اگر بپذیریم که اعضای یک خانواده برای تقویت الزاماتی مثل؛ تحکیم بنیان خانواده، مسئولیت پذیری، احترام متقابل، روحیه سازش و... به گفت و گو و معاشرت نیاز دارند و باید به این منظور ساعات بیشتری را با هم بگذرانند؛ پس نقش اوقات فراغت به عنوان عنصر تعیین کننده در ایجاد فرصت گفت و گو بین اعضای خانواده برجسته می شود.
چون در زندگی شهری، در طول هفته یک زوج شاغل تعامل کمتری با هم و با بچه ها و با والدین دارند، پس به دلیل کمبود زمان فراغت گفت و گوی موثر شکل نمی گیرد.
اهمیت اوقات فراغت و نقش روز های تعطیل بخصوص تعطیلات آخر هفته را می توان در نبود چنین فرایندی بهتر درک کرد. تصور کنید یک زندگی شهری با خلاء اوقات فراغت روبه رو می شود. اعضای خانواده تعامل و گفت و گوی کافی با هم ندارند. این فرایند در نهایت خانواده از کارکرد خود خارج و اعضای آن را دچار اختلال می کند.
از این منظر اوقات فراغت یکی از عوامل اصلی در بحث بهداشت روانی جامعه است. تا جایی که "آنتونی گیدنز"، جامعه شناس برجسته بریتانیایی در یکی از نظریات خود به ساحت اوقات فراغت می پردازد و نقش این عنصر مهم را در زندگی انسان مدرن بررسی می کند.
حتی کسانی که کار خود را دوست دارند باید زمان لازم را به خود و زندگی شخصی و خانوادگی خود اختصاص بدهند و کار را از تعطیلات آخر هفته جدا کنند. به عقیده نگارنده با توجه به حجم بالای نارضایتی شغلی، این ضرورت در جامعه شهری امروز به شکل پر رنگ احساس می شود.
اما تعطیلات آخر هفته به این شرط می تواند در ایجاد تعادل در زندگی و کار موثر باشد که افراد آن را به مسافر کشی و یا گرفتن کار بیشتر اختصاص ندهد. نباید با شنیدن اضافه شدن یک روز به تعطیلات آخر هفته به طور ناخودآگاه ذهن افراد به سمت اضافه کاری یا شغلی دیگر کشیده شود. باید افراد را آگاه کرد که اضافه شدن تعطیلات آخر هفته به این منظور است که با سرگرمی های شخصی و ساعاتی که با خانواده سپری می کنند، استرس طول هفته را کاهش دهند تا در زندگی اجتماعی و خانوادگی تعادل ایجاد شود.
هر تصمیم و هر طرحی باید قبل از اجرا با جامعه در میان گذاشته شود. اگر ساعات کار ادارات کم می شود تا در انرژی صرفه جویی شود، باید این تصمیم را با مردم در میان بگذاریم.
اگر مقصود از داشتن دو روز تعطیلی رسمی در پایان هر هفته و جابه جا شدن تعطیلی پنجشنبه با روز شنبه با دلایلی اقتصادی یا سیاسی انجام می شود باز هم باید مردم را در جریان گذاشت.
در مورد اهمیت اوقات فراغت و وقت گذرانی با خانواده تحقیقات زیادی انجام شده است. اثر اوقات فراغت یا فقدان آن بر خانواده و بر فرزندان سنجیده شده و موجود است. مسئولین باید هم زمان با این تصمیم مهم جامعه را مطلع کنند.
افراد جامعه باید بدانند نداشتن ساختاری مناسب برای اوقات فراغت در خانواده باعث می شود فرزندان خاطرات خوبی از دوران کودکی خود نداشته باشند و تنها تصویری از آخر هفته های کسل کننده همراه با مشاجره و نزاع در ذهن آن ها شود.
اما در نقطه مقابل گذراندن اوقات فراغت به صورت برنامه ریزی شده و وقت گذرانی اعضای خانواده در کنار هم، تاثیر مثبت روحی و روانی برای فرزندان به همراه دارد. و نحوه رفتار پدر و مادر در این ساعات با ارزش به الگویی برای فرزندان در زندگی آینده آن ها تبدیل خواهد شد.