به نظر شما چرا از ایران در کنفرانس امنیتی مونیخ دعوت به عمل نیامد؟
عدم حضور ایران در کنفرانس امنیتی مونیخ بدعتی بود که برای اولین بار در طول تاریخ انقلاب گذاشته شد.حتی تا سال گذشته هم وزیر خارجه در این کنفرانس شرکت می کرد.
این اتفاق ریشه در سه عاملی دارد که بحرانهای اخیر علیه جمهوری اسلامی مربوط به آن است.عامل اول انسداد در مذاکرات احیای برجام،عامل دوم مداخله ایران به نفع روسیه در جنگ علیه اوکراین و عامل سوم اتفاقات داخلی کشور از شهریور ماه است که یک جو علیه ایران راه اندازی کرد. ارسال پهپاد به روسیه غربی ها آن را به معنای جنگ ایران علیه اروپا می دانند.ارسال تجهیزات جنگی به مسکو باعث ترس اروپا از ایران شده است.
از سوی دیگر ایرانیان در خارج از کشور علیه جمهوری اسلامی لابی و اقدام می کنند.این اقدامات تاثیر بر مقامات اروپایی می گذارد و منجر به قطعنامه پارلمان اروپا علیه ایران می شود.این سه عامل باعث شد تا آلمان ایران را در کنفرانس امنیتی مونیخ دعوت نکند.
آلمان می توانست مقامات جمهوری اسلامی را دعوت نکند اما اینکه از اپوزسیون شناسنامه دار و البته بی هویت مخالف جمهوری اسلامی که بارها خواستار رفتار قهرآمیز علیه ایران شده اند دعوت می کند خلاف عرف دیپلماتیک است.این رفتار یک بدعتی بود که آلمان انجام داد.آلمان عجولانه تصمیم گرفت.
لابی اپوزسیون به دلیل اتفاقات درون کشور باعث گستاخی دولت آلمان شد.این موضوع نشان می دهد ایران در شرایط نامناسب دیپلماتیک قرار دارد.قاعدتا در چنین شرایطی دولت ها تصمیمات سخت می گیرند.
بنده درک می کنم که دیپلمات های ایران به دلیل شرایط فعلی دست و پایشان بسته است و نمی توانند واکنش درخور اقدام آلمان را انجام دهند.
شما دیدار چند نفر اپوزسیون با رئیس جمهور فرانسه را چگونه ارزیابی می کنید؟
متاسفانه این موضوع دفعه اول نیست که اتفاق می افتد،تصور بنده این است که فرانسوی ها می خواهند به ایران پیام بفرستند و آن پیام این است که رویکرد ضد ایرانی غرب علیه جمهوری اسلامی تشدید می شود. اروپا در سیاست ایران جایگاه خاصی داشته است.ایران همواره در تلاش بوده که رابطه خوب با غرب بدون آمریکا داشته باشد.اما حوادث یکسال گذشته تلاشهای سال ها در حوزه دیپلماسی را خراب کرد. تا جایی که به یاد دارم در طول 44سال گذشته رابطه ایران با اروپا به این شدت خراب نبوده است.اروپا هرگز چنین اقدامات ضد ایرانی و خصمانه ای را علیه جمهوری اسلامی اتخاذ نکرده بود.حتی در حوادثی که خود اروپا هدف قرار داده شد، مانند ماجرای میکونوس و یا شاپور بختیار در فرانسه اروپا به این شدت واکنش نشان نداد.
خاطرم هست در سفر آقای خاتمی به فرانسه شیراک برخلاف پروتکل های معمول که بسیار هم به آنها پایبند بود تا پله های پایین کاخ الیزه آمد و از خاتمی استقبال کرد.در آن زمان روابط ایران و اروپا روابط خوبی بود. بنابراین این سابقه نشان میدهد شرایط فعلی ایران نسبت به غرب شرایط مطلوبی نیست و مهمترین دلیل آن بهانه دخالت ایران به نفع روسیه در جنگ اوکراین است.
اکنون جنگ اوکراین در حقیقت جنگ ایران با اروپا و بخشی از ناتو شده است.دولتمردان اروپایی تصور می کنند ایران به حیاط خلوت اروپا ورود کرده است و اقدام علیه امنیت آنها انجام می دهد.متاسفانه علی رغم تمام هشدارهای اندیشمندان و دلسوزان ایران در دام روسیه افتاد.
همانطور که پوتین در دامی که غرب و آمریکا برایش پهن کردند افتاد همانطور هم پوتین ایران را در باتلاقی که او در آن افتاده شریک و سهیم کرد. شرایط فعلی بدترین شرایط بین المللی علیه ایران است که حتی در زمان جنگ تحمیلی هم سابقه نداشته است.ضروری است که هر چه سریعتر این مسئله مدیریت شود.ادامه این روند یک اجماع بین المللی را علیه ایران به راه انداخته است. اجماعی که در زمان احمدی نژاد علیه ایران راه افتاد فقط مربوط به یک سیاست هسته ای ایران بود که قطعنامه های شش گانه علیه ایران را به دنبال داشت.اما اجماع کنونی علیه کلیت نظام است نه فقط برای یک سیاستی که جمهوری اسلامی در پیش گرفته است. متاسفانه سیگنال هایی که منتشر می شود نشان می دهد مسئله ثبات و امنیت ایران نشانه گرفته شده است.دعوت از اپوزسیون بی هویت قبح ارتباط کشورها با اپوزسیون را شکست. اقدامات اروپا در جریان کنفرانس مونیخ زمینه سازی ذهنی ،رسانه ای و روانی علیه ایران است که نباید بدان بی توجه بود.