-اظهارات وزیر کار و رفاه اجتماعی پیش از وزارت توجه بسیاری را به خود جلب کرد؛ ایجاد شغل با مبلغ یکمیلیون تومان، اما وی بعد از مسئولیت در وزارتخانه کار ایجاد اشتغال را وظیفه وزارت خانه متبوعش ندانست، نظر شما دراینباره چیست؟
این گزاره تا حدی درست است که ایجاد اشتغال تنها وظیفه وزارت کار و رفاه اجتماعی نیست، بلکه دستگاههای مختلف نیز دراینارتباط مسئول هستند. اشتغال امری است که برای تحقق آن دولت، نهادها، مردم و اصناف باید پای کار بیایند. دولت بسترساز این امر است؛ اما اینکه ایشان چه قبل و چه بعد از مسئولیت گرفتن گفتهاند که با یکمیلیون تومان میشود اشتغال ایجاد کرد، معنایش آن است که او یا نمیداند معنای اشتغال چیست و یا درک درستی از ارزش یکمیلیون تومان امروز ندارد؛ زیرا در شرایط فعلی حتی با ۲۰ میلیون تومان هم نمیتوان شغلی ایجاد کرد. ایجاد یک شغل پایدار به عوامل مختلف سیاستگذاری در زمینه اقتصادی و سیاسی بازمیگردد. کارشناسان معتقدند اگر در صنعت سرمایهگذاری شود بستر برای ایجاد اشتغال فراهم میشود. توسعه صنعت باعث ایجاد دانش، نظم و انضباط مالی و بهتبع آن جامعه فهیم و توسعهیافته ایجاد میکند. وقتی اقتصاد ما بهصورت تکمحصولی به نفت وابسته باشد و رانت هم در آن وجود داشته باشد، شرایط فعلی رقم میخورد که توزیع ناعادلانه ثروت در کشور اتفاق افتاده است.
-در شرایط فعلی موانع تولید در صنعت چیست؟
دو مؤلفه تأمین مواد اولیه و سرمایه در گردش نکات مهمی هستند، اما در بعد کلان مسائل مهمتری وجود دارد. نگاه و روابط مهم است و تا زمانی که روابط خارجی کشور با غرب عادی نشود، نمیتوان به تولید امید داشت. امروز در یک جهان یکپارچه زندگی میکنیم. سالهاست تحت عنوان سیاست تهاجمی در روابط خارجی گرفتار تحریمهای بینالمللی شدهایم. لذا تولیدکننده ما برای تأمین نقدینگی گفتار رباخواری بانکهای داخلی میشود. بانکها و مؤسسات کمر تولید را شکستهاند. تولیدکننده مجبور است ۲۵ تا ۳۰ درصد بهره بانکی پرداخت کند، با این فرآیند تولید محکوم است و به سرانجام نخواهد رسید. اگر تولیدکننده میتوانست از بانکهای خارجی وام بگیرد درگیر بهرههای سنگین بانکهای داخل نمیشد. شگفت آنکه برای گرفتن همین وام با بهره سنگین هم متقاضیان در صف هستند.
- چرا باوجود مشکلات، تغییر در نوع نگاه در حوزه تولید اتفاق نمیافتد؟
علت آن است که فیلترها جلوی ورود صاحبنظران، متخصصان و دلسوزان را در مدیریت کشور گرفتهاند و اجازه کار به این افراد متخصص را نمیدهند. اتفاقی که در انتخابات ریاست جمهوری خرداد افتاد حاکی از رویکردی است که عرض کردم. افرادی که بر مسند امور هستند چون بعضاً فاقد تجربهاند و کار بلد نیستند به شعار روی میآورند. برای اینکه محبوب مقامات بالاتر قرار بگیرند به این رویکردهای آسیبزا متوسل میشوند و عرصه برای حضور متخصصان تنگ میشود. این روند بعد از مجلس ششم هرچه روبهجلو آمد شدت گرفت. امروز دیگر بهجایی رسیده که آقای جهانگیری برادر دو شهید و آقای لاریجانی با آن سابقه فرهنگی، حقوقی و امنیتی رد صلاحیت میشوند. جبهه اصلاحات برای انتخابات ریاست جمهوری ۱۷ کاندید معرفی کرد که حتی یک نفر هم تأیید صلاحیت نشد. امروز عدهای میگویند این مجلس انقلابی است. پرسش این است که آیا معنای انقلابی بودن جز تحولخواهی و دگرگونی است؟ در پس این شعارهای رادیکال و تمامیتخواه بزهکاریهای اجتماعی و فرار مغزها و بدتر شدن وضعیت تولید و مثبت نهفته است.
-نظر شما در رابطه با لایحه بودجه سال آینده چیست؟
چشمانداز سال آینده سخت خواهد بود. پیوست بودجه عدالت نیست، بلکه پیوست این بودجه فقر را بیشتر خواهد کرد. این لایحه بودجه باوجوداین تحریمها که بخشی از آن خودخواسته است، محقق نخواهد شد.
-آیا موافق حذف یارانههای پنهان در حوزه ارز و بنزین هستید؟
بله بنده موافقم، اما در شرایطی که نرخ بیکاری زیر ۷ درصد باشد، تورم زیر ۱۰ درصد باشد و در روابط بینالمللی تنش وجود نداشته باشد. اگر بناست قیمت بنزین معادل فوب خلیجفارس شود، اجرت کارگر هم باید به نرخ دلار محاسبه شود. این نحوه اصلاح قیمتها باعث تورم و فشار بر مردم خواهد شد.