دکتر علی صادقی همدانی
دکتری اقتصاد و پژوهشگر اقتصادی
ابتدا بهعنوان یک اقتصاددان باید بگویم که هر کسی در جهت حذف یارانه و هدفمندی یارانه اقدام میکند قدمی مثبت برداشته است. ازاینرو اقدام دیروز دولت در حذف و هدفمندی یارانهها به لحاظ مبانی نظری اقدامی صحیح بود؛ اما زمان مناسبی برای اجرای این طرح انتخاب نشده است. بدن بیمار اقتصاد ایران و اقشار مختلف مردم سالهاست به داروی یارانه عادت کردهاند. از طرفی با اختصاص ارز 4200 تومانی اعتیاد به این دارو را تشدید کردهایم و از طرفی قیمتهای جهانی افزایش پیدا کرده و حالا بهیکباره دولت بیدار شده و قصد دارد در بازه زمانی حساس کنونی یارانهها را بردارد.
برداشتن یارانهها کار درستی است، ولی امروز با این کار فشار سنگینی به مردم وارد میشود. لازم است زمان مناسبی را برای اعمال اصلاحات اقتصادی انتخاب کنیم. در این خصوص دو ملاحظه وجود دارد. اولین مورد دورنمای تیرهوتاری است که در خصوص احیای برجام وجود دارد. این مسئله باعث میشود نوعی بیثباتی سیاسی داشته باشیم که تأثیر آن بر انتظارات اقتصادی غیرقابلانکار است و فضای جامعه را ملتهب میکند. بهتر و به نفع مردم بود که اصلاح اقتصادی پس از احیای برجام و برداشتن تحریمها انجام میشد، نه در شرایط بد کنونی. ایران دیر یا زود باید بر سر مسئله هستهای با غرب به توافق برسد.
به نظر نویسنده بهترین زمان توافق ایران و غرب در دوره آقای روحانی بود و باید در همان دوره اصلاحات اقتصادی کلید میخورد، ولی متأسفانه فرصت اصلاحات اقتصادی بعد از برجام از دست رفت و دولت نتوانست یارانههای پیدا و پنهان بر حاملهای انرژی و سوخت و همچنین یارانههای آرد و نان را حذف کند.
نکته دوم سرمایه اجتماعی است که متأسفانه باید گفت سرمایه اجتماعی دولت اصولگرا آنقدر نیست که بتواند برای اصلاحات اقتصادی کفایت کند. در این مرحله دولت سیزدهم همراهی لازم مردم را با خود ندارد. اگر خدایناکرده سیاستگذار اقدام به اجرای این اصلاحات اقتصادی کند و قیمتها آزاد شوند، میتوان پیشبینی کرد که مردم ناراضی و نگران خواهند شد و در این صورت عقبنشینی سیاستگذار میتواند اصلاحات اقتصادی کشور را به تأخیر بیندازد. کشور اکنون در مقطع حساسی قرار دارد.
تیم اقتصادی دولت تخصصی و هوشمند چیده نشده است، به همین دلیل مشکلات روند افزایشی دارند. ما در شرایطی نیستیم که بتوان در کشور دست به آزمونوخطا زد. آقای جبرائیلی تئوریسین مجمع تشخیص مصلحت با صراحت میگوید من مخالف حذف یارانه حاملهای انرژی هستم. آقای عبدالملکی میگوید اگر سیاستی مثل پرداخت یارانههای نقدی بتواند باعث افزایش رفاه 60% از جامعه ایران شود ما حاضریم دو سه درصد تورم را بپذیریم! وقتی مسئولی نسنجیده و غیر کارشناسی حرف میزند و چنین سیگنالی به فعالان اقتصادی میدهد و اعلام میکند که تورم برای ما مهم نیست یا اولویت اول ما نیست، طبیعی است که انجام چنین جراحی مهمی در اقتصاد موفقیتآمیز نخواهد بود.
آقای رئیسی در چینش کابینه خود ملاحظات فنی و تخصصی نداشت و به نظر جامعه متخصصان کشور اعتنا نکرد و در گزینش تیم اقتصادی خود سیاسیکاری کرد و به اصولگراها سهم داد. امروز طیف وسیعی از مردم به نظر جامعه متخصصان کشور چشم دوختهاند. ما در کشور فعالان کلیدی اقتصادی داریم که حتی سکوت آنها میتواند مردم را متوجه وضعیت کند. متأسفانه دولت آقای رئیسی تا این لحظه تعامل لازم را با جامعه اقتصاددانان و طبقات متخصص کشور نداشته و در چنین وضعیتی دولت سیزدهم از سرمایه اجتماعی لازم برای پیش برد اصلاحات اقتصادی بهره نبرده است. با توجه به شرایط موجود اصلاح هدفمندی یارانهها و اجرای هدفمندی در حوزه انرژی و آرد اگرچه اقدام اقتصادی مثبتی است، اما مناسب این زمان و این شرایط نیست و باید بعد از توافق با غرب و بعد از برداشته شدن تحریمها کلید بخورد. مواضع افرادی مثل آقای عبدالملکی جای نگرانی دارد و انتظار میرود برای غلبه بر بحرانهای کشور، کابینه ترمیم شود و اصلاحات اقتصادی با مشورت متخصصان انجام شود.