پیام برازجانی- فعال سیاسی
من فکر نمیکنم کسی با این نکته که اصلاحات اقتصادی در ایران ضرورت دارد از جمله با حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی مخالف باشد. اما مساله چند نکته دیگر است که باعث چالش شده است. اولاً دولتی که فعلاً بر سر کار است با وجود اینکه میخواهد اصلاحات اقتصادی را انجام بدهد ولی تمایلی به اجماع سازی ندارد. یکی از عیبهای دولت سیزدهم این است که هم زمان با این کار نه تنها به سمت اجماع سازی نمیرود بلکه به اختلافات نیز دامن می زند. دائماً از تریبونها بر علیه اقتصاد دوران آقای روحانی تبلیغ میشود یا از عبارت بانیان وضع موجود و عباراتی شبیه به این استفاده میشود. این عیب دولت سیزدهم است که نمیخواهد در زمانی که به سمت اصلاح میرود اجماع سازی کند و از همه نیروهای سیاسی استفاده کند. دکتر نیلی تحقیقی دارند و درباره ایران به ۵۲ بحران رسیدهاند. مساله دوم به نظر من این است که هر طور ریشه یابی کنید در انتها به یک کلمه و یک نتیجه علمی گرایی میرسید. در همه بحرانهایی که ایران داشته که تنها یکی از آنها بحران ارزی است میبینیم که در تصمیم سازی توجه مناسبی به مسائل علمی ندارند. اتفاقاً گروهی که امروز بر سر کار هستند سردمدارترند. من نمیخواهم بگویم بقیه کسانی که در قدرت بودند علمی عمل میکنند و بقیه جناحهای سیاسی توجه دارند ولی کسانی که امروز سر کار هستند در این موضوع و در بی توجهی به تجارب علمی اقتصاد پیشتازترند. من به یاد دارم که رهبری در یکی از سخنرانیهای خود در نماز عید فطر سالهای ۸۶ یا ۸۵ به موضوع اسراف اشاره کردند و گفتند اگر دشمنان ایران از جمله آمریکا بخواهند به ایران صدمهای بزنند میتوانند از همین ناحیه مصرف گرایی و اسراف وارد شوند و به ایران لطمه بزنند در آن زمان مساله بنزین و تحریم بنزین و مصرف بی رویه بنزین مطرح بود و ما در اوایل تحریمها بودیم. اگر فرص کنیم که سالانه ۸ یا ۹ میلیارد کالای اساسی وارد میکنیم میزان ۲۰٪ یعنی در حدود دو میلیارد دلار را در سطل زباله میریزیم. الگوی مصرف نیز در اسراف تأثیر دارد. دلیل دوم کیفیت پایین است. وقتی موضوع کیفیت پایین را دنبال میکنیم و به صنعت میرسیم به مساله مستهلک بودن صنعت میرسیم که ریشه این موضوع در دور افتادگی صنعت ایران از جریان اقتصاد جهانی است که همین مساله مهم خود در سیاست خارجی ایران ریشه دارد. نکته بعدی که بسیار مهم است مساله ارز ترجیحی است امروز میبینیم حلقههای زنجیره تغییر کرده است یعنی به جای اینکه کارخانه آرد دچار فساد شود نانواییها را دچار فساد میشود. بله ما وظیفه داریم از تصمیمات دولت حمایت کنیم ولی این دولت اساساً به شهروندانش نمیگوید که تصمیماتش چیست؟! تصمیمی که گرفته میشود با مصوبهای که در بودجه آمده و با اظهار نظرهایی که میشود در تضاد است و اساساً مشخص نیست دولت چه تصمیمی دارد. تصمیم دولت چیست که ما بیاییم و از آن حمایت کنیم؟! و این جدا از بحث آمارهای غلطی است که میدهند. این مسائل حمایت از شرایط فعلی را سخت میکند. در مورد نظام بانکی و نسبتش با دولت و حکومت ایران باید گفت این نسبت مثل نسبت تندروهای ایران با دستگاههای امنیتی است. یعنی با این فکر که شاید روزی گذرشان به هم بخورد و به هم احتیاج پیدا کنند بر علیه هم کار نمیکنند. دولت برای تأمین کسری بودجه و نقدینگیاش گیر بانکها است میخواهد اوراق بخرد و یا اوراق بفروشد یا برای تأمین بودجه و تأمین حقوق میتواند قرض بگیرد از این رو دولت به سمت اصلاح نظام بانکی کشور نخواهد رفت.