فائزه صدر-گروه سیاسی
منظور خطیب جمعه تهران از اینکه عامل فقر در جامعه کسانی هستند که در ۴۳ سال قدرت دستشان بوده چیست و به چه کسانی اشاره دارد؟ آیا تنها دولت مقصر مشکلات اقتصادی کشور است؟
یکی از مشکلات اقتصاد ایران سیاستهایی بوده و هست که باعث به بیثباتی اقتصادی شده است، اظهارات افرادی مانند سید احمد خاتمی امامجمعه تهران نیز به بیثباتی اقتصادی دامن میزند. پرسش من از ایشان این است که آیا ستاد اجرایی امام که یکی از بنیادهای مالی و اقتصادی ایران است و مجموعه بزرگ آستان قدس امروز بزرگترین نیروگاه کشور در اختیار بنیاد شهید قرار دارد. این مجموعهها که هولدینگهای بزرگ سرمایهگذاری دارند نقشی در ایجاد مشکلات نداشتهاند. مجموعههایی که قدرت، اختیار، تریبون و رسانه دارند باید در راه بهبود فضای کسبوکار تلاش کنند؛ اما با چنین اظهارنظرهایی برخلاف این رسالت عمل میکنند. جالب اینکه سیاست خارجی، سیاست منطقهای و بسیاری از سیاستگذاریها در خارج از مجموعه دولت تعیین میشود شورای عالی امنیت ملی. نمیتوان در برابر مسئولیت بیشتر اختیاراتی کمتر داشت. روسای جمهور در چندین مصاحبه بهطور مستقیم به این نکته اشارهکردهاند که اختیار لازم برای پیشبرد. ازاینرو حرفی که ایشان زده نکتهای غیرمنطقی، غیرعلمی و غیر کارشناسی است.
این انتقاد در دورهای مطرح میشود که قوا یکدست شده و در اختیار جریان اصولگرا قرار دارد. آیا اصولگرایان از اصلاح مشکلات اقتصادی به دست خود اطمینان دارند که اینچنین دولتهای پیشین را نقد میکنند؟
آقای رئیسی با حمایت ائمه جمعه ازجمله آقایان علم الهدی و آقای سید احمد خاتمی پیروز شدند، اما رئیسجمهور هنوز برنامهای اقتصادی ارائه نکرده است. برای بودجه 1401 از قانون برنامه ششم که امسال سال پایانی آن بود استفاده خواهد کرد. یکی از تبصرههای پیشنهادی مجلس که احتمالاً تصویب خواهد شد تمدید برنامه ششم برای یک سال دیگر است! امروز مجلس، دولت و قوه قضا یکدست شده و همه قوا در دست یک جریان است. در این شرایط پرسش این است که اگر برنامه آقای روحانی (برنامه ششم) بد بود و ایراد و اشکال داشت، چرا قرار است برای یک سال دیگر تمدید شود؟
اقتصاد علمی جهانی است؛ آیا اقتصاد کشور در 40 سال گذشته با رویکردی علمی اداره شده است یا خیر؟
یکی از مشکلاتی که به شیوه مدیریت اقتصادی وارد است دخالت کسانی است که جایگاه حکومتی در اقتصاد ندارند است. این موضوع موجب شده اقتصاد ایران 43 سال به شیوه آزمونوخطا اداره شود. درحالیکه هر حوزهای متخصصانی دارد. ما در مجلس با این مشکل روبرو هستیم متأسفانه متخصصان و افراد باتجربه تنها به دلیل اینکه همفکر و همنظر با برخی اصولگراها نیستند، رد صلاحیت میشوند. بهطور مثال آقای محمدرضا خاتمی نائب رئیس مجلس ششم و معاون وزیر بهداشت بوده است و کار خلافی نکرده که از حقوق اجتماعی محروم شود. رد صلاحیت میشود، افرادی که ازنظر تجربه و صلاحیت در ردههای پایینتری هستند وارد عرصه تصمیمگیری میشوند. آقایانی که چنین حرفهایی میزنند خود در قبال این وضعیت مسئول هستند.
به نظر میرسد سید احمد خاتمی دوران رشد اقتصادی کشور در دوره اصلاحات را نادیده گرفته است. اگر برنامه اقتصادی سوم دنبال میشد و برنامه چهارم اجرا شده بود ایران امروز در چه جایگاه خوب قرار داشت؟
برنامه سوم بهترین برنامه بعد از انقلاب بود که در دولت آقای خاتمی اجرا شد. آقای خاتمی وقتی پاستور را ترک کرد، برنامه چهارم را نوشته بود و یک سال زودتر از خاتمه برنامه سوم برنامه بعدی را به تصویب مجلس رسانده بود. بعد از دوره اصلاحات کدام دولت بر سرکار آمد؟ پرسش این است که آیا آقای احمدینژاد مورد وثوق اصولگراها نبود؟ کسانی که امروز از عملکرد دولتمردان گلایه دارند مسئول تبلیغ، حمایت و تائید رئیسجمهوری هستند که ایران را ربع قرن به عقب برد. چطور این آقایان امروز میتوانند از دولتمردان خوشنام ایران گلایه کنند درحالیکه فردی مثل محمود احمدینژاد را موردحمایت خود قرار داده بودند؟ محمود احمدینژاد زیر چتر حمایتی اصولگرایان احساس امنیت کرد و رفتاری ناشایست به دنیا نشان داد و هزینه به کشور تحمیل کرد. پرسش این است که آیا هولوکاست مشکل ما بود؟! احمدینژاد در شرایطی دولت را از خاتمی تحویل گرفت که تمامی شاخصهای اقتصادی کشور مثبت بود. آقای خاتمی روابط خارجی با دنیا را بر اساس منافع ملی تعریف کرد. با دنیا مؤدبانه حرف میزد و در دوره اصلاحات ما مشکلی با دنیا نداشتیم.