سیدجلال ساداتیان، مدیرکل پیشین شرق آسیای وزارت خارجه در تشریح مهمترین وقایع شرق آسیا در سال ۱۴۰۲ در گفتوگو با خبرنگار ایلنا عنوان کرد: قبل از هرچیز باید توجه داشت که منطقه شبهجزیره کره به صورت بالقوه آبستن حوادث مختلفی بوده و این روند نه تنها در سال گذشته بلکه در آینده هم ادامه خواهد داشت؛ چراکه آمریکا به صورت علنی چین را رقیب جدی خود اعلام کرده و این در حالیست که پکن بهرغم آنکه اقتصاد را اولویت خود اعلام کرده اما در کنار آن تثبیت مرزهای سیاسی را هم در دستور کار خود قرار داده است. در این میان تنش میان ایالات متحده و چین افزایش پیدا کرد که این مسأله در دوران ریاست جمهوری ترامپ به اوج خود رسید اما به صورت واضح میبینیم که رئیسجمهوری چین اخیراً در سفر به واشنگتن سعی کرد تا چالش مذکور را تا حد زیادی رفع کند.
وی ادامه داد: در این راستا باید توجه داشت که آمریکا در پروندههایی مانند اوکراین و غزه به صورت مستقیم درگیر است و میتوان گفت که واشنگتن تا حد زیادی به دنبال کنترل اوضاع بوده نمیخواهد از خط قرمزها عبور کند؛ به گونهای که چین و روسیه در مدار شرقی به دنبال فرصت برای به چالش کشیدن واشنگتن هستند و آمریکا هم در این راستا سعی میکند که در شرقآسیا صرفاً حضور داشته باشد و از هرگونه تقابل جدی و علنی با چین خودداری کند. به همین دلیل است که میبینیم ایالات متحده در اواخر سال ۱۴۰۲ و در خلال برگزاری رزمایش مشترک با کره جنوبی اعلام میکند که این رزمایش صرفاً جنبه دفاعی دارد. دلیل این مواضع واشنگتن آن است که آنها در شرایط کنونی نمیخواهند سطح تنش را با چین افزایش دهند. باید توجه داشت که شبه جزیره کره در بلند مدت منطقه تنش خواهد بود ولی آمریکاییها نمیخواهند این تنش را بیش از این برجسته کنند و فعلاً واشنگتن در حال نقطهگذاری استراتژیک است که در بطن آن تغییرات تاکتیکی را باید همان نقل و انتقالهای سختافزاری دانست.
این کارشناس مسائل سیاسی تصریح کرد: اینکه کرهشمالی هم به این رزمایش اعتراض کرده و از سوی دیگر تهدیدهایی را علیه آمریکا و همسایه جنوبی خود مطرح کرده در حقیقت یک مسأله تکراری به حساب میآید؛ چراکه اساساً پیونگیانگ اهرم فشار و کارت بازی چین بوده و هر کاری هم که انجام میدهد از سوی پکن به این کشور ابلاغ میشود. در مورد کرهشمالی باید توجه شود که در سال گذشته این کشور بارها و بارها اقدام به آزمایش انواع و اقسام موشک کرده و حتی ماهواره جاسوسی خود را مورد امتحان قرار داد. در جای دیگر پیونگیانگ مدعی شده بود که به تسلیحاتی دست یافته که میتواند خاک آمریکا را مورد هدف قرار دهد و این دقیقاً همان سناریوی مورد نظر پکن بود. این در حالیست که کره جنوبی در سال اخیر به دنبال هدایت بازارهای مورد نظر و هدفگذاری و سرمایهگذاری بوده و شراکت با غرب و حتی ژاپن را پیش برده است.
وی افزود: در سال اخیر همچنین تحولات گوناگونی را در عرصه داخلی و خارجی چین شاهد بودیم. به عنوان مثال نظارهگر آن بودیم که برخی از وزرا بدون هیچگونه توضیح از سوی حزب حاکم، کنار گذاشته شدند و نفرات جدید به جای آنها انتخاب شد. در گذشته هم شاهد اخراج رئیسجمهوری پیشین چین از کنگره حزب کمونیست این کشور بودیم که به شدت خبرساز شد و نشان داد که ساختار حاکم بدون هیچگونه توضیح یا بدون در نظر گرفتن خدمات وی، او را از صحنه سیاست حذف کرد. در این میان باید متوجه بود که در سال اخیر چین نتوانست چند صد میلیارد دلار سرمایه را جذب کند و به همین دلیل بود که رئیسجمهوری این کشور به ایالات متحده سفر کرد و به دنبال حلوفصل مشکلات و اختلافات پکن با واشنگتن بود.
ساداتیان گفت: در این بین زمانی که ایالات متحده اطمینان پیدا کرد که چین به دنبال تقابل نظامی با واشنگتن نیست، در مقاطعی تنش را کاهش دادند و به نوعی سعی کردند تا اوضاع را آرام کنند؛ چراکه حتی ایالات متحده به سمت اعزام زیردریایی هستهای رفته بود و سعی داشت تا اوضاع را به نوع دیگری مدیریت کند تا بتواند وضعیت خود در خاورمیانه را بازتعریف کرده و از تنش با چین بکاهد. البته این مسئله پیچیدگیهای خاص خود را دارد؛ به گونهای که در این راستا کشورهایی مانند عربستان هم در سال گذشته به سمت چین و روسیه کشیده شدند و در این بین ایالات متحده چندان از این موضوع استقبال نکرد.
وی در پایان گفت: در مورد ژاپن باید توجه داشت که در سال گذشته این کشور با افت جایگاه روبهرو بود. شاهد آن بودیم که در داخل توکیو افشای برخی از فسادهای دولتی موجب شد تا مقامات این کشور کنار گذاشته شوند و بر همین اساس میتوان گفت که توکیو نیاز به یک بازنگری در خصوص نقشآفرینی خارجی خود خواهد داشت. معتقدم جایگاه امروز ژاپن اگرچه در عرصه اقتصاد و تکنولوژی بسیار رفیع و حائز اهمیت است اما به هر ترتیب ژاپن با یک دهه قبل خود کاملاً متفاوت است. بر این اساس و با توجه به دادههای کنونی، شرقآسیا در سال ۱۴۰۳ کانون رشد و جنب و جوش اقتصادی و تکنولوژی خواهد بود؛ چراکه این منطقه را باید یک کلونی اقتصادی رو به رشد دانست که البته آمریکا و چین در این میان مؤلفه اساسی به حساب میآیند.