ستاره صبح، فائزه صدر: روز های پنجشنبه و جمعه نشست میانجیگران در دوحه برگزار شد. این نشست برای پایان دادن به جنگ 314 روزه غزه با حضور نمایندگانی از سه کشور مصر، قطر و آمریکا تشکیل شد و به موضوع آتش بس غزه و تبادل اسرا میان حماس و اسرائیل پرداخت. در بیانیه پایانی این نشست اعلام شد مسیر دستیابی به توافق آتش بس، نجات اسیران، امداد رسانی به نوار غزه و آرام کردن تنش های منطقه هموار شده است. پیش از این نیز چندین بار در شهرهای پاریس، دوحه، قاهره و رم نشست های مشابهی تشکیل شده بود که تأثیری بر خاتمه جنگ در غزه به جای نگذاشت. ستاره صبح در گفتوگو با زهیر اصفهانی، استاد دانشگاه و کارشناس منطقه به بررسی این موضوع پرداخته که در ادامه میخوانید:
پس از آغاز درگیری های نظامی بین حماس و اسرائیل، رفتار اعراب در قبال این تنش قابل توجه بود. در این مدت تلاش های عربی برای خاتمه دادن به درگیری تنها در شرکت سران چند کشور منطقه در اجلاس و میانجیگریهایی ناموفق خلاصه شده است. آیا اجلاس دوحه میتواند تأثیر مثبتی در جهت خاتمه دادن به جنگ داشته باشد یا خیر؟
اهمیت دادن به عربیت در مبارزات اعراب به رهبری جمال عبدالناصر برجسته بود. اما پس از پیمان کمپ دیوید در 1978 مسئله عربیت و اسلامیت در موضوع فلسطین رنگ باخت و کشور های عربی بیشتر به مقاصد و اهداف دولت هایشان تمرکز کردند. پس از بهار عربی در سال های 2010 و 2011 زنگ خطری در خاورمیانه به صدا درآمد و برخی از حاکمان کشور های عربی احساس خطر کردند و برای حفظ حکومت های خود دست به دامن آمریکا شدند. خواسته آمریکا در منطقه مشخص بود. برای حاکمان عرب، پذیرش حاکمیت اسرائیل باجی بود که در برابر حفاظت از حکومت خود میپرداختند. بنای شکل گیری شورای همکاری اسلامی بر این اساس بود که مسئله فلسطین حل شود ولی این مجموعه امروز با اثری متفاوت فعالیت میکند زیرا ادامه برخی از حکومت های عربی منطقه در گرو نادیده گرفتن تحرکات اسرائیل در فلسطین است. همانطور که پذیرش بی قید و شرط پیمان صلح ابراهیم را در امارات و بحرین شاهد بودیم. با وجود اینکه بسیاری از کشور های عربی اهل تسنن هستند و حماس نیز یک جنبش مقاومت اهل تسنن است، اما برخی از کشور های قدرتمند و مطرح عربی به نفع حماس کاری نکرده و نمیکنند و حفظ حکومت هایشان و جایگاهی که در نگاه غرب دارند برایشان از عربیت و اسلامیت مهم تر است.
در آخرین اظهارات یحیی سنوار، رئیس دفتر سیاسی حماس شنیدیم که ایران را تنها حامی خود معرفی کرده بود. آیا این حمایت تأثیری منفی بر موقعیت منطقهای ایران نخواهد داشت؟
حمایت ایران از حماس در 12 سال گذشته با فراز و نشیبهایی همراه بود اما ایران قدرت تأثیر گذاری خود بر تحولات منطقهای را با نقشی که در محور مقاومت دارد نشان میدهد. حمایت ایران از حماس، جایگاه ایران در محور مقاومت را تثبیت میکند.
مسئله فلسطین در 76 سال گذشته، مسئلهای لاینحل جلوه کرده ولی امروز میبینیم عموم کشور های منطقه و حتی کشور های فرا منطقهای به دنبال صلح هستند. امروز در مورد غزه، ایران طرف رایزنی مقامات آمریکایی است و پشت پرده شاهد رایزنی هستیم تا ایران با صلح خاورمیانه همراه شود.
نتیجه اجلاس دوحه چیست؟ آیا صلح در غزه اجرا خواهد شد یا خیر؟
با توجه به خط مشی سازشکارانهای که در برخی از کشور های مهم عربی وجود دارد تا جاییکه با به رسمیت شناختن مرز های 1967 موافقت شد، چشم انداز دستیابی فلسطین به کل سرزمین اش از بین رفته است.
خط سازش در میان گروه های فلسطینی نیز تقویت شده است. محمود عباس و تشکیلات خودگردان فلسطین با اسرائیل مذاکره و گفتوگو دارد در 11 ماه گذشته این گروه در کنار حماس نبود.
وابستگی سیاسی دولت های منطقه به غرب باعث خواهد شد به طرف پیش برد مقاصد قدرت های غربی گام بردارند و طرحی اجرا شود که مطلوب و مورد تأیید آن جبهه است.
امروز طرح یک زمین و دو کشور مطرح است، با توجه به مشی خشونت آمیز و زیاده خواهی رهبران تندرو اسرائیل علی رغم رویه سازش کارانه کشور های عربی منطقه، باز هم نقشه از نیل تا فرات اسرائیلیها برنده خواهد بود نه دو کشوری مد نظر اعراب.