امید به احیای توافق هستهای 2015
وبسایت بورس و بازار در مطلبی به قلم اسفندیار باتمان قلیدج نوشت: رهبران امارات متحده عربی به یکسو بادآورده اقتصادی چشم در سایهی موفقیت تلاش دولت بایدن برای بازگشت به توافق هستهای ۲۰۱۵ ایران چشم دوختهاند؛ اما آنها منتظر لغو تحریمها نبودند تا درآمد میلیاردی از ایران کسب کنند. راب مالی، فرستاده ویژه آمریکا در امور ایران در جریان یک کنفرانس مطبوعاتی پس از رایزنیها در ابوظبی به خبرنگاران گفت که کشورهای منطقهای به صراحت اعلام کردهاند که به دنبال یافتن راههایی برای تعامل اقتصادی با ایران با لغو تحریمها علیه این کشور هستند که با برگشت به برجام رخ میدهد. گامی که ایران را ملزم میکند تا به پایبندی کامل به تعهدات هستهای خود بر اساس توافق بازگردد. رابرت مالی افزود: اگر ایران و 1+۵ موفق به بازگرداندن توافق هستهای شوند، این موضوع به کشورهای منطقه نیز اجازه میدهد تا روابط اقتصادی نزدیکتری را با ایران توسعه دهند.
تمایل کشورهای خلیجفارس به همکاری با ایران
مالی از گفتگوهای خود با همتایان شورای همکاری خلیجفارس فهمید که این یکی از اهداف آنها بود. این اظهارات با توجه به تحولات اخیر در تجارت دوجانبه بین امارات و ایران قابلتوجه است. در ابتدا، امارات با تحریمهای «فشار حداکثری» که ترامپ در سال ۲۰۱۸ بر ایران تحمیل کرد و تاکنون توسط بایدن حفظشده است، کاملاً موافق بود. در تقویم ایران منتهی به مارس ۲۰۱۹، تقریباً یک سال پس از تصمیم دولت ترامپ برای خروج از برجام و اعمال مجدد تحریمهای ثانویه علیه ایران، واردات ایران از امارات از حدود ۸.۲ میلیارد دلار به ۵.۷ میلیارد دلار کاهش یافت که افت ۳۰ درصدی را تجربه کرد. صادرات ایران به امارات با ۱۱ درصد کاهش از ۶.۷ میلیارد دلار به ۶ میلیارد دلار رسید. در این دوره، رهبران امارات به دنبال کاهش تجارت رو به رشد بین امارات و ایران بودند که عمدتاً از طریق دبی انجام میشد. شرکتها و تجار ایرانی اساساً از این کشور بیرون رانده شدند، زیرا مشتریان روابط خود را قطع کردند و بانکها حسابها را بستند.
آزادسازی 700 میلیون دلار دارایی ایران توسط امارات
انتخاب به نقل از وبسایت بورس و بازار نوشت: در سال ۲۰۱۹، اولین نشانههای تغییر در سیاست شروع شد. امارات متحده عربی از ترس وخامت بیشتر وضعیت امنیتی منطقه پس از انفجار مینهای لمپت بر روی کشتیهای تجاری در خلیج عمان در ماه مه و ژوئن همان سال، گفتگوی آزمایشی با ایران را آغاز کرد. برایان هوک، فرستاده ترامپ در ایران، در سپتامبر ۲۰۱۹ به ابوظبی سفر کرد تا سعی کند همراهی امارات را با استراتژی فشار حداکثری حفظ کند. یک ماه بعد، گزارشهایی منتشر شد مبنی بر اینکه امارات ۷۰۰ میلیون دلار از داراییهای ایران را که به عنوان بخشی از حمایت امارات از کمپین تحریمهای ایالاتمتحده مسدود شده بود، آزادکرده است. به این ترتیب، گسترش روابط اقتصادی ابوظبی و تهران در جریان بود.
افزایش واردات ایران از امارات
در سال تقویمی ایرانی منتهی به مارس ۲۰۲۱، مجموع واردات ایران از امارات متحده عربی از مرز ۹ میلیارد دلار گذشت و به سطح قبل از تحریمها بازگشت. در پنج ماه اول سال جاری ایران، مجموعاً واردات بیش از ۵ میلیارد دلار بوده است، به این معنی که کل واردات سالانه تا مارس ۲۰۲۲ از ۱۲ میلیارد دلار فراتر خواهد رفت. امارات متحده عربی قطب اصلی صادرات مجدد است، به این معنی که ایران کالاها را از طیف گستردهای از کشورها از تأمینکنندگان در امارات تأمین میکند. رشد واردات ایران از امارات به قدری سریع بوده است که این کشور عربی اکنون جایگزین چین به عنوان بزرگترین شریک وارداتی ایران شده است.
رئیس اتاق بازرگانی ایران و امارات چه میگوید؟
فرشید فرزانگان، رئیس اتاق بازرگانی مشترک ایران و امارات در مصاحبهای در سپتامبر، رشد امارات متحده عربی به عنوان شریک اصلی واردات ایران را به افزایش خرید کالاهای کشاورزی از تجار مستقر در دبی و کاهش کلی تجارت چین و ایران نسبت داد؛ اما او همچنین خاطرنشان میکند که علیرغم رشد واردات، چالشها در بانکداری فرامرزی بین ایران و امارات در ارتباط با این واقعیت که تحریمهای ثانویه ایالاتمتحده همچنان پابرجاست، ادامه دارد. علاوه بر این، بهبود صادرات ایران به امارات اندک بوده است. مجموع صادرات در مسیری قرار دارد که پیشبینی میشود امسال تنها ۴.۵ میلیارد دلار باشد که هنوز پایینتر از سطح قبل از تحریمها است. سؤال اینجاست که چطور ایران میتواند با این شرایط تا این اندازه از امارات واردات داشته باشد؟ پاسخ احتمالاً مربوط به کاهش تجارت چین و ایران است. در طول سال گذشته، چین خرید نفت از ایران را به میزان قابلتوجهی افزایش داده است. این خریدها که مستقیماً با تحریمهای ثانویه ایالاتمتحده مخالفت میکنند، در دادههای تولیدشده توسط گمرک چین منعکس نمیشوند. این بدان دلیل است که ایران نفت را مستقیماً به چین تحویل نمیدهد. تحویلهای ایران به صورت واسطهای است، به این معنی که نفت قبل از انتقال به نفتکشهایی که محمولهها را به پالایشگاههای چینی تحویل میدهند، به کشور ثالث منتقل میشود. دو کشور بزرگی که این نقش را ایفا میکنند مالزی و امارات هستند. با نگاهی به دادههای گمرکی برای واردات نفت چین، افزایش واردات از مالزی و امارات دقیقاً درزمانی اتفاق میافتد که چین شروع به کاهش واردات مستقیم نفت از ایران میکند. در نگاه اول، ممکن است چنین به نظر برسد که چین از مالزی و امارات نفت بیشتری میخرد، زیرا ایران دیگر یک گزینه نیست؛ اما حجم خرید از مالزی و امارات به قدری زیاد است که نفت نمیتواند از تولید این دو کشور تأمین شود، باید نفت ایران باشد.
امارات واسطه فروش نفت ایران
درآمدهای امارات به عنوان واسطه در فروش نفت به چین مربوط میشود. ایران پولی را که توسط مشتریان چینی پرداخت میشود، خرج نمیکند. در دورهای که میدانیم چین خرید نفت از ایران را افزایش داده است، هیچ افزایشی در واردات کالاهای ایران از چین وجود نداشته است. در عوض، آن مازاد پنهان در تجارت چین و ایران، حداقل تا حدی در امارات خرج میشود و از این طریق به اقتصاد امارات متحده عربی در دوره بحرانی بهبود پس از همهگیری کمک میکند. تسهیل خرید نفت ایران برای چین به امارات متحده عربی نیز اجازه میدهد تا خطرات تشدید تنش منطقهای را کاهش دهد. ایران تهدید کرده که در صورت مسدود شدن صادرات خود توسط تحریمها، از صادرات امارات و سایر تولیدکنندگان جلوگیری خواهد کرد؛ بنابراین جای تعجب نیست که رهبران شورای همکاری خلیجفارس به رابرت مالی گفتهاند که در صورت لغو تحریمهای ثانویه توسط ایالاتمتحده به دنبال تعمیق تعامل اقتصادی با ایران هستند. آنها در حال حاضر روابط اقتصادی خود را به سطوحی نزدیک کردهاند که آخرین بار قبل از اعمال مجدد تحریمهای ایالاتمتحده دیدهشده بود. این در شرایطی است که تحریمها همچنان پابرجا هستند. گرم شدن روابط اقتصادی میان امارات و ایران جنبه نادیده گرفتهشده از تحولات اخیر دیپلماسی منطقهای است و میتواند محرک مهمی برای ادامه گفتگوها در قالبهای دوجانبه و چندجانبه باشد. رشد اخیر تجارت دو کشور، همچنین نشان میدهد که تغییری اساسی در نگرش سیاستگذاران اماراتی رخداده است. سیاستگذارانی که درخواست پرزیدنت اوباما برای افزایش تعامل دیپلماتیک و اقتصادی اعراب با ایران را در اجلاس سران ایالاتمتحده و شورای همکاری خلیجفارس در سال ۲۰۱۶ را رد کردند. به این ترتیب، به نظر میرسد منافع مشترک ایران، چین و امارات به دولت بایدن فضای جدید و موردنیاز را برای پیگیری دیپلماسی میدهد.