به نظر شما تنشها در منطقه به کدام سو میرود؟
یکی از احتمالاتی که بعد از حمله حماس به اسرائیل در 15 مهر مطرح میشد توسعه و گسترش جنگ به سطح منطقه و دولتها بود. با ورود آمریکا به دریای سرخ علیه حوثیها و اینکه اسرائیل هم عملیاتهای خود در منطقه را گسترش میدهد این احتمال وجود دارد که یک جنگ منطقهای شکل گیرد. آمریکا تلاش میکند نسبت به تحولات خویشتنداری کند. هدف قرار گرفتن پایگاه عین الاسد یکی از نمونههای صبر استراتژیک آمریکا در منطقه است. ایران هم بااینکه در دو هفته گذشته تعدادی از فرماندهان نظامی خود را ازدستداده تلاش میکند بااحتیاط نسب به وقایع واکنش نشان دهد. حال با توجه به روندی که اسرائیل در منطقه در پیشگرفته، اگر احتیاط دولتهای مؤثر مانند ایران و آمریکا نادیده گرفته شود احتمال وقوع جنگ منطقهای بالا میرود. در این صورت طرفین جنگ فقط ایران و اسرائیل نخواهند بود. در صورت بروز چنین اتفاقی آمریکا به ماجرا ورود میکند.
با توجه به اینکه ایران تلاش کرده پای خود را از درگیریهای مستقیم در منطقه کنار بکشد به نظر شما چه اقدامی از سوی ایران در این شرایط میتواند به آرامش کمک کند؟ مشکل اقدامات ایران این است که طرفهای ثالث را درگیر میکند. اقدام علیه پاکستان منطقی و سنجیده نبود. همینطور اقدامی که در منطقه اربیل در شمال عراق انجام شد. این اقدامات نمیتواند پاسخ مناسب به اسرائیل در قبال ترور فرماندهان سپاه باشد. اسرائیل و آمریکا به دنبال چنین اقداماتی از سوی ایران هستند. آنها میخواهند ایران اقداماتی انجام دهد که همسایگانش متأثر شوند و همین همسایگان علیه ایران وارد اقدام متقابل شوند. در این صورت هزینههای جنگ را ایران و کشورهای منطقه میپردازند. ورود ایران در جنگ غزه به نفع منافع ملی ایران نیست. دلیلی ندارد ایران وارد بازی بشود که حوزه علاقهمندی اسرائیل است. حوثیها وارد یک بازی شدند که موردعلاقه اسرائیل و عربستان بود. در حقیقت اسرائیل و عربستان حوثیها را مقابل آمریکا قراردادند. ایران نباید وارد چنین اشتباهی بشود که کشورهایی مانند عراق و پاکستان که دوست ایران هستند به تنش وادارد. از ابتدای تشکیل کشور پاکستان تاکنون حتی یک تنش بین دو کشور به وجود نیامده بود. توجیهی ندارد که ایران به سرزمینهای کشورهای ثالث حمله کند. لذا باید یک بازنگری درباره نگرش سیاست خارجی ایران برای ورود به کشورهای همسایه صورت بگیرد. واکنشهای ایران باید موردبازنگری واقع شود.
به نظر شما آیا محور مقاومت به اهداف خود از حمله طوفان الاقصی و عملیاتهایی که در منطقه انجام میدهد رسیده است؟ به نظر شما روند عادیسازی روابط اعراب با اسرائیل متوقفشده است یا خیر؟
سیاست اعراب نسبت به اسرائیل تغییر نکرده است. سیاست عربستان و کشورهای عربی از دو دهه قبل این بوده که در ازای بده و بستان با اسرائیل روابطشان را با تلآویو عادی کنند.
عربستان در منطقه نقش کلیدی دارد. ازاینجهت که عادیسازی روابط ریاض با تلآویو شرایط را بهطور کامل تغییر میدهد. موقعیت عربستان مثل امارات و بحرین نیست.
سیاست عربستان مبتنی بر صلح است و از ابتدای جنگ تاکنون تغییر رویکردی در قبال حوادث منطقه صورت نداده است. عربستان میخواهد در ازای به رسمیت شناختن کشور فلسطینی توسط نهادهای بینالمللی روابطش را با اسرائیل عادیسازی کند.
این سیاست ثابت عربستان است و تحت تأثیر این تحولات قرار نگرفته حتی میتوان گفت که در این شرایط موضع عربستان قویتر هم شده است.
کسی باور نخواهد کرد که اسرائیل میتواند غزه را شخم بزند و حماس را نابود کند. اما اینکه حماس بتواند دستاورد نظامی داشته باشد امر غیرممکن و غیرمحتملی است. آنچه مطرح است این است که در ازای یک بده بستان شرایط جدید در غزه به وجود بیاید. برای این موضوع نهتنها کشورهای عربی بلکه کشورهای غربی هم همین موضع را نسبت به تحولات غزه دارند. اما اسرائیل بهطور جد با آن مخالف است و حماس نیز ابراز مخالفت میکند.