالی است که تجربه نشان داده کسانی که مأمور به برخورد های ارشادی و امرانه هستند در به خشونت کشیده شدن و دستگیری زنان و دختران نقش بالایی دارند. مسئله برخورد خشن ضابطین با دستگیر شدگان چندی است در رسانهها و فضای جامعه مطرح میشود. آیا اعلام نظر دادستان کل کشور میتواند در آرامش بخشی به فضا سهمی داشته باشد یا خیر؟ ستاره صبح در این رابطه با جهانگیر شاهواری، حقوقدان گفتوگو داشت که در ادامه میخوانید:
دادستان کل کشور اعلام کرد: «برخورد فیزیکی با بدحجابان در خیابان به هیچ وجه توجیه قانونی ندارد.» آیا به دنبال این اظهارات میشود به برچیده شدن بساط برخورد های تند و خشن با زنان و دختران امیدوار بود؟
ایشان به عنوان مدعی العموم، حقوق عامه را در خصوص رعایت قانون و تکالیف شهروندان، نمایندگی میکنند. اما نمیتوان تصور کرد رویکرد ایجاد شده آثاری که سابق بر این ایجاد شده را پاک خواهد کرد.
به این ترتیب روش بازداشت بخشی از زنان و دختران بد حجاب یا بی حجاب غیر قانونی بود.، ولی این مسئله لزوما به این معنا نیست که چون دادستان چنین گفته باید از این رفتار چشم پوشی کند! نمیتوان به این طریق به ماجرا نگاه کرد.
اگر جرمی اتفاق افتاده و در فرایند تعقیب، رسیدگی و اجرای مجازات احتمالی؛ هر کسی با هر سمتی، مرتکب تخلف شده، موضوع قابلیت رسیدگی دارد. اگر موضوع مربوط به جرایم ضابطین باشد، در محاکم عمومی به شکایت رسیدگی میشود. اگر از یک نظامی شکایت شود، موضوع در دادسرای نظام تعقیب میشود و زمینه های رسیدگی وجود دارد.
توصیه من به تمامی کسانی که به چنین مواردی مبتلا شدهاند این است که از حقوق خود کوتاه نیایند و علیه مأمورینی که بدون رعایت حقوق شهروندی و قانون اساسی با آنها برخورد کردهاند، شکایت کنند.
وقتی رفتاری خلاف قانون از سوی مأمورین صورت میگیرد که حیثیت، شرافت و شانیت شهروندی رعایت نمیشود، میتوان متقابلا آنها را تحت تعقیب قرار دهند و دو طرف در تقابلی حقوقی قرار بگیرند زیرا شکایت نکردن از مأمور متخلف اثری در رسیدگی به پرونده یا مجازات فرد دستگیر شده نخواهد داشت.
این توصیه میتواند نیروی انتظامی یا هر عاملی را که برخوردار از قدرت عمومی است، متوجه آثار و نتیجه رفتار های غیر قانونی خود کند. مأموری که اسلحه یا باتوم به دست دارد یا حکمی در جیب دارد که میتواند جلوی دیگران را بگیرد باید بداند که مردم آمادهاند به همان دستگاهی که به عنوان مجرم به آن دستگاه تحویل داده میشوند شکایت کنند.
اگر این موضوع فرهنگ سازی شود در کاهش صحنه های برخورد خشن و غیر قانونی مأمورین با دستگیرشدگان موثر خواهد بود. وقتی مردم با عوامل انتظامی و ضابطین در اصطکاک باشند، در تعامل با هم به تعادل میرسیم. اما تا زمانی که مردم از حقوق خود چشم پوشی کنند وضعیت فعلی بهبود پیدا نمیکند.
زنان و دخترانی که به دلیل بی حجابی و بدحجابی متهم میشوند، براساس چه قانونی دستگیر شده اند؟
قانون آیین دادرسی کیفری این ظرفیت را ایجاد کرده که در جرایم مشهود ضابطین دادگستری برای دستگیری، جلوگیری از فرار یا حفظ آثار جرم اقدام کنند. این موضوع مربوط به امروز و دیروز نیست و متوقف در طرح های نیروی انتظامی نیست. آیین دادرسی کیفری در جرایم مشهود این اختیار را برای ضابطین قرار داده است.
ولی ترتیباتی در برخی موارد وجود دارد که این عوامل محدود میشوند به طور مثال در جرایم منافی عفت و در جرایم ضد اخلاق، ضابطین محدودیتهایی دارند و همه ضابطین نمیتوانند از تمامی اختیارات خود استفاده کنند.
این موضوع در آیین دادرسی وجود دارد و زمینههایی در قانون حمایت از قانون حمایت از آمران به معروف و ناهیان از منکر وجود دارد.
تصاویری که نشان دهنده برخورد خشن مأموران نیروی انتظامی با مجرمین یا متهمین بود در فضای مجازی منتشر شد. آیا خشونت ضابطین با دستگیرشدگان معضلی تازه است؟ قانون در این رابطه چه نگاهی دارد؟
آگاهی مردم در ادوار مختلف در سطوح متفاوتی بود. از طرفی در دورههایی به موجب قانون حوزه فعالیت و اختیار نیروی انتظامی در کشف و تعقیب جرایم تغییر کرده است. نیروی انتظامی اختیاراتی داشت و امروز میتوان گفت در وضعیتی هستیم که به لحاظ قانونی کنترلهایی وجود دارد و زمینه مهار کسانی که از قدرت خود سوء استفاده میکنند فراهم است. جامعه به افرادی احتیاج دارد که زندگی کنشگرانهای داشته باشند و متقابلا هر جا که آسیب میبینند طرف مقابل را قطع نظر از نتیجه شکایت، مورد پیگرد قانونی قرار دهند.
شکایت و تظلم خواهی از دستگاه قضا فی النفسه اثری بازدارنده دارد. ولو اینکه چند ماه مأمور انتظامی را تحت تعقیب قرار بدهیم، ولی موفق به صدور حکم محکومیت از طریق دستگاه قضا نشویم. حتی اگر حکم محکومیت مأمور خاطی تحصیل نشود، نهایتا تمامی این مراحل منجر به گسترش خود بازدارندگی در میان نیروهای انتظامی خواهد شد.
اگر نیروهای انتظامی بدانند که در صورت تخلف تحت تعقیب قرار خواهند گرفت، علاوه بر قضاوت اجتماعی جامعه و رسانه های عمومی، شخصا نیز مجبور به پاسخگویی قانونی هستند و این عاملی بازدارنده خواهد بود. باید بپذیریم که عمده برخورد نیروی انتظامی با خلافکارها است از این رو عادت های رفتاری منطبق بر برخورد سرکوبگرانه در این گروه دیده میشود. از سویی در مسئله حجاب زنان و دختران بی حجاب و بدحجاب خود را مجرم و مستحق دستگیری نمیدانند. بانوان انتخاب حجاب را حق ذاتی خود میدانند ولی نیروی انتظامی در مورد سایر جرایم با چنین فضای سرکشی مواجه نیست. افراد بزهکار در واکنش با نیروی انتظامی معمولا سرخورده هستند و پیش فرضی دارند و میدانند که شاید با خشونت با آنها برخورد خواهد شد ولی در مورد حجاب این طور نیست.
تندروی نیروی انتظامی تجربه شده اگر به دادسرای نظامی مراجعه کنید عمدتا به چنین موضوعاتی رسیدگی میشود و مواردی که اخیرا بحث برانگیز شده چیز تازهای نیست. خوشبختانه زمینه برخورد با این موارد وجود دارد.