ستاره صبح، فائزه صدر: انگلیس، فرانسه و آلمان قطعنامه علیه ایران را در شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی تصویب کردند. این قطعنامه ۲۰ رأی موافق، ۲ رأی مخالف چین و روسیه و ۱۲ رأی ممتنع داشت. سه عضو اروپایی برجام ۳ ژوئن (۱۴ خرداد) نیز در نامه ای به شورای امنیت سازمان ملل، ایران را به نقض این توافق متهم کردند. تروئیکای اروپایی در این نامه به گزارش چند هفته پیش آژانس بینالمللی انرژی اتمی استناد کرده و مدعی شده ایران با اقدامات مختلف از جمله توسعه ذخایر اورانیوم خود مفاد توافق برجام را نقض کرده است. به عقیده کارشناسان اقدامات اخیر اروپا زمینه چینی برای کلید زدن مکانیسم ماشه علیه ایران است. ستاره صبح در گفتوگو با میر قاسم مومنی، استاد دانشگاه و کارشناس سیاسی به بررسی این موضوع پرداخته که در ادامه میخوانید:
سه کشور اروپایی عضو برجام از تصویب قطعنامه علیه ایران چه هدفی دارند؟ این قطعنامه در چه فضایی تصویب میشود و نقش آمریکا در این بین چیست؟
قطعنامه تروئیکای اروپایی در شورای حکام آژآنس سومین قطعنامه شورای حکام بعد از برجام است. اگر چه موضع اولیه آمریکا در مخالفت با این متن نشان میداد ایالات متحده مایل به توافق با ایران است اما حرکت بعدی در موافقت با قطعنامه ثابت کرد سختگیری، برخورد و فشار حداکثری علیه ایران، در دسترس ترین شیوه غرب در مواجهه با جمهوری اسلامی است. مواضع سخت گیرانه سه عضو اروپایی برجام در تصویب این قطعنامه شان میدهد بین آمریکا و اروپا در مورد ایران تقسیم کار وجود دارد. وقتی آمریکا به دلیل ملاحضاتی که انتخابات ۲۰۲۴ برایش ایجاد کرده، آمادگی لازم برای تنش افزایی با ایران را ندارد، اروپا دست به کار میشود و منافع لابی اسرائیل در سازمان ملل را دنبال میکند. اگر مخالف آمریکا با قطعنامه علیه ایران جدی بود، مانع تصویب آن در شورای حکام میشد.
به نظر شما آیا میتوان اقدامات اخیر اروپا را در راستای تشدید رویارویی ایران و غرب ارزیابی کرد یا خیر؟ تبعات تصویب این قطعنامه در شورای امنیت چیست؟
این بار به جای آمریکا، متحدین ایالات متحده پرونده هسته ای ایران را هدف قرار دادهاند و میخواهند دوباره پای این ماجرا به شورای امنیت کشیده شود.
انگلیس، آلمان و فرانسه امیدی به کاهش تنش میان ایران و آمریکا ندارند و تصمیم گرفتهاند مکانیزم ماشه را فعال کنند.
رئیس سازمان انرژی اتمی ایران اعلام کرد که تا پایان عمر برجام ایران کم کم تعهداتش را کاهش میدهد ولی غرب نمیخواهد اهمیت پرونده هسته ای ایران از دستور کار شورای امنیت خارج شود. قدرت های اروپایی در مسیری حرکت میکنند که تا اتمام حیات سیاسی برجام و تا روزی که این توافق کاملا از موضوعیت خارج میشود، وضعیت پرونده هستهای ایران را به شرایط پیش از برجام بازگردانده باشند. غرب میخواهد مطمئن شود که با تحریم های چند جانبه و فشار های سیاسی و اقتصادی، موقعیت پذیرش مذاکره با غرب را در حاکمیت ایران تقویت میکند. تصویب قطعنامه در شورای امنیت سازمان ملل در مسیر فعال کردن مکانیسم ماشه تا اکتبر 2025 است، چون بعد از این تاریخ این مکانیسم قابلیت اجرا شدن ندارد و تکاپوی اروپاییان برای استفاده از این فرصت است. در صورت فعال شدن اسنپ بک، چین و روسیه نیز امکان وتو قطعنامهها علیه ایران را نخواهند داشت. هر چند که این دو کشور اخیرا با اصرار بر نقض حاکمیت ملی ایران بر جزایر سه گانه ایرانی در خلیج فارس، عملا تمایل خود به منزوی کردن جمهوری اسلامی در منطقه را نشان دادهاند.
موضع گیری چین و روسیه در مورد تمامیت ارضی ایران نگران کننده است. چین و روسیه قبلا هم در برهه های حساس زیادی از ایران به عنوان برگ برنده و ابزار معامله با غرب استفاده کردهاند.
با توجه به مصوبه هستهای مجلس در ۱۸ آذر ۹۹ آیا میتوان این قانون را مانع از احیای برجام دانست؟ آیا این قانون میتواند دست و پای دولت آینده را نیز در رسیدن به توافق با غرب ببندد یا خیر؟
به نظر میرسد مسائل هسته ای ایران و اختلافاتی که پیرامون این موضوع بین جمهوری اسلامی و آژانس بینالمللی انرژی هستهای وجود دارد به مهمترین چالش خارجی دولت آینده تبدیل خواهد شد.
عدم توافق در فرصت باقیمانده، تصویب قطعنامه در شورای امنیت و بازگشت تحریم های چند جانبه در کنار احتمال رسمیت بخشیدن به روابط اسرائیل و اعراب که میتواند از تبعات آتش بس در غزه باشد، موقعیت منطقهای و بینالمللی ایران را تضعیف خواهد کرد.
باز هم باید برای اخذ تصمیمات مهم، به نتایج انتخابات ایران در ۸ تیر و انتخابات ۴ نوامبر آمریکا چشم دوخت. در صورت پیروزی ترامپ تکلیف ایران و غرب مشخص است؛ اما در صورت انتخاب دوباره بایدن میتوان به گشایشی جدی در مذاکرات ایران و آمریکا امید داشت. فهرست نهایی نامزدهای ریاست جمهوری میتواند چشم انداز این تنش را به ما نشان بدهد.