در گذشته یادداشت های متعددی برای متعادل سازی قیمت انرژی به بهانه حفظ و نگهداری این سرمایه عظیم نوشته و منتشر کرده بودم. در این ایام پیام های متعددی از سوی برخی دوستانم به من می رسد که مصرف بی رویه برق، بنزین، گازوئیل و سایر فرآورده های نفتی، به دلیل اینکه سال ها در این بخش ها سرمایه گذاری جدید نشده و یا کمتر از رشد مصرف سرمایه گذاری شده، کمبودهای وحشتناک برق را امسال و در سال های آینده کمبود گاز، بنزین و سایر فرآورده های نفتی را شاهد خواهیم بود.
متداول ترین روش ها برای کنترل مصرف، افزایش قیمت بود که بنظر می رسد به دلایل زیر در جامعه ایران کار ساز نباشد: ۱ - هر گونه افزایش قیمت را دولت برای کسری بودجه خود بکار می برد.
۲ - افزایش درآمد ریالی در شرکت های نفت، گاز و توانیر منجر به افزایش سرمایه گذاری نمی شود و دست دولت بیشتر باز می شود تا این منابع را مصرف کند.
بطور کلی در شرایط امروز کشور و گسترش فقر و شکاف فزاینده فقیر و غنی، بیشتر ایده زیر را برای کنترل مصرف و سرمایه گذاری جدید توصیه می کنم. کشور در حال حاضر ظرفیتی در زمینه تولید انرژی بخصوص برق دارد. این منابع عظیم انرژی، بعنوان مثال برق، در سال ۹۹ تولیدی برابر با ۳۴۳ میلیارد کیلو وات ساعت و احتمالا با رشد مصرف ۵ درصدی در سال ۱۴۰۰ به رقم ۳۶۰ میلیارد کیلو وات ساعت رسیده است. اگر ۳۶۰ میلیارد کیلو وات ساعت بر جمعیت ۸۲ میلیون نفر فعلی تقسیم شود، به هر نفر سالیانه، حدود ۴۳۰۰ کیلو وات ساعت برق می رسد. چنانچه افراد بتوانند در ساز و کاری که مبتنی بر بورس و استفاده از شبکه های نقل و انتقال اینترنتی باشد مازاد بر نیاز خود را در این بازار و بستر اینترنتی بفروشند و کمبود خود را از این طریق تامین کنند و دولت نیز از محل این خرید و فروش مالیات مختصری را اخذ و ضمانت های لازم را فراهم کند. نتیجه چنین فرآیندی، موجب کاهش مصرف و استفاده از تجهیزات برقی مناسب و کم مصرف خواهد شد. بازاری که به کمک مردم و با نظارت دولت کشف قیمت می شود، به سمت متعادل شدن مصرف و قیمت حرکت می کند و افراد کمتر بهره مند، انرژی الکتریکی مازاد بر نیاز خود را در این بازار می فروشند. چنین سیاستی چنانچه از مجاری مناسب مطالعاتی و پژوهشی عبور کرده و مورد تایید قرار گیرد، نتایج زیر را در بر خواهد گرفت:
۱ - صنعت برق، به عنوان یک صنعت کمک به معیشت مردم شناخته می شود و مردم از کلیه ابزار و ادوات انتقال آن حمایت و نگهداری و مواظبت می کنند.
۲ - مصرف انرژی در بخش الکتریکی که یکی از گران ترین انواع انرژی است متعادل می شود. در حال حاضر که اقتصاد کشور در رکود است، متاسفانه رشد مصرف برق حدود ۵ درصد است. این سیاست باعث محدودیت مصرف با مکانیزم قیمت می شود. شایان ذکر است بدانیم هزینه سرمایه گذاری اولیه برای یک کنتور ۱۵ آمپر با قیمت دلار ۲۵ هزار تومانی، حدود ۱۰۰ میلیون تومان است. ۳ - وقتی در بازار قیمت یک کیلو وات ساعت توسط مردم بطور طبیعی معین و خرید و فروش شد، سرمایه گذاران بسیاری به این سمت هدایت خواهند شد و سرمایه گذاری آغاز می شود و چنانچه این سیاست در اجرا موفق در آمد، می توان در سایر حوزه های انرژی نیز آن را بکار بست. ۴ - قشر کمتر برخوردار کشور، بدون فشار بودجه ای به دولت، صاحب درآمدی خواهند شد که در اقتصاد ایران هزینه خواهند کرد و جان جدیدی به اقتصاد نحیف کشور دمیده و خانوار های کم برخوردار جان خواهند گرفت.
امید است با هر سیاست خردمندانه ای جلوی مصرف بی رویه انرژی گرفته شود و آهسته آهسته مصرف سه برابری انرژی در ایران نسبت به متوسط جهانی کاهش یابد.