حاکميت يکدست نميتواند مطالبات مردم را برآورده کند
اینکه آیا حاکمیت یک دست خوب عمل کرده یا بد به میزان تحقق وعدههایی که دولت و مجلس به مردم دادهاند بستگی دارد.آیا این وعده ها محقق شده است؟ جواب کوتاه نگارنده یک کلمه است: " خیر". چرا که اساساً یک دست سازی حاکمیت مترادف با حکومت اقلیت بر اکثریت است.
این اقلیت اگر هم ارادهای برای حل مشکلات و بهبود شیوه حکمرانی داشته باشد. به دلیل عدم توجه به خواست اکثریت و حذف توان و ظرفیت سرمایههای ملی موفق نخواهد بود.
اینها ستادی در دولت و شهرداریها تشکیل میدهند تا کارمندان منتصب به جریان اصلاح طلبی را شناسایی کنند و آنها را کنار بگذارند. این نگاه و این رویکرد اجازه نخواهد داد شیوه حکمرانی به خوبی عمل کند و شعارهای دولت و مجلس محقق شود.
بسیاری بعد از انتخابات 1400 از حاکمیت یک دست تحلیلی تیره و تار داشتند. نگارنده با این گروه هم عقیده نبود ولی با توجه به مختصاتی که جامعه ایران دارد و با توجه به مختصاتی که ایران امروز در آن قرار گرفته است، اداره کشور با حاکمیتی یک دست ره به جایی نخواهد برد.
روشن است که این یک دستی نفعی برای مردم و کشور نداشته و ندارد و ما این تجربه را پیش از این هم داشتیم. اگر به انتخابات آزاد اجازه داده میشد، از ظرفیتهای کشور استفاده میشد بهتر میتوانستیم به سمت حکمرانی خوب حرکت کنیم، زیرا حکمرانی خوب کشور را در مسیر توسعه قرار میدهد.
اگر بخواهیم با نگاهی منصفانه و با سنجشی دقیق و قضاوتی عادلانه عملکرد دولت سیزدهم و مجلس یازدهم را نقد کنیم باید بر فکت های دقیقی تکیه کنیم و مبنایی برای مقایسه آنچه که اتفاق می افتد با آنچه که مطلوب ما است داشته باشیم.
اگر مبنا را مختصات حکمرانی خوب بگیریم، اگر بخواهیم حکمرانی رشد پیدا کند و ضعفهای حکمرانی اصلاح شود باید ببینیم مختصات حکمرانی خوب چیست؟
اگر چه یک سال زمان زیادی نیست اما در یک سال گذشته میتوان تا حدودی عملکرد را بررسی کرد. با توجه به رویهای که برای یک دست سازی صورت گرفته نمیتوان پیش بینی کرد که آیا در انتخابات 1404 رقابتی شکل میگیرد یا نه؟
اگر حکمرانی خوب را با ویژگیهایی مثل شفافیت ، پاسخگویی ، مشارکت ،اثر بخشی ، کارایی ، کارآمدی و حاکمیت قانون بدانیم در این نوع حکمرانی که باید الگویی برای توسعه پایدار باشد سه بخش دولت ، بخش خصوصی و جامعه مدنی باید بتوانند به بهترین شکل ممکن عمل کنند. با این نگاه میتوان گفت دولتی توانا چه دولتی است؟!
حال که دولتهای متعددی تجربه شدهاند به عقیده نگارنده دولت آقای خاتمی هم از نظر توسعه سیاسی و هم از نظر توسعه اقتصادی به شهادت آمارها بهترین دولت بعد از انقلاب بوده است.
بعد از انتخابات 1398 قابل پیش بینی بود که اگر مشارکت حداکثری از دستور کار کنار گذاشته شود عملاً تحقق حداقلی از رقابت معنا دار در انتخابات از مردم سلب میشود. برای نگارنده مشخص نیست هدف حاکمیت از یک دست سازی ارکان قدرت در کشور چه بود و با چه رویکردی حاکمیت رد صلاحیتها را تا علی لاریجانی پیش برد.
آنچه مسلم است این بود که کاهش رشد مشارکت در یکی از مهمترین بزنگاههای دخالت مردم در سرنوشت خود از عوامل اصلی و جدی تهدید کننده امنیت ملی و کاهش و یا فقدان مشروعیت سیاسی نظامهای مستقر در کشورها است.