ستاره صبح آنلاین- موسیقیدرمانی عبارت است از راه و روش استفاده از موسیقی در جهت تحقق برخی اهداف درمانی و ایجاد تواناییهای مطلوب فردی و اجتماعی. استفاده از اصوات موسیقی برای اهداف درمانی همواره در طول تاریخ وجود داشته، اما بیش از چند دهه نیست كه بهعنوان یك تخصص كلاسیك و حرفهای توسعه پیدا كرده است.
بهطورکلی انجام کار موزیک تراپیست یا موسیقیدرمانگر با یک برنامهریزی دقیق شروع میشود و شامل چهار مرحله اصلی است. پیش از همه تعریف مشکل و نیاز درمانجو است، سپس فراهم کردن هدفی برای آن فرد در راستای رفع مشکل و نیاز موجود. مرحله سوم شامل مشخص کردن برنامههای موسیقیایی است که به درمانجو برای رسیدن به اهداف موردنظر کمک کند و مرحله پایانی تکمیل روشها، فعالیتها و ارزیابی واکنشهای درمانجو نسبت به اقدامات انجام شده خواهد بود.
یکی از مهمترین شاخصها در موسیقیدرمانی این است که افراد احساساتشان را در روشی مطمئن و لذتبخش بهوسیله نواختن موسیقی، گوش كردن به آن و انجام حرکات مختلف به همراه موسیقی بیان میکنند. در موسیقیدرمانی دو روش اساسی وجود دارد؛ روش غیرفعال که شامل شنیدن موسیقی است و فرد درمانجو با گوش سپردن به اصوات و شنیدن موسیقی، مورد درمان قرار میگیرد. در این روش بیشترین تأثیر عملكرد در برانگیختن و تأثیر واکنشهای عاطفی و ذهنی است. روش دیگر روش فعال است که در آن نواختن، خواندن و حركات موزون محوریت فعالیتها بهحساب میآید. از این طریق نیز واکنشهای مختلف عاطفی، ذهنی، جسمی و حركتی تحریك و برانگیخته میشود. برنامهها و روشهای موسیقیدرمانی متنوع و مناسب با نیاز افراد تنظیم و تدارك دیده میشود. محورهای اصلی برنامههای موسیقیدرمانی شامل شنیدن موسیقی متناسب و نواختن موسیقی در گروههای منظم و یا انفرادی، خواندن آوازها و ترانههای فردی و یا گروهی است.
موسیقیدرمانگرها غالباً با دیگر متخصصان ازجمله فیزیوتراپیستها، پزشكان، روانپزشکان، مددکاران اجتماعی و مربیان در یك تیم درمانی یا آموزشی فعالیت و با مشورت یكدیگر تصمیمگیری میکنند تا بهترین خدمات را برای رسیدن به اهداف درمانی هماهنگ کنند. دستورالعملهای موسیقیدرمانی مانند دستورات دارویی یا درمان پزشكی بهوسیله پزشك تجویز میشود و ممكن است با توافق كلی تیم تخصصی در برنامه درمانی درمانجو قرار گیرد.
موسیقیدرمانی بیش از هر تكنیك و روش درمانی دیگر با احساسات افراد عجین شده است. علت این امر نیز در طبیعت و فطرت آدمی نهفته است. ریتمها و هارمونیها هم در طبیعت زیستی انسانها و هم در ساختار روانی ما ریشه دارند. درون و پیرامون ما موسیقی در جریان است. بهعنوانمثال ضربان قلب، پلک زدن، تنگ و گشاد شدن مردمک چشم یا تنفس همه بهنوعی ریتم بهحساب میآیند. همچنین در محیط پیرامونی ما، روز و شب و ماه و سال یا گردش سیارهها از نوعی الگوی ریتمیک و زمانمند پیروی میکنند. از سویی در محیط اطراف ما اصوات طبیعت مانند صدای جریان آب، صدای باران یا نغمه پرندگان هارمونیهایی جذاب هستند و عموماً باعث ایجاد احساس خوب در انسان میشوند. به همین دلایل انسان مجذوب نظم، هماهنگی و کنشهای ریتمیك بیرونی است. در ساختار عصبی انسانها گرایش به دنیای موزون ازجمله دنیای اصوات وجود دارد. در موسیقیدرمانی نیز به سه رکن اساسی مرتبط یعنی «شنیدن»، «خواندن» و «حركت كردن» بسیار توجه شده است.
موزیک تراپیستها در مراکز درمانی در موارد بسیاری با افرادی که ناتوانیهای خاصی دارند ازجمله نابینایان و ناشنوایان یا افراد دارای اختلالات ذهنی یا حرکتی مواجه هستند؛ اما موسیقیدرمانی درعینحال برای هر فرد و در هر شرایطی میتواند مفید و سودمند بوده و باعث ایجاد تغییرات مثبتی در زندگی انسان شود.