نعمت احمدی
شواهد و قرائن نشان میدهد که موفقیت ایران در برجام هیچگاه موردحمایت روسیه نبوده است. دلیل آن را میتوان در فایل صوتی آقای ظریف یافت که با صراحت اعلام کرده در سهماهه نخست و سهماهه پایانی مذاکرات برجام در سالهای 93 و 94 که برجام به سامان میرسید، روسیه تمام راهها را رفت تا برجام به نتیجه نرسد. در یکی از جلساتی که آقای ظریف با آقای کری در وین داشت ناگهان آقای لاوروف آنجا حضور پیدا میکند و درگیری لفظی میان آقای ظریف و آقای لاوروف به وجود میآید که اتفاقی مسبوق به سابقه است. ازآنپس نیز روسیه تمایل خود را به عدم موفقیت ایران در تمام موارد نشان داده است. در سوریه مواردی میبینیم که اسرائیل میآید و پایگاههایی را میزند و روسیه که تمامی امکانات را در آن منطقه دارد از اس ۳۰۰ و اس ۴۰۰ و همچنین اطلاعاتی که دارد مانع نمیشود و به ایران هم اطلاعات نمیدهد.
روسیه برای بازی با کارت ایران علتهایی دارد. یک مورد این است که روسها میخواهند موقعیت ایران در بازار نفت و انرژی که تحت تأثیر تحریم است حفظ شود و به ایران اجازه داده نشود که از توان اقتصادی خود در زمینه نفت و گاز در سطح جهان استفاده کند و بخش یا تمام گاز موردنیاز اروپا را تأمین کند. در شرایط درهمتنیده جدید روسیه به ایران ضربه میزند و میخواهد سرنوشت برجام و ایران را به سرنوشت خود گره بزند. این کشور اعلام کرده که آمریکا باید به روسیه تضمین بدهد که اگر فردا ایران تحریم شد، این تحریم مانع از تجارت شرکتهای روسی با ایران نشود. این شرط روسیه اکنون توافق در وین را با مانع روبهرو کرده است. این به معنای چراغ سبز روسها به غرب است تا برجام به سرانجام نرسد، ولی منافع روسیه برقرار باشد و بتواند همواره با کارت ایران در جهت منافع خود و به ضرر ایران استفاده کند.
برجام تعهدنامه است، توافقنامه نیست که به امضای کنگره برسد. رئیسجمهور فعلی آمریکا تعهدی دارد و دولت بعدی این کشور در برابر این تعهد الزامی ندارد و شاید دولت بعدی آمریکا بخواهد از تعهد دولت قبل خارج شود. پیداست که روسیه درصدد سو استفاده از شرایط است و میخواهد از این وضعیت سود و منفعت خود را ببرد و در احیای برجام شرایط ایمنی برای خود ایجاد کند که در صورت خروج مجدد آمریکا از برجام روسیه بتواند گلوگاه در اختیار داشته باشد و با فشردن آن گلو با کارت ایران به نفع خود و به ضرر کشورمان استفاده کند.
عجیب است که تیم مذاکرهکننده فعلی هنوز خود را انقلابی میدانند و حرکتی در برابر روسیه نکردهاند. هنوز بر سردر وزارت امور خارجه شعار «نه شرقی نه غربی» نقش بسته است. نویسنده متعجب است که چرا تیم مذاکرهکننده ایران در برابر این درخواست وقیحانه روسیه که مسئله روشنی است، واکنش نشان نمیدهد. روسیه تنها به دنبال این است که با توجه به تحریمهای غرب علیه خودش حاشیه امنی برای خود ایجاد کند، به همین دلیل ایران را طعمه قرار داده است. ایرانیها به خاطر دارند که در دوره احمدینژاد روسها با آمریکاییها بر سر ایران پنهانی توافق کردند و روسیه به شش قطعنامه شورای امنیت که آمریکا به دنبال آن بود رأی مثبت داد که این قطعنامهها آثار مخرب بر اقتصاد ایران داشت. نویسنده بر این باور است که بهترین سیاست در روابط خارجی با شرق و غرب «سیاست توازن» است.