مسئله فقر و اینکه یک ملت چگونه آرام درروند زمان فقیر شود رخداد دردناکی است اما عجیبوغریب نیست؛ همانطور که هند در قرن هفدهم یکی از ثروتمندترین کشورها بود و از قرن نوزدهم به بعد یکی از فقیرترین کشورها شد. البته مسیر فقیر شدن میتواند بدون سروصدا طی شود، فقط گاهی با یک رخداد چشمباز میکنیم و متوجه میشویم به فقر نزدیکتر شدهایم.
اخیراً چند اتوبوس واژگون شدند و تعدادی انسان ازجمله خبرنگاران جوان و سرباز معلمان و ... کشته و چندین خانواده عزادار شدند. به گفته مسئولان فرسودگی لاستیکها و قطعات اتوبوس عامل مهم در ایجاد حادثه مرگآفرین بوده است. هزاران اتوبوس، خودرو، قطار و هواپیما دچار این مشکلات هستند، یعنی موجودی امکانات حملونقل کشور و سایر امکانات صنایع دیگر در حال فرسایش تدریجی است، چون امکان جایگزینی و خرید لوازم ضروری در کشور به دلیل تحریم و عدم پیوستن به اف ای تی اف و سوء مدیریت و ... وجود ندارد. بسیاری کارگاهها و کارخانهها هم با مشکلات فرسایش ماشینآلات، ابزار، عدم امکان جایگزینی قطعات و تنزل ظرفیت تولید و کارکرد بهینه خود مواجه هستند.
فرایند فقیر شدنِ خاموش در بسیاری از خانههای ما در جریان است. مصداقی بگویم. سه سال پیش سماوری خریدم ۲۲۰ هزار تومان. امسال شیر آن خراب شد برای خرید شیر سماور مراجعه کردم میگوید ۳۵۰ هزار تومان. خود سماور اگر پیدا کردید ۲.۵ میلیون تومان اکنون قیمت دارد. شیر سماور را نخریدم. یک سطل کف شور پدالی سه سال پیش حدود ۲۰۰ هزار تومان بود که شکست، امروز صبح فروشنده گفت یکمیلیون و ۲۰۰ هزار تومان است، بازهم آن را نخریدم. اگر یخچال منزل که بیش از ۲۰ سال عمر دارد و هرآینه ممکن است خراب شود، خراب شود بیش از ۶۰ میلیون تومان باید برای یک یخچال مناسب پرداخت کرد که نخواهم خرید. جاروبرقی، لباسشوئی و… همه با افزایش قیمت نجومی اکنون در بازار هستند. من یک استاد دانشگاه بازنشسته هستم. اگر عمری باقی بود، بهزودی خانه خود را خالی از بسیاری وسایل ضروری خواهم یافت. قدرت خرید درآمد ماهانه بسیاری از هموطنان طی سه چهار سال گذشته به یکسوم کاهشیافته است. در آینده وقتی درآمدمان به زیر ۱۰۰ دلار در ماه رسید چشمباز میکنیم و میبینیم، زیرخط فقر قرارگرفتهایم، بدون اینکه جرمی مرتکب شده باشیم.
اکنون روند اقتصاد کشور در مسیر «به سمت هندی شدن» قرارگرفته است، تعجب نکنید! در برخی مناطق شهرها قیافه انسانها هم دارد هندی میشود، چهرههای برخی از هموطنان در اثر ضعف در تغذیه مستمر که گرانی مواد غذایی بهتدریج سبب میشود و ظاهر پوشش افراد به دلیل بالاپوش مستعمل و کهنه، هندی شده است که نشاندهنده گسترش فقر است.
سال ۱۳۶۰ در سازمان برنامهوبودجه فعالیتهایی برای تدوین برنامه توسعه اقتصادی کشور در جریان بود. روزی چند دانشجوی انقلابی از یک دانشگاه به دفتر من آمدند. گفتند شنیدهایم گفتهای هدف برنامه این است که طی ۲۰ سال به ژاپن برسیم! تأکید کردند که این هدف کم است و باید انقلابی جهش کنیم و زودتر از ژاپن جلو بزنیم. گفتم من چنین مطلبی را بیان نکردهام تصور هم نمیکنم که تا ۵۰ سال دیگر هم به ژاپن برسیم. اکنون ۴۰ سال از آن تاریخ گذشته مثلاینکه سرپیچ قبلی اشتباه پیچیدهایم به سمت هند. آن دانشجویان را هم خبردارم در اکنون در کانادا زندگی میکنند، مثل اینکه به ژاپنشان رسیدهاند. هند هم دارد پیشرفت میکند، نگرانی من این است که بهطرف پیشرفت از کنار ما بگذرد و ما خود را عقبتر بیابیم.
دقت کردید در مناظرههای انتخابات ریاستجمهوری کسی از بلندنظری، اهداف بلند برای پیشرفت و ترقی کشور سخنی به میان نیاورد؟
همه در حد قول سبد معیشتی، تأمین مقداری پول کمکمعاش یا قولهای محاسبه نشده برای تأمین مسکن و مانند آن یا نظارت بر بازار و کنترل توزیع و قیمت صحبت کردند.
شاید شایسته باشد گفتمان پیشرفت و ترقی برای کشور و بهبود مستمر زندگی هموطنان را بهصورت یک آرمان ملی زنده نگهداریم و اجازه ندهیم در مسیر هندی شدن به کناری جارو شود.