سینا لطیفپور- پژوهشگر و مدرس موسیقی
هوش یکی از پیچیدهترین فرآیندهای روانی انسانهاست. بیشتر دستاوردهای انسان در زندگی به کمک هوش بهدستآمده است و این قابلیت یکی از ارزشمندترین داراییهای بشر بهحساب میآید. هوش یک فرایند ذهنی دربرگیرنده منطق، درک، یادگیری، مهارت حل مسئله، برنامهریزی، خلاقیت، دانش فردی، زبان و ... است. البته هوش در همه انسانها یکسان و به یک اندازه نیست و تفاوتهای موجود در این شاخص تفاوتهای فردی بین انسانها را بسیار برجسته میکند. عوامل مختلف و گوناگونی نیز در آن تأثیرگذار است که ازجمله آن میتوان به عوامل فیزیولوژیکی، وراثت، یادگیری، شرایط خانوادگی و شرایط محیطی – اجتماعی اشاره کرد. ما با بهرهگیری از هوش است که میتوانیم در برابر دیگران و محیطی که در آن زندگی میکنیم رفتاری مناسب از خود بروز دهیم، کنش و تعامل سازندهای با دیگران داشته باشیم و به حل مسائل زندگی بپردازیم.
یکی از معیارها در اندازهگیری هوش، "IQ" (مخفف Intelligence Quotient) است که از آن تحت عنوان بهره هوشی نیز نام برده میشود. بهره هوشی به عبارت ساده معیاری برای سنجش میزان توانایی فرد در استدلال و حل مشکلات است. روانشناسان برای محاسبه بهره هوشی از فرمولی ساده استفاده میکنند؛ بهطوریکه سن ذهنی فرد بر سن زمانی او تقسیم و سپس در عدد 100 ضرب میشود. میانگین ضریب هوشی در بسیاری از آزمونها برابر با 100 است، البته کمی بالاتر یا پایینتر بودن از این عدد، نشانه دهنده تفاوت در بهره هوشی محسوب نمیشود. درواقع بهصورت معمول حدفاصل نمرات 90 تا 109 را بهعنوان هوش متوسط در نظر میگیرند و تقریباً 70% افرادی که در آزمونهای تست هوش شرکت میکنند، نمرهای بین 85 تا 115 را به دست میآورند. درگذشته، نمرات زیر 70 را بهعنوان نشانهای از ناتوانی ذهنی فرد تلقی میکردند، اما امروزه نمرات این آزمون بهتنهایی برای تشخیص توانایی و یا ناتوانی ذهنی کافی نیست و متخصصان عواملی همچون سن، آموزش و ... را نیز مدنظر قرار میدهند.
بهطورکلی هوش یک ویژگی روانشناختی کلیدی است که با احساس و ادراک انسان مرتبط است. موسیقی نیز که اغلب با تجربه احساسی و جستجوی احساس ارتباط دارد، میتواند بر روی هوش انسان تأثیرگذار باشد.
در دهه ۱۹۹۰، تأثیر موسیقی بر مغز و به دنبال آن هوش و یادگیری با عنوان اثر موتزارت، معروف شد. این نظریه ادعا میکرد که گوش دادن به موسیقیهایی که موتزارت ساخته است، کودکان را باهوشتر میکند. این نظریه که امروز پذیرفته شده است عنوان میکند که موسیقی و بهویژه یادگیری آن بر روی عملکرد مغز کودک تأثیر مثبت دارد و این موضوع منحصر به موسیقی موتزارت نیست. پیشرفتهایی که در سالهای اخیر در زمینه علم عصبشناسی بهدستآمده این امکان را فراهم آورده است که بتوان تأثیر موسیقی بر مغز را با معیارهای کمی اندازهگیری کرد. بخشی از این نتایج نشان میدهد کودکانی که پیشزمینه موسیقایی دارند، در موضوعاتی مانند یادگیری زبان، مهارت خواندن، یادگیری ریاضی و مهارتهای حرکتی نسبت به بقیه افراد عملکرد بهتری دارند و با توجه به اینکه مغز انسان قابلیت تغییر و رشد دارد یادگیری موسیقی قدرت انعطاف مغز را افزایش میدهد.
همچنین پژوهش جدیدی که نتایج آن در ژانویه 2021 منتشر شده نشان میدهد که فراگیری یک ساز موسیقی میتواند ضریب هوشی یا آیکیو فرد را به میزان 10 درصد افزایش دهد.
در این مطالعه که به مدت شش ماه و در اوج همهگیری کرونا و قرنطینه سراسری در کشور انگلستان صورت گرفته، از 4،694 داوطلب خواسته شد که یک فعالیت و سرگرمی جدید را برای انجام در دوران قرنطینه خانگی انتخاب کنند. موارد انتخاب شده شامل فراگیری هنرهای دستی مختلف، ورزش و ازجمله یادگیری یک ساز موسیقی بوده است. نتایج این مطالعه نشان داد بالاترین افزایش ضریب هوشی مربوط به افرادی بوده که در این مدت موسیقی فرا گرفته بودند و بهطور میانگین نمره ضریب هوشی این افراد 9.71 درصد افزایش پیدا کرده بود. همچنین بر اساس این مطالعه، محبوبترین ساز گیتار بود و 31 درصد از داوطلبان تصمیم گرفتند این ساز را بیاموزند. میانگین ضریب هوشی نوازندگان جدید قبل از استفاده از ساز 103 ارزیابی شده بود و هنگامیکه آنها پس از 6 ماه دوباره آزمایش شدند، این عدد به 113 رسیده بود.