روز جمعه ۲۸ مرداد ۱۴۰۱، اخباری دال بر برگزاری کنفرانس مطبوعاتی علی باقری، مذاکرهکننده ارشد دولت سیزدهم پیرامون آخرین وضعیت مذاکرات، دستاوردها و نتایج حاصل از مذاکرات برجامی، منتشر شد. این کنفرانس قبل از پاسخ رسمی که از طرف آمریکا با واسطه نماینده اتحادیه اروپایی بهعنوان میانجی این دور از مذاکرات، باید ارائه میشد، انجام شد. وی خواسته مردم را در جریان آخرین تحولات پرونده هستهای قرار دهد. اگر آنچه در شبکههای مجازی به نقل از سایتهای خبری درباره توافق منتشر شده، اصالت داشته باشد و بعداً تکذیب و اصلاح نشود، دراینارتباط لازم است به چند نکته اشاره شود:
اینکه آقای باقری، مردم را محرم شمرده و پس از حدود ۹ ماه از آغاز مذاکرات (هشتم آذرماه سال ۱۴۰۰) مردم را در جریان امور قرار داده، قابلتقدیر است.
ضرورت آگاه شدن ملت
در فصل پنجم مربوط بهحق حاکمیت ملت و قوای ناشی از آن، قانون اساسی بر حاکمیت انسان بر سرنوشت اجتماعی خویش تأکید کرده است؛ دراینارتباط در اصلهای ۷۶ و ۷۷ بر تحقیق و تفحص و همچنین تصویب عهدنامهها، مقاوله نامهها، قراردادها و موافقتنامههای بینالمللی در مجلس تأکید شده است. همچنین بر اساس اصل 69 قانون اساسی، مذاکرات مجلس شورای اسلامی باید علنی باشد و گزارش کامل آن از طریق رادیو و روزنامه رسمی برای اطلاع عموم منتشر شود؛ یعنی مردم بهعنوان ولینعمتان صاحب حق باید در جریان مذاکرات مهمی مثل برجام که حدود ۲۰ سال است معیشت و زندگیشان را مستقیم و غیرمستقیم تحت تأثیر خود قرار داده، قرار بگیرند. متأسفانه آنچه تاکنون در اختیار رسانههای داخلی قرار میگرفت، بیشتر از مسیر رسانههای خارجی طرف مذاکرات منتشر میشد. پرسش این است که چرا امر اطلاعرسانی مسئله مردم تلقی نمیشود و گفته میشود که جریان مذاکرات را مدیریت کردیم تا مردم از نتیجه مطلع شوند؟ به همین دلیل است که صدای نمایندگان مجلس هم درباره عدم اطلاعرسانی درباره مذاکرات در آمد! با این استدلال، اکنون هم بهتر بود آقای باقری مصاحبه نمیکردند و تأمل میکردند و بعد از امضا و توافق و یا هر نام دیگر که بر آن قائل میشوند، مصاحبه میکردند.
تضمینها
در تعدادی از بندهای توافق احتمالی ذکر شده است که تضمینی برای اجرا وجود ندارد! آنطور که از قول آقای باقری نقل شده، حدود ۲۰ تضمین برای عدم خروج مجدد آمریکا از سوی نماینده این کشور در مذاکرات پذیرفته شده است. این تضمینها یا به شکل سخنرانی «جو بایدن» رئیسجمهور و یا تعهد «آنتونی بلینکن» وزیر امور خارجه امریکا در متن توافق گنجانده میشود. این تضمین هم توسط امریکا و هم توسط اروپا داده میشود تا اگر آمریکا زودتر از برجام خارج شد، اروپا خسارت ایران را جبران کند. البته این موضوع که اروپاییها باید پیشازاین به تعهداتشان عمل میکردند، ولی نکردند در حافظه تاریخی مردم مانده است. حال پرسش این است که اروپا چه ضمانتی میتواند به ایران بدهد؟
پیشنهاد نویسنده این است که اگر تیم مذاکرهکننده نتوانسته به دستاوردهای بهتر و بیشتر ازآنچه آقای ظریف و آقای عراقچی به آن دست یافته بودند، برسد، لازم است تیم مذاکرهکننده از تأخیر و تعلل در احیای برجام ابراز تأسف کند؛ زیرا تأخیر حدود 13 ماهه در احیای برجام زیانهای کلان و خسارات جبرانناپذیری به مردم و کشور وارد کرده است. اکنون لازم است لااقل اصرار کنند که همانند قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل، توافقات این مرحله هم به تائید شورای امنیت سازمان ملل برسد و با صدور قطعنامهای، توافق را تقویت کنند تا اگر در آینده فرد غیرمعقول دیگری همچون «دونالد ترامپ»، امور را در آمریکا به دست گرفت و یا شرایط طرف مقابل تغییر کرد، او بهراحتی نتواند نقض عهد کند.
نویسنده از محتوای توافق احتمالی اطلاع لازم را ندارد. اگر امکان دسترسی به متن اصلی وجود داشته باشد، بهتر میتوان قضاوت کرد و نقاط قوت و ضعف آن را موردبررسی قرارداد. به نظر میرسد که چارچوب توافق همان است که حاصل دستاورد تیم فعلی و تیم قبلی مذاکرهکننده است. با توجه به حضور و ظاهراً توافق همه اعضای دارای حق وتو، لازم است مصوبه شورای امنیت پشتوانه توافق باشد تا حمایت حقوقی بینالملل را داشته باشد و مقوم و تقویتکننده این توافق و ضمانت بیشتری برای تأمین منافع ملی ما باشد.
توافق امروز بهتر از توافق فردا
با عنایت به واکنش مثبت بازار بهاحتمال توافق و افت قیمت ارز، طلا و نفت، انتظار میرود تیم مذاکره و تصمیم سازان اشتیاق مردم برای خروج از تحریمها را بهدرستی دریافت کنند. همچنین توصیه میشود به قول مولانا که «بر خیالی صلحشان و جنگشان»، بازهم با خیالات به دنبال اهداف دستنیافتنی دیگری نباشند که هر آنچه قرار بود اتفاق بیفتد، بهعنوان ماحصل کوشش و توان دو تیم مذاکرهکننده، اتفاق افتاده است، بنابراین بر اساس واقعیات ملموس متکی بر ظرفیت موجود تصمیم بگیرند. تجربه نشان داده که توافق دیروز، بهتر از امروز و توافق امروز بهتر از فرداست.