فائزه صدر-گروه سیاسی[email protected]
با وجود انواع تحلیل هایی که نشان می داد روسیه تمایلی به آغاز جنگ ندارد، اما بحران اوکراین در نهایت به درگیری انجامید. ارزیابی شما از جنگ و درگیری که بین روسیه و اوکراین جریان دارد چیست؟
اکثر تحلیل صفر و صدی و احساسی هستند. یا صدردرصد طرف روسیه را گرفته اند یا صددرصد ضد روسیه است و حب و بغض فراوانی در تحلیل ها دیده می شود. مسلما روسیه سیاست های توسعه طلبانه دارد. این کشور از نظر تاریخی نسبت به رفتار با همسایه های خود سوابق خوبی ندارد روسیه از گسترش ناتو نگرانی امنیتی داشت و از فرصت استفاده کرده است. اگر از این منظر نگاه کنیم برای روسیه طبیعی بود که پیش از دیر شدن و عضویت اوکراین در ناتو از این ماجرا جلوگیری کند. این وضعیت به نابودی غرب و اضمحلال ابرقدرت ها و سقوط آمریکا ربط پیدا نمی کند و باید بدون حب و بغض و از دید میانه به این مساله نگاه کرد.
اوکراین و روسیه دو کشور مستقل هستند چه پیمان، قرارداد یا قانونی وجود دارد که به روسیه اجازه می دهد صراحتا با عضویت همسایه اش در ناتو مخالفت کند؟ چرا چنین تنشی بین ایران و ترکیه وجود نداشت؟
از نظر قانونی اوکراین حق دارد عضو ناتو شود و روسیه در این باره حقی ندارد،اما در روابط بین الملل ملاک قدرت است و منطق قدرت در رئالیسم حرف اول را می زند از این رو روسیه از ابزار های مختلفی برای مذاکره یا فشار بر کشور های همسایه اش استفاده می کند چون خطوط قرمزی برای خود ترسیم کرده است. کشور های بالتیک و کشور های اروپای شرقی از جمله لهستان و بلغارستان و مجارستان و رومانی عضو ناتو شده اند و این امکان از دست روسیه خارج شد و برای جلوگیری از این کشور ها فرصت را از دست داد امروز برای روسیه اوکراین باقیمانده به بهانه جمعیت روس تبار شرق اوکراین آن ها را به رسمیت شناخت و با بهانه درخواست مردم آن مناطق از روسیه نیرو های خود را به اوکراین فرستاد و به این کشور حمله کرد. هیچ کشوری نمی تواند در مورد عضویت همسایه اش در ناتو تصمیم گیرنده باشد ولی در این موارد متاسفانه قانون حرف اول و آخر را نمی زند،بلکه قدرت حرف اول و آخر را می زند.
پیش بینی شما از نتیجه بحرانی که امروز به جنگ کشیده شده چیست؟ آیا می توان شرایط را درگیری هایی زودگذر دانست که به صلح می انجامد؟
اکنون نمی توان با قاطعیت نتیجه را پیش و نظر داد. با توجه به اینکه اغلب کارشناسان داخلی می گفتند جنگی در نمی گیرد و جنگ غیر ممکن است و مطرح کردن موضوع جنگ را تبلیغ رسانه ای غرب می دانستند دیدیم که این تصور غلط بود. در نقطه مقابل عده ای عقیده داشتند جنگ جهانی سوم رخ می دهد و آن هم تصوری غلط بود چون وقتی اوکراین عضو ناتو نبوده و نیست انتظاری وجود ندارد که ناتو نیروهای نظامی خود را وارد اوکراین کند. این امر به نوبه خود به معنای افول ناتو نیست و نمی توانیم نتیجه بگیریم چون ناتو در این قضیه نیروی نظامی به اوکراین ارسال نکرده و وارد جنگ با روسیه نشده است پس ناتو از وظایف خود کوتاهی و دچار افول شده است چون ناتو از نظر قانونی الزامی نداشت و تنها ادعاهایی شده و قول هایی داده شده بود،ولی در حقیقت بین یک عضو و غیر عضو تفاوت وجود دارد. برخی چنین نتیجه می گیرند که چون ناتو از اوکراین حمایت نکرده پس در آینده نوبت به لهستان و کشور های بالتیک می رسد و روسیه به این کشور ها حمله کند اینطور نخواهد بود. آنها عضو ناتو هستند و موضوع فرق می کند. اگر روسیه بخواهد با ناتو رودررو شود آن زمان ما شاهد جنگی گسترده و تمام عیار خواهیم بود. روسیه هیچ گاه به این سمت نخواهد رفت. مساله اوکراین فرق دارد. اوکراین عضو ناتو نیست و جمعیتی روس تبار در شرق اوکراین ساکن هستند که بهانه برای روسیه شد تا حمله را انجام بدهند و روسیه با توجه به اختلاف نظر در اروپا و وابستگی اتحادیه اروپا به انرژی روسیه و تمرکز آمریکا بر چین از فرصت استفاده کرد و به اوکراین حمله کرد.
نگاهی بین کارشناسان وجود دارد که اوکراین را به تله غرب برای روسیه تشبیه کرده اند تا غرب بتواند به این بهانه برخوردی سخت با روسیه داشته باشد. شما این تحلیل را چقدر صحیح می دانید؟
من فکر نمی کنم این طور باشد. در ایران علاقه زیادی به تئوری توطئه وجود دارد و علاقمندند تا این مسائل را برنامه ریزی شده و معاملات پشت پرده بدانند. ولی اینطور نیست. امکان دارد کشور و جریانی سیاسی از تحولی بهره ببرد که خود از ابتدا نقشی در آن نداشته است و ما نمی توانیم نتیجه بگیریم که وقتی جریانی و یا کشوری از یک مناقشه بهره برده است پس آنچه اتفاق افتاده برنامه ریزی شده است.
گفته می شود مردم اوکراین از نحوه اداره کشورشان ناراضی هستند ولی به نظر می رسد این جامعه در صورت طلب تغییر باید به سمت غرب تمایل داشته باشند نه روسیه، از نظر فرهنگی و اجتماعی اوکراین در چه سطحی قرار دارد آیا مردم این کشور پذیرنده روسیه هستند یا خیر؟
پذیرش و تمایل روسیه توسط اوکراین، روحیه ای مخصوص مناطق شرقی اوکراین است. روسیه به همین بهانه توانست وارد این موضوع شود و نیرو به مرز ها بفرستد. اگر جمعیت روس تبار ناحیه دونباس وجود نداشت روسیه به این آسانی نمی توانست وارد این موضوع شود. این جمعیت دستمایه ماجرا بودند ولی روسیه در غرب اوکراین مقبولیتی ندارد و نگاه مردم این منطقه به روسیه منفی است. کشور ها خاطره توسعه طلبی های روسیه را در ذهن دارند.
حمله روسیه به اوکراین چه ظرفیتی برای ایران می گشاید؟ کشورما در این موقعیت چگونه می تواند منافع خود را دنبال کند؟
حوزه داخل در تخصص من نیست و از این رو نمی توانم درباره این سوال نظری بدهم. ولی به نظر من بعید است که ایران بتواند از این موقعیت بهره برداری مناسبی داشته باشد همانطور که در مورد قفقاز که از نظر حوزه نفوذ امکانی نزدیک تر بود دیدیم که ایران با مسائل قره باغ برخوردی منفعلانه داشت.