فریدون مجلسی در این زمینه معتقد است:بیست سال پیش که طالبان به قدرت رسیدند خشونت هایی که انجام دادند به دلیل کینه هایی بود که نسبت به زندگی شهرنشینی داشتند. در شرایط کنونی هم مشاهده می کنیم جنگجویانی که در کوه ها زندگی می کردند هنگامی که خانه های اشراف و مقامات افغانستان را تصرف می کنند رفتارهای غیرعادی از خود نشان می دهند. این در حالی است که رهبران آنها مزه پول را در قطر چشیده اند و بوی پول را برای آینده حس کرده اند.این رهبران به این نتیجه رسیده اند که با جنگجویانی که در کوه ها زندگی کرده اند نمی توانند آینده خوبی برای خود بسازند و به همین دلیل به فعالان مدنی و متخصصانی که تاکنون در بخش های مختلف فعالیت می کردند نیاز دارند.به همین دلیل نیز عفو عمومی اعلام کردند و دست به خشونت نزدند.در آینده مشاهده خواهیم کرد که برای تأمین نیروهای امنیتی دوباره از همان نیروهای گذشته استفاده خواهد شد و نیروهای تخصصی دوباره به کار خود باز خواهند گشت.واقعیت این است که به قدرت رسیدن طالبان در شرایط کنونی با20 سال قبل متفاوت است. رهبران این گروه جهان را دیده اند و متوجه بدویت خود شده اند. وی افزود:هنگامی که به جنبه های مختلف قضیه نگاه می کنیم متوجه می شویم که به قدرت رسیدن طالبان یک برنامه از پیش طراحی شده بوده است.اینکه طالبان مانند بار اول با تجهیزات کامل نظامی و حمایت از سوی سازمان اطلاعات ارتش پاکستان و با هزینه عربستان سعودی وارد افغانستان شوند و به سرعت مجاهدین را از شهرها برانند و حکومت واپس گرای خود را مستولی کنند دارای هزینه بوده است.شرایط به شکلی نیست که عده ای در کوه ها زندگی کنند و بدون شناخت مسائل جهانی تنها با تکیه به عقاید متحجرانه خود وارد شهرها شوند و حکومت را به دست بگیرند.این رویکرد قابل پذیرش نیست و هیچ گاه نیز رخ نخواهد داد.ممکن است عده ای چنین تمایلی داشته باشند اما همین که اقدام به چنین کاری کنند به تجهیزات در زمینه های مختلف نیاز دارند. در گذشته این کار توسط القاعده در جنگ شوروی در افغانستان صورت گرفته بود.این بار نیز همین اتفاق رخ داد آن هم در تقابل با ارتش بزرگی که میلیاردها دلار خرج کرده است. به همین دلیل بنده معتقدم این اتفاق در حالی رخ داده است که از قبل برنامه ریزی شده و موافقت طرفین نیز گرفته شده است.مجلسی خاطرنشان کرد:طالبان با روش انحصارگرایانه خود اکثریت ملت افغانستان را در عمل به دشمن خود تبدیل کرده و مقاومت هم تدریجا شکل خواهد گرفت. این در حالی است که طالبان در عمل توانایی مقابله با مردم افغانستان را نخواهد داشت. در این راستا احمد مسعود سریعتر از دیگران دست به عمل زده، در حال مقاومت است و صحبت از گرفتن اسیرانی از این روستائیان هیجانزده و ناآگاه به جنگ در سرزمین خود میکند. ضعف مسعود در این است که به تدارکات، پشتیبانی و دلگرمیهای ملی و بینالمللی نیاز دارد. او در سرزمین کوچک خود می تواند به زودی از پای درآید اما برخوردار شدن او از حمایتهای مختلف خصوصا از سوی هند که در مساله افغانستان کاملا دور زده شده و منافع آن به مخاطره افتاده است، بسیار محتمل است.این وضعیت درباره تاجیکستان نیز وجود دارد.