عواقب صدور دو قعطنامه طی یک هفته علیه ایران چیست؟
امروز ایران از 3 طریق گرفتار مشکل با غرب شده است.ابتدا توقف روند مذاکرات هسته ای است که در چنین شرایطی امید داشتن به توافق خوشبینانه و به دور از واقعیت خواهد بود.
موضوع دوم ارتباط ایران با آژانس بین المللی انرژی اتمی است.آژانس معتقد است که اگر ایران عدم همکاری خود را ادامه دهد یک پیام خطرناک از تهران صادر شده است.البته اخیرا رئیس سازمان انرژی اتمی خبر داده که مقامات آژانس به تهران می آیند که امیدواریم این آغاز روند همکاری ایران با این نهاد بین المللی باشد.
مسئله سوم روند قطعنامه های و تحریم هایی است که عمدتا به دلیل مسائل حقوق بشری علیه ایران تصویب می شود.در یک هفته اخیر یک قطعنامه در شورای حقوق بشر و یک قعطنامه برای لغو عضویت ایران از کمیسیون مقام زن تصویب و صادر شده است.این مسئله نشان از فشار دیپلماتیک غرب بر ایران دارد.
لغو عضویت ایران از کمیسیون مقام زن به لحاظ حیثیتی اتفاق ناخوشایندی برای کشور محسوب می شود.زیرا کمیسیون مقام زن زیر مجموعه کمیسیون اجتماعی و اقتصادی سازمان ملل است که حوزه وسیعی در مسائل اقتصادی و اجتماعی دارد.مسئله جایگاه زن تنها یکی از وظایف کمیسیون اجتماعی و اقتصادی آن است.این کمیسیون دومین رکن سازمان ملل محسوب می شود.بنابراین از جهت سازمانی وقتی مصوبات این کمیسیون با رای بالا به تصویب می رسد گزارشاتش به مجمع عمومی انتقال می یابد و سپس بنا بر گردش کار سازمان ملل در مجمع عمومی همه قطعنامه های مربوط به کشور محکوم منتشر شده و به سمع و نظر اعضای مجمع خواهد رسید.
لغوعضویت ایران نه تنها به جایگاه دیپلماتیک ایران صدمه زده بلکه جایگاه سیاسی،اجتماعی و اقتصادی ایران را نیز تحت شعاع قرار می دهد البته این قطعنامه جنبه اجرایی ندارد.
در ارتباط با قطعنامه های شورای حقوق بشر اگر ایران با کمیته حقیقت یاب سازمان ملل همکاری نکند پرونده به دیوان بین المللی دادگستری می رود.اگر مجدد ایران به تذکر دادگستری بین المللی هم توجه نکند این قطعنامه به شورای امنیت سازمان ملل خواهد رفت.در این مرحله امکان صدور قطعنامه های اجرایی علیه ایران وجود خواهد داشت.
با توجه به روند تحریم و قطعنامه ها علیه ایران آیا امکان اخراج ایران از سازمان ملل وجود دارد یا خیر؟
خیر امکان اخراج ایران از سازمان ملل وجود ندارد.در طول تاریخ هم چنین موردی وجود نداشته است.این قطعنامه ها فضای بین المللی را علیه ایران تنگ تر می کند و باعث می شود میزان پذیرش جمهوری اسلامی در دنیا کاهش پیدا کند.
به نظر شما امکان دارد که روند قطعنامه ها به گونه ای پیش برود که به برخورد نظامی برسد؟
مسئله تهاجم نظامی پس از صدور قطعنامه مانند آنچه که بر سر عراق آمد یک مسئله جداگانه و متفاوت است.در حقیقت قطعنامه ها نمی تواند منجر به اقدام نظامی شود.
اسرائیل سال 1981 پایگاه اتمی سوریه را مورد هدف قرار داد و همین کار را هم آمریکا و انگلستان علیه عراق انجام دادند.بعدها تونی بلر اعلام کرد که هجوم نظامی به عراق یک رویکرد احساسی و اشتباه بود.اگر چه بمباران کردیم ولی برای انگلیس قطعیت نداشت که عراق دست به ساخت بمب اتم زده است. بلایی که بر سر عراق آمد به دلیل اختلافات زیاد صدام با اسرائیل بود.اما امروز آمریکا علاقمند نیست که جنگ و تنشی جدید در خاورمیانه شکل بگیرد.اکنون آمریکا از دو جبهه گرفتار است.از سویی درگیر جنگ روسیه و اوکراین و از سوی دیگر درگیر تنش بین چین و تایوان.البته بحران انرژی در دنیا نیز باعث شده که آمریکا از هرگونه تنش جدید خودداری کند.خاورمیانه 40درصد انرژی دنیا را تامین می کند و هرگونه اتفاق در این منطقه می تواند به کل دنیا آسیب برساند. به همین دلیل غرب و آمریکا با ایران مدارا می کنند.اگر شرایط امروز ایران مانند روزهای عراق در زمان صدام بود امروز آمریکا می توانست از مدل عراق علیه ایران استفاده کند اما شرایط امروز ایران با شرایط آن روز عراق بسیار متفاوت است.
به نظر شما روند قطعنامه و تحریم علیه ایران ادامه پیدا می کند؟
بله ادامه پیدا می کند.بنده پیش تر هم در مصاحبه ای گفته بودم که در چهل سال گذشته ایران هیچگاه مثل امروز در درون و خارج تا این میزان تحت فشار نبوده است.فشار علیه ایران در داخل،منطقه و فضای بین الملل نشان می دهد زمان تغییر در رویکردهای سیاسی فرا رسیده است.ایران در فضای بین المللی دچار یک انزوا و فشار حداکثری شده است.