یادداشت سرمقاله از آقای دکتر علی حقیقت شناس تحلیلگر روابط بین الملل
گزینه اول
حمله پوتین به اوکراین و سکوت غرب و اروپا و ناتو در مقابل آن و البته ادامه این بازی توسط روسیه با دیگر کشورهای مزاحم در مسیر اهداف بلند پروازانه اش و در جهت نیل به امپراطوری بزرگ روسیه و بازگشت به دوران اوج و استیلای اتحاد جماهیر شوروی، که نباید آن از نظر دور داشت.
گزینه دوم
حمله و تهاجم چین به تایوان که سال هاست چین به دنبال عملیانی نمودن آن است . بهترین زمان اجرای آن در پس حمله موفقیت آمیز روسیه به اوکراین است.
گزینه سوم
این گزینه پیچیده تر و سنگین تر از دو گزینه دیگر است و نیازمند کنکاش و حساسیتی ویژه است. مواجهه آمریکا و غرب با ایران مقتدر و هسته ای می تواند یک بازی توافق شده میان قدرت های بزرگ جهان باشد.
نویسنده در ده ماه گذشته همواره تاکید داشته که صداقت آمریکا و اروپا و خوش بینی های آنان در به ثمر نشاندن برجام، بازی فریب است و این طیف به دنبال اهداف توافق شده دیگری هستند. آن ها با این ادبیات شیک و زیبا به دنبال اهداف خاص و هماهنگ در یک سناریو تعریف شده در حرکتند. قدرت های بزرگ در موضوع برجام با 4 طیف بازیگر و تیم هماهنگ در حال بازی فریب و بازی با منافع نظام سیاسی و ایران و البته کشورها و ملت های دیگر جهان نیز هستند.
چهار دسته بازیگر مفروض عبارتند از:
گروه اول: آمریکا و اروپای متحد
گروه دوم: روسیه و چین
گروه سوم: اسرائیل
گروه چهارم: حکام عرب به سرکردگی عربستان سعودی
با پیش فرض های مذکور، اولین لایه این سناریو خطرناک محقق شده و روسیه برق آسا به اوکراین حمله کرد. همه کشورها و قدرت های جهان و منطقه تقریبا سکوت مرگ بار به علامت رضایت از این اقدام را وجهه عمل خویش قرار داده اند.
اگر چین از فرصت به دست آمده برای تأمین هدف خود در حمله به تایوان بهره ببرد و به آن منطقه حمله نظامی کند، بی تردید با مخالفت عملی قابل توجهی در جامعه جهانی مواجه نخواهد شد که فرصت طلایی برای چین خواهد بود.
در این صورت موضوع برجام قطعا با بن بست مواجه خواهد شد و تقابل با ایران در موضوع اتمی و دیگر مسائل فی مابین ایران و جامعه جهانی و در رأس آن آمریکا به صورت جدی مطرح و در دستور کار قرار خواهد گرفت و اجماع جهانی و منطقه ای در خصوص خطر ایران هسته ای و اتمی جدی تر می شود .این موضوع به عنوان یک موضوع مهم جهانی مطرح و قابل توجه خواهد شد.
اگر سناریوی دوگانه مذکور با موفقیت عملیانی شود، آمریکا و اروپای متحد در خصوص رفتار و موضع چین و روسیه سکوت می کنند البته شواهد و نشانه های آن از هم اینک آشکار شده است.
سپس نوبت اجرای سناریو سوم فرا خواهد رسید. آن زمان شش قدرت جهانی که در بازی برجام به سان دواندن بازی موش و گربه با هم در حال رقابت برای کنترل و مهار و مجاب کردن ایران بودند بر سر تنبیه ایران در موضوع هسته ای و اتمی موضعی مشترک و هماهنگ خواهند داشت.
در صورت تحقق این مفروضات برای ایران دو را بیشتر باقی نخواهد ماند
اول : تسلیم و تن دادن به خواست قدرت های هماهنگ جهانی و منطقه ای
دوم: مقاومت در مقابل جامعه جهانی که تکلیف و نتیجه آن روشن است.
اما پرسش این است موضع ایران در قبال بحران روسیه و اوکراین چه باید باشد ؟
سیاست مداران باهوش، عاقل ، دوراندیشی مصالح ، منافع کشور و ملت خود را با ادبیات نارسا و غیر استاندارد و بدون مشورت با عالمان و سیاست مداران و صاحب منصبان سیاست خارجی و حاذقان عرصه دیپلماسی به خطر نمی اندازد.
رئیس جمهور یک کشور باید دارای مشاوران عاقل و دوراندیش، شایسته و وطن پرست و هوشیار و با تجربه باشد. تا در بزنگاه حوادث و اتفاقات بتواند از منافع ملی و مصالح نظام سیاسی به خوبی و با ادبیاتی ارزشمند دفاع نماید. بهترین موضع ایران در خصوص حمله روسیه به اوکراین می تواند در سه جمله کوتاه بیان شود.
اول: دفاع از روسیه در تهاجم به اوکراین نباید در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران جایگاهی داشته باشد.
دوم: اعلام نقش بی طرفی مثبت ایران در مواجهه با این اختلاف باید وجهه عمل بگیرد و دو طرف را به خویشتن داری دعوت نماید.
سوم: توسعه طلبی ناتو و آمریکا در دامن زدن به اختلافات میان کشورهای عضو ملل متحد را باید نفی و به چالش بکشد.
فراموش نکنیم که فلسفه وجودی انقلاب و مبانی قانون اساسی ما دفاع از مظلومان و محرومان و ظلم دیدگان است .هیچ عاملی نباید ما را از این مواضع اصولی دور کند.