رئیسجمهور در یکی از آخرین اظهارنظرهای خود از دستگاههای نظارتی کشور خواست تا «پشت پرده گرانیها را شناسایی کنند»؛ این نگاه رئیس دولت به مشکلات اقتصادی کشور موردانتقاد برخی از اقتصاددانان قرارگرفته است. نظر شما در رابطه با شیوه دستوری حل مشکلات اقتصادی چیست؟
اگر قرار بود مشکل اقتصاد با دستور و تشر زدن حل شود تاکنون مشکلات اقتصاد ایران باید به سرانجام میرسیدند. در سالهای نهچندان دور واقعیتهای اقتصادی و علم اقتصاد ثابت کرده که عرضه و تقاضا میتواند کنترلکننده قیمتها باشد. دراینارتباط میتوان از دهها نوع کالا نام برد که وقتی دولتها مداخله کردند نتوانستند قیمت موردنظر خود را به بازار تحمیل کنند. نکته مهمتر دیگر این است که وقتی حجم پول در اقتصاد زیاد میشود و رشد نقدینگی به حدود 40 درصد میرسد، ولی تولید در مقدار قبل باقیمانده نمیتوان انتظار داشت قیمت کالاها مانند سابق باقی بماند. همانطور که اخلال در عرضه میتواند منجر به افزایش قیمتها شود رشد نقدینگی در اقتصاد یا سیاستهای پولی غلط نیز میتواند منجر به گرانی شود. مسئله دیگر تحریک به سمت تقاضا در حالی است که کالایی در بازار وجود ندارد. مثال روشن ثبتنام 5 میلیون متقاضی خرید خودرو است، درصورتیکه تنها 11 هزار خودرو در انبار وجود داشت. حتی اگر نصف این تقاضا واقعی نباشد، یعنی 2.5 میلیون تقاضا برای خودرو در بازار واقعی است و نمیتوان عرضهای متناسب با این تقاضا ایجاد کرد. این موضوع منجر به افزایش قیمت خودرو میشود. مهمترین مشکل اقتصاد کشور این است که مسئولان به قواعد شناخته شده اقتصاد تن نمیدهند. بیتوجهی به قواعد اقتصادی باعث تورم میشود.
با توجه به اینکه رئیس دولت پیشتر از فروش نفت به میزان قبل از دوران تحریمها صحبت کرده بود، پرسش این است که آیا تحریمها در تورم تأثیری دارد؟
همانطور که سوء مدیریت در تورم تأثیر دارد، تحریم هم در تورم مؤثر است. اینکه بگوییم تحریم اثر ندارد و نفت را به میزان قبلی میفروشیم و پولش را وارد میکنیم و برجام را به سفره مردم گره نزدهایم و تحریمها اثر ندارند و...، این رفتارها برای مردم سؤال ایجاد میکند. مردم میپرسند اگر مشکلات تحریم حل شده، چرا تأثیر آن در زندگی و سفره مردم دیده نمیشود؟ انکار تأثیر تحریمها، مردم را مضطرب میکند و به نظر میرسد واقعیات اقتصادی به رئیسجمهور گزارش نشده است.
بعد از حمله روسیه به اوکراین شاهد وضع 6400 تحریم علیه این کشور بودیم، اما ارزش روبل روسیه همچنان بالاست و نرخ تورم در این کشور تا حدی کنترل شده است. تحریم غرب برای ایران سنگینتر بود یا روسیه؟
عمده تحریمهای روسیه مربوط به یکی دو ماه گذشته است. درحالیکه دهه 90، دهه تحریم اقتصاد ایران بود. جان اقتصاد ایران از تحریمها خسته است. انرژی اقتصاد ایران در تحریمها تخلیه شده است. درنتیجه با هر اخلالی در عرضه هرکدام از کالاها، دچار بحرانی در سطح ملی میشویم. این اتفاق برای تخممرغ، گوشت، برنج، شکر و باقی کالاها رخ داده است. دراینارتباط بهیکباره میبینیم گوجهفرنگی به صدر اخبار سیاسی و اقتصادی راه پیدا کرده است. این مسائل نشاندهنده بیماری مزمن اقتصاد کشور است.
در هفتههای گذشته تنها یک اختلال در حوزه انرژی آمریکا به دلیل جنگ روسیه و اوکراین ایجاد شد که در پی آن تورم بیسابقه 7 درصدی در 40 سال گذشته را برای اقتصاد این کشور به همراه داشت. یک اخلال، این اقتصاد توسعه یافته را دچار مشکل کرده است درحالیکه اقتصاد ایران توسعه یافته نیست و از طرفی اخلال ایجاد شده در اقتصاد ایران مربوط به یکی دو ماه گذشته نیست و مشکلی چندین ساله است. این تابآوری مردم ایران است که توانستهاند در این مدت طولانی مشکلات ناشی از تحریمها را تحمل کنند. اثر تحریمها بر اقتصاد روسیه تدریجی و در آینده ظاهر خواهد شد.
اگر شما در تیم مشاوران اقتصادی رئیس دولت سیزدهم بودید برای مهار تورم و کنترل قیمتها چه توصیهای به ایشان داشتید؟
اقتصاد موضوعی تکبعدی نیست که ما بگوییم سیاست انضباط پولی میتواند قضیه را حل کند و مثلاً اگر مالیاتها را اصلاح کنیم یا اگر بخش صادرات و واردات را تنظیم کنیم یا اگر به بخش صنعت توجه کنیم مسئله حل میشود. اقتصاد بستهای همهجانبه و برنامهای جامع است. اگر دولت بپذیرد که اقتصاد مشکل دارد و برای رفع آن از اقتصاددانانی حاذق استفاده کند و آنها را طرف مشورت قرار بدهد، مشکلات حل خواهند شد. اقتصاد آسیبپذیر نباید به دست افرادی سپرده شود که در حال گذراندن اولین تجارب مدیریتی خود هستند. توصیه من این است که در بخشهای مدیریتی از همکاران توانمند استفاده شود. نکته دیگر در بخش سیاستهای پولی، مالی، ارزی، مالیاتی و بازرگانی کشور است که جای سیاستهای متناسب با وضعیت امروز در این حوزهها خالی است. ترکیه بااینکه درگذشته تورمهای سهرقمی داشت از بهترین اقتصاددانان ترک که در صندوق بینالمللی پول کار میکردند استفاده کرد و آنها را در رأس نهادهای اقتصادی کشور قرار داد و از تورم سهرقمی نجات پیدا کرد. راه نجات اقتصاد ایران در حال حاضر استفاده از کارآزمودهترین منابع انسانی است که در کشور وجود دارد.