ستاره صبح آنلاین/پیام فیض: ایالات متحده و اسرائیل یک مانور مشترک نظامی را آغاز کرده اند که تاکنون سابقه نداشته است.در این مانور 4بمب افکن بی 52 که قابلیت حمل کلاهک اتمی را دارد حضور دارند.به نظر می رسد مواضع واشنگتن و تل آویو در ارتباط با ایران به یکدیگر نزدیک شده است.این در حالی است که برخی گمانه زنی ها حاکی از آن است که رابرت مالی نماینده ویژه آمریکا در امور ایران در واشنگتن با سعید ایروانی نماینده دائمی ایران در سازمان ملل ملاقات داشته است.البته این خبر را منابع داخلی تکذیب کرده اند اما آمریکا در ارتباط با این خبر سکوت کرد.از سوی دیگر بورل در اظهار نظری گفته که برجام نمرده است.در ارتباط با این موضوع ستاره صبح آنلاین گفتگویی با حسن بهشتی پور کارشناس مسائل خاورمیانه انجام داده که در ادامه می خوانید:
-به نظر شما رویکرد آمریکا در قبال مذاکرات برجام چیست؟
بنده تصور می کنم آمریکا عامل اصلی قرار دادن سپاه در فهرست گروه های تروریستی است. پارلمان اروپا با تحریک و پشتوانه آمریکا دست به چنین اقدامی زده است.آمریکا قبل از اروپا سپاه را تحریم و فهرست گروه های تروریستی قرار داد. آمریکا می داند که سپاه در اقتصاد ایران نقش بزرگی دارد.به همین دلیل تحریم سپاه به معنای فشار بیشتر به اقتصادی ایران است. برای افکار عمومی هم ظاهر زیبایی به نام حقوق بشر دارد؛ البته این مسئله درست نیست که تصور کنیم اروپا بخاطر آمریکا سپاه را تروریست اعلام کرد. علت اصلی این اقدام منافع اروپا بود. اروپا اگر منافعش تامین نشود بخاطر آمریکا اقدامی انجام نمی دهد. اروپا در دوران ترامپ با آمریکا همراهی نکرد و تحت تاثیر فشارها آن قرار نگرفت. بنابراین قرار گرفتن سپاه در لیست گروه های تروریستی را می توان در 3نتیجه جمع بندی کرد.یک،محرک این اقدام آمریکا است. دو، هدف آمریکا از این کار مسائل حقوق بشری نیست بلکه می خواهد هرچه بیشتر به اقتصاد ایران فشار وارد کند.مسئله سوم هم افکار عمومی را به این سمت هدایت کند که ما در راستای کاهش تنش در دنیا دست به تحریم یک گروه رسمی نظامی می زنیم.
مذاکرات مخفی بین ایران و آمریکا که برخی رسانه ها خبر داده اند بعید نیست. زیرا آمریکا در عین اینکه ممکن است علیه یک کشوری توطئه کند همزمان با آن کشور وارد مذاکره هم می شود.در روابط بین الملل چنین رویکردهایی مرسوم و عادی است اینکه گفته شود فلان کشور هنگام مذاکره از پشت خنجر می زند نشان دهنده برداشت اشتباه از دیپلماسی است. برخی می گویند نمی توان به آمریکا اعتماد کرد این در حالی است که در روابط بین الملل موضوعی به عنوان اعتماد وجود ندارد.بنده حتی یک کشور را هم نمی شناسم که بتوان به آن اعتماد کرد.ایران باید به مردم خودشان اعتماد کند. پشتیبانی مردم تنها مسئله ای است که می توان به آن اعتماد کرد. کشورها بر اساس منافع خودش عمل می کنند. ممکن است در مقطعی مذاکره کنند در مقطعی هم علیه یکدیگر توطئه کنند و یا در زمانی مثل حالا مانور مشترک نظامی برگزار کنند. چنگ و دندان نشان دادن آمریکا و اسرائیل به ایران است. آنها به صورت مشترک به ایران اعلام می کنند که اگر شما مانور نظامی برگزار می کنید ما هم می توانیم اقدام مشابه انجام دهیم.برگزاری رزمایش نشان دهنده آمادگی توان نظامی یک کشور محسوب می شود. این نکته حائز اهمیت است که دیپلماسی پشتوانه توان نظامی است و توان نظامی پشتوانه دیپلماسی.این دو بال مکمل یکدیگر در روابط بین الملل هستند. جمهوری اسلامی باید در چنین فضایی نقش خود را در روابط بین الملل پیدا کند.اینکه صرف احساسات بخواهیم به رویکردهای خصمانه آمریکا پاسخ دهیم نتیجه مثبتی نخواهد داشت. اقتدار صرفا اعمال قوه قهریه نیست بلکه اقتدار مدیریت صحیح است. برای ایجاد اقتدار سه رکن عزت،حکمت و مصلحت توامان باید فعال باشند.
-به نظر شما چرا اسرائیل با وجو تظاهرات علیه کابینه نتانیاهو دست به اقدامات تنش زا می زند؟
کشورهایی که به لحاظ داخلی در بحران قرار می گیرند یکی از روش های متداول و مرسومشان این است که بحران را به سیاست خارجی بکشانند.دشمن خارجی تعریف کنند تا بتوانند انسجام داخلی به وجود بیاورند.به نظر می رسد اسرائیل می خواهد با بحران سازی خارجی اعتراضات داخلی علیه کابینه را ساکت کند. نتانیاهو تندرو ترین کابینه طول تاریخ اسرائیل را تشکیل داده است؛ اما این نظریه در قبال ایران پاسخ نخواهد داد زیرا درگیر شدن با ایران بازی با آتش است. درگیری اسرائیل با ایران جنگ منطقه ای را به راه می اندازد. بنابراین اسرائیل هم می داند اگر بخواهد مناسبات داخلی خود را با جنگ با ایران مدیریت کند اسرائیل نابود خواهد شد. نتانیاهو برای تشکیل کابینه مجبور شده است که به تندروها میدان دهد اما از سوی دیگر این امتیاز دادن موجب مخالفت افکار عمومی اسرائیل با دولت مستقر شده است.