لوگو
1404 جمعه 19 ارديبهشت
  • صفحه نخست
  • سیاست
  • سخن‌گاه
  • اقتصاد
  • شهروند
  • بین الملل
  • فرهنگ و هنر
  • سلامت
  • علم و فناوری
  • ورزش
  • خواندنی‌ها
  • آرشیو روزنامه
1400/07/12 - شماره 1664
نسخه چاپی

دیدگاه «آلبرت اینشتین» درباره سوسیالیسم و رفاه اجتماعی

به قلم آلبرت اینشتین

بازنشر: اول ماه مه 2009

تارنمای مانتلی ریویو

برگردان کوتاه‌سازی و اقتباس علی‌اصغر شهدی

[email protected]

 

آلبرت اینشتین فیزیکدان مشهور در اوایل سال 1328 خورشیدی مقاله‌ای در اولین شماره نشریه «مانتلی ریویو» منتشر کرد. پس‌ازآن نیز این مقاله برای بزرگداشت پنجاهمین سال انتشار این نشریه در اوایل سال 1377 خورشیدی مجدداً به شرح زیر منتشر شد.

علم اقتصاد در وضعیت کنونی خود می‌تواند نور کمی بر جامعه سوسیالیستی آینده بتاباند. اگر از خود بپرسیم که چگونه ساختار جامعه و نگرش فرهنگی انسان باید تغییر کند تا زندگی انسان را تا حد ممکن رضایت‌بخش کند، باید دائماً از این واقعیت آگاه باشیم که شرایط خاصی وجود دارد که ما قادر به تغییر آن‌ها نیستیم. طبیعت بیولوژیکی انسان برای همه اهداف عملی، قابل‌تغییر نیست. علاوه بر این، تحولات تکنولوژیکی و جمعیتی چند قرن گذشته شرایط جدیدی را ایجاد کرده است. در جمعیت‌های نسبتاً متراکم با کالاهایی که برای ادامه حیات آن‌ها ضروری است، تقسیم شدید کار و یک دستگاه تولیدی متمرکز ضروری است. به‌عبارتی‌دیگر زمانی که افراد یا گروه‌های نسبتاً کوچک می‌توانستند کاملاً خودکفا شوند، سپری شده است.

من اکنون به جایی رسیده‌ام که ممکن است به‌طور مختصر نشان دهم که ماهیت بحران در زمان ما چیست. این موضوع به رابطه فرد با جامعه مربوط می‌شود. انسان می‌تواند در زندگی جمعی معنا پیدا کند؛ به عبارتی انسان تنها با وقف خود در جامعه می‌تواند به این هدف نائل شود.

به نظر من، هرج‌ومرج اقتصادی در جامعه سرمایه‌داری به شکلی که امروز وجود دارد، منبع واقعی شرارت است. ما جامعه عظیمی از تولیدکنندگان را می‌بینیم که اعضای آن‌ها بی‌وقفه در تلاش‌اند تا یکدیگر را از ثمرات کار جمعی خود محروم کنند؛ البته نه از طریق زور بلکه با رعایت وفاداری به قوانین وضع‌شده قانونی.

 من به خاطر سهولت در فهم، در این بحث همه کسانی را که در مالکیت وسایل تولید مشارکت ندارند، «کارگر» می‌نامم. صاحب وسایل تولید در موقعیتی است که نیروی کار یعنی کارگر را خریداری می‌کند. با استفاده از وسایل تولید، کارگر کالاهای جدیدی تولید می‌کند که به مالکیت سرمایه‌دار تبدیل می‌شود. نکته اساسی در مورد این فرایند، رابطه بین آنچه کارگر تولید می‌کند و آنچه دریافت می‌کند، است. آنچه کارگر دریافت می‌کند نه با ارزش واقعی کالاهایی که تولید می‌کند، بلکه با حداقل نیازهای او و نیاز سرمایه‌داران به نیروی کار در رابطه با تعداد کارگران رقابت کننده تعیین می‌شود. درک این نکته ضروری است که حتی ازنظر تئوری، دستمزد کارگر با ارزش محصول او تعیین نمی‌شود.

سرمایه خصوصی تمایل دارد در دستان کمی متمرکز شود، بخشی به دلیل رقابت بین سرمایه‌داران و تا حدی به این دلیل که توسعه تکنولوژیکی و افزایش تقسیم‌کار به تشکیل واحدهای تولیدی بزرگ‌تر البته به ضرر واحدهای کوچک‌تر می‌انجامد. نتیجه این تحولات یک الیگارشی سرمایه خصوصی است که قدرت عظیم آن را حتی یک جامعه سیاسی سازمان‌یافته دموکراتیک نمی‌تواند به‌طور مؤثر موردبررسی و کنترل کند. این امر ازآن‌جهت درست است که اعضای نهادهای قانون‌گذاری توسط احزاب سیاسی انتخاب می‌شوند که هزینه آن‌ها عمدتاً توسط سرمایه‌داران تأمین می‌شود. نتیجه این می‌شود که نمایندگان مردم درواقع به‌اندازه کافی از منافع اقشار محروم جامعه محافظت نمی‌کنند.

 در منطق سرمایه‌داری، تولید برای سود انجام می‌شود نه برای استفاده در جهت رفاه مردم. ارتش بیکاران تقریباً در همه‌جا وجود دارد و کارگر دائماً در ترس از دست دادن شغل خود است. پیشرفت تکنولوژیکی به‌جای کاهش بار کار اغلب منجر به بیکاری بیشتر مردم می‌شود. انگیزه سود همراه با رقابت بین سرمایه‌داران، عامل بی‌ثباتی در انباشت و استفاده از سرمایه است که منجر به افسردگی‌های فزاینده می‌شود. رقابت نامحدود منجر به هدر رفتن عظیم نیروی کار و فلج‌کننده آگاهی‌های اجتماعی افراد می‌شود. من این خصلت سرمایه در فلج کردن افراد را بدترین شر سرمایه‌داری می‌دانم. کل سیستم آموزشی ما از این شرارت رنج می‌برد.

من متقاعد شده‌ام که تنها یک راه برای از بین بردن این بدی و شرهای بزرگ وجود دارد و آن چیزی نیست جز ایجاد اقتصاد سوسیالیستی، همراه با یک سیستم آموزشی که به سمت اهداف اجتماعی سوق می‌یابد. در چنین اقتصادی، وسایل تولید متعلق به خود جامعه است و به شیوه‌ای برنامه‌ریزی ‌شده مورداستفاده قرار می‌گیرد. یک اقتصاد برنامه‌ریزی ‌شده که تولید را با نیازهای جامعه تنظیم می‌کند، کارهایی را که باید انجام شود بین همه افراد قادر به کار توزیع می‌کند و امرارمعاش هر فرد اعم از مرد، زن و کودک را تضمین می‌کند. آموزش افراد علاوه بر ارتقاء توانایی‌های ذاتی خود، باعث ایجاد احساس مسئولیت در قبال همنوعان خود در مقام تجلیل از قدرت و موفقیت در جامعه کنونی ما می‌شود.

 

بااین‌وجود، لازم به یادآوری است که اقتصاد برنامه‌ریزی شده هنوز سوسیالیسم نیست. یک اقتصاد برنامه‌ریزی شده ممکن است با بردگی کامل فرد همراه باشد. دستیابی به سوسیالیسم مستلزم حل برخی از مشکلات فوق‌العاده دشوار سیاسی-اجتماعی است. شفافیت در مورد اهداف و مشکلات سوسیالیسم در عصر گذار بسیار مهم است.

 

Facebook Twitter Linkedin Whatsapp Pinterest Email

دیدگاه شما

دیدگاه شما پس از بررسی منتشر خواهد شد. نظراتی که حاوی توهین یا الفاظ نامناسب باشند، حذف می‌شوند.

تیتر خبرهای این صفحه

  • تأمین امنیت با تکیه‌بر دیگران یک توهم است، کسانی که به این توهم دچارند سیلی خواهند خورد
  • طب اسلامی و سنتی یا پزشکی؟
  • 10,000,000,000 دلار دارایی های ایران را آزاد کنید
  • شب طلایی کشتی ایران
  • گذاشتن پیش شرط و وقت کشی به ضرر اقتصاد کشور است
  • قیمت کالاها را نمی توان با دستور تثبیت کرد
  • فرشاد مهدی‌پور معاون امور مطبوعاتی شد
  • دیدگاه «آلبرت اینشتین» درباره سوسیالیسم و رفاه اجتماعی
  • تیتر: توافق پنهان بین آذربایجان، امریکا، اسرائیل و روسیه منافع ملی ایران را به خطر ‌انداخته است
  • نگاهی به آثار «لسلی فیدلر» منتقد ادبی آمریکایی
  • مسئولیت اجتماعی در بنگاه‌های اقتصادی چیست؟
  • سرلک ، یزدانی، نخودی و قاسمپور به فینال صعود کردند
لوگو
  • درباره ما
  • تماس با ما
  • همکاری با ما
  • تعرفه آگهی
  • نمایندگی‌ها
  • شناسنامه
  • مرامنامه
  • آرشیو
  • RSS

1401© :: کلیه حقوق قانونی این سایت متعلق به روزنامه ستاره صبح بوده و استفاده از مطالب آن با ذکر منبع بلا مانع است.