هشدارها و توصیه‌ها برای عبور از بحران‌ها

هدایت الله آقایی:حزب ستیزی بر سپهر کشور حاکم شده است
وقتی ما در مجلس سوم بودیم بحث پایه گذاری این تشکیلات شکل گرفت. این انجمن فعالیت‌های خود را به شکلی پیشروانه پیگیری کرد و در تمام مقاطع از جمله در انتخابات فعالیت‌های سیاسی داشته است.
 فضای تحزب و سازمان‌های سیاسی در ایران خوب نیست. در حوزه تحزب و تشکیلات سیاسی ما حتی از برخی از کشورهای جهان سومی به لحاظ حقوقی و برخوردهای حاکمیتی عقبتر هستیم. برخی از کشورهای آفریقای علی رغم اینکه به لحاظ زیر ساختهای اجتماعی عقب مانده هستند ولی به لحاظ دموکراتیک، تحزب و سازمان‌های سیاسی و اجتماعی بسیار رشد یافته عمل می‌کنند.
احزاب از تأیید و رد در کمیسیون ضربه می‌خورند و روایت‌های تلخی از تصمیمات شورای نگهبان برای رد صلاحیت افراد وجود دارد.
در اوین گاهی یک بازجو خود را شاخص اسلام می‌داند و تشخیص می‌داد این بند چیست و ما آنجا با این که باورمان نمی‌شد با گوشت و پوست و استخوانمان لمس کردیم که وقتی می گویند قدرت ممیزی در دست افراد است یعنی چه؟
در اولین روزی که بازجویی ما در سال 88 شروع شد ما را به اتاقی بردند و دو ساعت اول می‌گفتند شما از آقای منتظری تقلید می‌کنید. گفتیم آخر این سؤال شما چیست؟ این تفتیش عقاید است! ما در فیلم‌ها دیده بودیم که وقتی کسی را می‌گیرند می‌گوید تا وکیلم نباشد حرف نمی‌زنم وقتی بازداشت شدیم اصلاً فکر این را نمی‌کردیم که شروع بکنند و چپ و راست ما را بزنند! آنجا سر عقل آمدیم که نمی‌شود بحث کرد و گفت تا وکیلم نیاید و... گفتند ما هر چه بخواهیم می‌نویسیم وهمان حکم قاضی است و دوستان شاهد هستند که واقعاً همینطور بود. فردی را آنجا گذاشته‌اند که او خودش باید تشخیص بدهد و آفتابه می‌گیرد بر سر قوانین وخودش ممیزی است و خودش قانون می‌گذارد وخودش هم اجرا می‌کند!

نگاه ابزاری
تشکل‌ها و احزاب براساس این منطق که قانون اساسی فضایش را فراهم کرده و ابزارش را داده و براساس تشخیص این افراد که با چنین دیدی نگاه می‌کنند و برای حفظ قدرت، حزب ستیزی را در سپهر سیاسی ایران حاکم کرده‌اند.

حزب ستیزی
حاکمیت فکر می‌کند اگر تشکل‌ و گروه نباشد خیال حکومت راحتتر است. شاید به لحاظ عملیاتی درست فکرکند ولی در بلند مدت پشت اش خالی شده است. تشکل‌ها و احزاب گروه‌هایی هستند که مردم را به هم متصل می‌کنند. وقتی انجمنی مثل انجمن مهندسان ایران وجود دارد و صدها عضو در سرتاسر کشور همدیگر را پیدا می‌کنند و مشورت می‌کنند و در شرایط بحرانی به بسیج مردم کمک می‌کنند، حاکمیت این‌ها را نمی‌بیند.
در قاموس حاکمیت تحزب و تشکل جایگاه مناسبی ندارد و با آن‌ها برخورد می‌شود. همین مقدار که ما حضور داشتیم و مقاومت کردیم باید خدا را شکر کنیم که اسمی باقی مانده و جمعیتی هستند.

نیاز کشور
پایه سازمان‌های مدنی که همین تشکل‌ها هستند نیاز امروز کشورما است. برای حفظ انسجام ملی و مبارزه با انسداد سیاسی و برای اینکه سطح فرهنگ عمومی را ارتقا بدهد. این‌ها لازم هستند. امروز انجمن مهندسان یکی از تشکل‌های شاخص در جبهه اصلاحات است.

نورالدین آهی، مشاور رییس جمهور در امور احزاب: اصولگراها مدافع، اصلاح طلب‌ها منتقد
 من و آقای پزشکیان به این ساختمان می‌آمدیم برای نمایندگی جبهه اصلاحات در انتخابات و من به این فکر می‌کردم که ما چرا می‌آییم؟ این‌ها در پرسش و پاسخ می‌آورند که آیا این فرد مثل ما فکر می‌کند؟ می‌تواند کاندید جبهه اصلاحات شود یا نه؟ چرا جبهه اصلاحات یک کاندیدای حزبی ندارد؟ چه اتفاقی افتاده است؟ به نظر من این یکی از نقاط ضعف جریان اصلاح طلبی است. اعتقاد دارم جریان اصلاح طلبی برای اینکه در پیگیری مطالبات مردم موفق شود باید در انتخابات کاندیدای حزبی داشته باشد اینکه از فردی حمایت کنیم در فردی که پیروز می‌شود می‌گوید من حزبی و جناحی نیستم و امروز احزابی که بین فردی و مردم قرار می‌گیرند و مردم را به پای صندوق رأی می‌آورند بعد پاسخگو نیستند. وقتی من در سفرهای استانی جلسه احزاب می‌گذارم احزاب اصلاح طلب و اصولگرا با هم می‌نشینند. امروز جریان اصولگرا مدافع سر سخت آقای پزشکیان است، اما جریان اصلاح طلبی عملکرد آقای پزشکیان را نقد می‌کنند. این یک نقطه ضعف است.
در پرورش نیروها احزاب موفق عمل نکرده‌اند. وقتی لیست‌ها را ارائه می‌دادند چند نفر جواب می‌دادند؟ یا حتی در مورد خانم‌ها فقط حزب اتحاد قوی‌تر عمل کرده بود.

وفاق
در مورد وفاق باید به این موضوع کمی بپردازیم جبهه اصلاحات از آقای پزشکیان حمایت کرده است یک مثلث با سه ضلع داشتیم که یکی اقوام و اهل سنت بودند و یکی آقای پزشکیان بود و دیگری جبهه اصلاحات بود. هر کدام از این ضلع‌ها را برداریم پیروزی اتفاق نمی‌افتد بسیاری از دوستان گفته‌اند اصلاح طلب‌ها در پیروزی آقای پزشکیان نقش نداشتند ولی من عقیده دارم اگر اصلاح طلب‌ها حضور نداشتند این پیروزی اتفاق نمی‌افتاد فقطط حضور اصلاح طلب‌ها نبود ولی بدون آن‌ها دکتر پزشکیان پیروز نمی‌شد. در مورد فرقه‌ها من کار می‌کنم و جلساتی با آقای پزشکیان داشتیم دوستان ما فکرمی کنند وفاق یعنی یک شرکت سهامی باز کرده‌ایم و چند وزیر از هر طرف داشته باشیم و همه باشیم و وفاقی حاصل شود اگر دوستان این طور برداشت می‌کنند این برداشت صحیح نیست. وفاق یعنی رسیدن به نگاهی مشترک در چالشها و مسائلمان. آن‌هایی که در انتخابات شرکت نکردند هم یک حرکت مدنی داشتند و فکر کردند اگر رأی ندهند دیده خواهند شد. وفاق یعنی ما صدای تمام مردم ایران را بشنویم و از طریق نگاه مشترک به راه حل مشترک برسیم. باید بستر گفت و گو را ایجاد کنیم از نظر ما وفاق این است.

عبور از پزشکیان
دوستان در جناح مقابل می گویند جبهه اصلاحات از آقای پزشکیان گذر می‌کند. خانم آذر منصوری هم یکی دو مصاحبه داشتند و جناح مقابل چنین برداشتی داشتند که جبهه اصلاحات ازآقای پزشکیان عبور می‌کند، ولی برداشت من این است که چنین اتفاقی نمی‌تواند رخ بدهد. من به یاد دارم که انجمن اسلامی مهندسان در ستاد پزشکیان نقش اساسی داشت. آقای اصغرزاده نقش جدی داشتند کمیته مهندسان ما بر اساس این حزب فعال شده بود. جبهه اصلاحات ستاد زد و حال با گذشت یک سال و نیم طیف مقابل می‌گوید جبهه اصلاحات در حال گذر از آقای پزشکیان است. درست است که ما هم منتقد هستیم من هم اصلاح طلب هستم ولی باید نقاط قوت دولت را هم بگوییم. ما امروز شعارهای آقای خاتمی را با صدای بلند می گوییم و می گوییم زنده باد مخالف من و ایران برای همه ایرانیان است.

ایستادن در کنار مردم
 آقای پزشکیان با صراحت اعلام می‌کند که من در کنار مردم می‌ایستم و مقابل مردم نمی‌ایستم مگر ماجرای لایحه عفاف و حجاب کم بود. در مورد استانداران استفاده از نیروهای اهل سنت در مدیریت‌های سطح بالا وجود نداشت. این دولت برآمده از اصلاحات و جبهه اصلاحات است نباید اجازه بدهیم دولت چهاردهم توسط افراد تندرو مصادره شود. اگر این جبهه را خالی کنیم آن‌ها جلو می‌آیند و دولت را به نفع خودشان مصادره می‌کنند. پزشکیان بیشترین جلسات را با احزاب داشته است. ایشان در مورد احزاب نکته‌ای دارند می گویند احزاب نقد می‌کنند ولی در حوزه راه حل کمک نمی‌کنند یا کمتر کمک می‌کنند. ایشان به احزاب و امکان اداره کشور با احزاب اعتقاد دارد.

پیروزحناچی: مشارکت در انتخابات شورای ششم شهر تهران حدود 8 درصد بود
مشارکت در انتخابات شورای ششم شهر تهران حدود 8 درصد بود. این نگرانی بعد از جنگ 12 روزه بیشتر است چون باید تمام ساز و کارها برای افزایش مشارکت بیشتر شود تجربه ثابت می‌کند در میزان مشارکت پایین کسانی که کمترین اقبال مردمی را دارند ولی سازمان دهی بیشتری دارند یا از ابزارهای دیگر حاکمیتی استفاده می‌کنند تأثیر گذاری بیشتری دارند. در انتخابات‌های ملی هم همینطور است. افزایش میزان مشارکت در این شرایط سخت اقتصادی کار ساده‌ای نیست. باید زمین بازی تغییر کند تا این اتفاق بیفتد. من در شورای پنجم نزدیک به 3 سال درگیر حوزه وسیعی از مدیریت شهری بودیم و در انتخابات شورای هفتم ایجاد انگیزه می‌تواند صرفاً سیاسی نباشد در عین اینکه رقابتی سیاسی است.

حضور تکنوکرات ها
مرحله ابتدایی انتخابات‌های محلی است هوشمندی سیاسیون می‌تواند استفاده تکنوکراتی درستی از متخصصین داشته باشد. برنامه‌ای که کیفیت زندگی را در شهرها هدف قرار می‌دهد. کار راحتی نیست و سخت است اگر بخواهید برنامه‌های روشن و ملموس و تأثیر گذار برای مردم داشته باشید قبل از آن باید برنامه داشته باشید. ما می‌توانیم پروژه‌هایی تعریف کنیم که کیفیت زندگی مردم را تعریف کند از مهندسین انتظار می‌رود چنین تاثیراتی داشته باشند.

کشتار لندن بر سر آلودگی هوا
انتخابات محلی و شوراها فرصتی برای نقد فراهم می‌کند در شهری که نمی‌توانیم نفس بکشیم و تعداد روزهای سالم به تعداد انگشتان دست رسیده‌اند چاره‌ای نداریم جز اینکه به سمت حل بحران برویم. تجربیات دنیا نشان می‌دهد این بحران قابل حل است. در دهه 50 )1953(در لندن 30 هزار نفر به دلیل آلودگی از دنیا رفته بودند اوج استفاده از سوخت‌های فسیلی بود.

ضمانت اجرایی
در یک روز کار 100 هزار لندنی به بیمارستان کشید. ما هم می‌توانیم همینطور ادامه بدهیم و کار به آن جا برسد ولی به اعتقاد من اگر درست با مردم صحبت کنیم و فضای نقد فراهم شود و فضایی فراهم شود که مردم به آن دلیل پای صندوق‌ها بیایند می‌توانیم موفق شویم برنامه‌هایی لازم است که کیفیت زندگی مردم را تغییر بدهد و مردم صداقت را در این برنامه‌ها حس کنند اگر گروه‌های سیاسی لیستی می‌دهند ضمانت اجرای این برنامه‌ها باشند. می‌شود جدا از اداره شهر که وظیفه هر کسی است که بر سر کار بیاید می‌توان 15 تا 20 برنامه روشن تعریف کرد که تأثیر گذاری را تعقیب کند. در این دوره باید به این موضوع نزدیک بشویم.
برای استفاده از این ظرفیت ناچارید در احزاب به سراغ بدنه‌های کارشناسی بروید. یا بدنه‌های کارشناسی را از پایه جذب کنید. حزب سبزهای آلمان می گویند ما از سال سوم دبیرستان به دنبال بچه‌های نخبه می‌گردیم و ان ها را جذب احزاب می‌کنیم و پله پله مسیر را برایشان فراهم می‌کنیم و بعد از دانشگاه مدیری داریم که آماده پذیرش مسئولیت است.

افزایش مشارکت
پیشنهاد من این است که با هدف افزایش مشارکت کمپینی در انتخابات راه بیفتد که من چرا در انتخابات شرکت می‌کنم؟ من به این دلیل در انتخابات شرکت می‌کنم تا شهرم را درست اداره کنم. تا بتوانم در شهرم تنفس کنم. افراد برای کارآموزی به شهر نیایند و افراد درستی به مدیریت برسند. تا شهر را نفروشند.

بودجه شهرداری
کسی سؤال نمی‌کند که بودجه شهر تهران از کجا تأمین می‌شود؟! الان دارند ساز می‌زنند و صدایش بعداً در می‌آید! پروانه‌هایی که در دوره آقای قالیباف در شهر تهران صادر شده بود الان یکی یکی سر از زمین بر می‌دارد و پروانه‌هایی که در این دوره صادر شده است از آن دوره بسیار وحشتناک‌تر است. اجازه نمی‌دادند اطلاعاتی بیرون بیاید و ما نمی‌توانستیم نقدشان کنیم. با هر کسی که اطلاعات را منتشر می‌کرد یا باعث انتشار می‌شد برخورد می‌کردند. امروز فرصتی برای این کار است. دوستانی که امروز در شورای شهر و شهرداری تهران هستند به این دلبسته اند که مردم پای صندوق‌های رأی نمی‌آیند و آن‌ها مجدداً به این مسیر ادامه خواهند داد. اگر مشارکت از 10 درصد به بالا باشد به اندازه هر 1 درصد افزایش مشارکت می‌شود تحول ایجاد کرد. البته قانون جدید اجازه نمی‌دهد شوراها یکدست باشند. من از جامعه مهندسین جبهه اصلاحات دعوت می‌کنم پا پیش بگذارید و به عنوان تکنوکرات ها این بحث را طرح کنید.

علی صالح آبادی: برای عبور از بحران باید رییس دولت، مجلس  و شورای تکنوکرات داشته باشیم
من و آقای حناچی 4 سال در وزارت مسکن و شهرسازی همکار بودیم و از نظرات کارشناسی ایشان استفاده می‌کردیم. کمیته‌ای بود برای انتقال پایتخت که مرحوم کازرونی مسئول آنجا بودند و آقای حناچی و من هم عضو آن بودم. آنجا مطالعات خوبی شد ولی تماماً به باد داده شد. در ارتباط با فرمایش آقای حناچی عرض می‌کنم که من چند سال است که به یافته‌ای رسیده‌ام و می گویم ما از حاکمیت هیچ چیزی نمی‌خواهیم جز نان، آب و هوا که قبلاً داشتیم و حالا نداریم. این سه نیاز اولیه زندگی است. امروز نه نان داریم و نه آب و نه هوا. ما می‌خواهیم زندگی کنیم. آقای حناچی به تکنوکرات ها اشاره کردند شعار ما باید این باشد که دولت تکنوکرات، رییس جمهور تکنوکرات، مجلس تکنوکرات و شورای تکنوکرات می‌خواهیم. اگر این‌ها باشند بحران‌ها پایان می‌یابند. مردم را باید حساس کنیم تا بدانند شوراها ربطی به حاکمیت ندارد. ما می‌خواهیم زندگی کنیم و در نتیجه مجموعه‌ای از نیروهای تکنوکرات را بر سر کار بیاوریم. آب، پسماند، ترافیک و... چه ربطی به اعتقادات کاندیدا دارد.  ما باید مردم را با این تفکر آشنا کنیم که برای زندگی باید تکنوکرات ها را بر سر کار بیاوریم. نباید به خاطر طرز فکر افراد تکنوکرات را تأیید و یا رد صلاحیت کرد.

ابراهیم اصغرزاده: پزشکیان در مورد برخی مسائل خودش را قایم می‌کند
ما سیاسیون درباره فوتبالیست‌ها می گوییم گاهی در میدان فوتبال، فوتبالیستی که خسته می‌شود خودش را گم می‌کند یا خودش را قایم می‌کند برای اینکه توپ به او نرسد. بازیکن خودش را پنهان می‌کند تا مسئولیت نگیرد و توپ به او نرسد ضمن حمایت از فرمایشات آقای آهی و ضمن اتحادی که ما با آقای پزشکیان داریم می گویم که آقای پزشکیان در مورد برخی مسائل خودش را قایم می‌کند. این قابل قبول نیست و با این حرف که من دخالتی ندارم و یا نمی‌توانیم و یا دست من نیست نباید ناتوانی در ریاست جمهوری را عادی سازی کنند. بله وقتی رییس جمهوری می‌گوید من نمی‌توانم و در دست من نیست این موضوع عادی می‌شود که انتخابات و یا نهاد انتخابات بی ارزش است.

سیاست پشتوانه کار صنفی
برخی از دوستان من در انجمن مهندسان می گویند این نهاد صنفی است. فعالیت‌های صنفی انجام بدهیم ولی من 45 سال است در نهادهای صنفی کار کرده‌ام و به این نتیجه رسیده‌ام که کار صنفی کردن بدون چشم انداز سیاسی و بدون پشتوانه سیاسی نوعی باشگاه داری است و شما به وضع موجود کمک می‌کنید و به حکومت امتیاز می‌دهید باعث می‌شوید ظرفیت‌ها در صنف‌ها هدر برود.

حرف مردم
حرف مردم این نیست که ما بحران داریم سؤال اصلی آن‌ها این است که چرا بحران‌ها را نمی‌توانیم حل کنیم؟ چرا نمی‌توانیم؟ 47 سال است که با گوشت و پوست خودمان حس کرده‌ایم که بحرانی به وجود می‌آید سیستم قادر به حل بحران نیست و بحرانی رویش می‌گذارد و بحران در بحران انباشته می‌شود و کار به جایی می‌رسد که در  بزنگاه‌ها فرصت‌ها را از دست می‌دهیم. اشغال سفارت آمریکا یکی از نمونه‌ها بود. یک کار دانشجویی به پروژه‌ای ملی و استراتژی ملی برای فعالیت ضد غربی تبدیل شد جنگی که می‌توانست در سال اول و بعد از فتح خرمشهر تمام شود به جنگ 8 ساله تبدیل شد. من می‌توانم سیاهه‌ای طولانی از این موارد ارائه کنم. بارها و بارها تلاش شد بحران‌های کشور حل شود ولی کارشکنی شد و اتفاقی افتاد و ما با نیرویی موازی، دولتی در سایه مواجه هستیم که بازی را خراب می‌کند.

نه به جنگ
الان وظیفه آقای پزشکیان این است که نجنگد و ایران را از جنگ دور کند چون عده‌ای دوست دارند کشور وارد جنگ شود چون از انزوای ایران و از تحریم‌ها سود می‌برند. من قبول دارم که آقای پزشکیان به عنوان فردی میهن دوست حاضر نیست ایران درگیر جنگ شود، ولی مسئولیت دارد. آقای پزشکیان نمی‌تواند بگوید نیروهای نظامی به من مربوط نیستند ایشان مسئول شورای امنیت ملی است. طبق قانون اساسی رییس جمهور نفر دوم کشور است. رییس جمهور می‌تواند بگوید ریالی به شما نمی‌دهم مگر این که پیوست اقتصادی برای پروژه به من بدهید.

پارادایم شیفت
رییس جمهور می‌گوید دولت کسری بودجه دارد بله کسری بودجه 800 هزار میلیارد تومانی را شما باید حل کنید چون بودجه در دست شما است. 180 اقتصاددان بار دیگر برای پارادایم شیفت نامه نوشته‌اند حرف انجمن مهندسان هم همین است آقای پزشکیان شما مورد حمایت ما هستید در مورد بودجه اگر نتوانید کسری بودجه را صفر کنید و مسئولیتش را بپذیرید چه کسی باید این کار را انجام بدهد؟! کارمندانتان را کم کنید. 

نهادهایی علیه رییس جمهور کار می‌کنند
از نهادهایی شروع کنید که از شما پول می‌گیرند بیت المال می‌گیرند و علیه شما کار می‌کنند! نهادهای دینی و مذهبی و اندیشکده آقای رییسی که گویی آقای رییسی فیلسوف بوده و اندیشه‌های بلند پروازانه داشته که باید برایش بودجه هم بگذاریم، چرا به این‌ها بودجه می‌دهید به صدا و سیمایی که با این همه پرسنل و بودجه و شبکه مرجعیت خبری را از ایران فراری داده است و شبکه‌ای در پیتی در آن سوی آب افکار عمومی مردم ایران را هدایت می‌کند. صدا و سیما یا مداح می‌آورد یا آخوند می‌آورد و... آقای پزشکیان در بسیاری از مسائل از جمله فیلترینگ آلودگی هوا و سبک زندگی مردم و ناترازی انرژی و... نمی‌تواند بگوید من مسئول نیستم. رییس جمهوری مسئول است که بیاید و به مردم بگوید من با شما وفاق دارم من به شما خواهم گفت. نمی‌شود گفت من رییس جمهور کشور هستم و فقط سیاست‌های گذشته را تکرار خواهیم کرد. تشت سیاست‌های گذشته در جنگ 12 روزه از پشت بام افتاد، غافلگیر شدید.

بستر سیاسی جبهه اصلاحات
جبهه اصلاحات بارها به آقای پزشکیان بسته سیاستی داد. گفتند نه جنگ می‌شود و نه مذاکره. جنگ 12 روزه اتفاق افتاد و همه زدیم توی سرمان! ما یک بیانیه دادیم و به حکومت توصیه کردیم براساس 11 بند رویکردها را تغییر بدهند نه ساختارها را گفتیم حتی مدیران را تغییر ندهید با همان وزرا و پرسنل رویکردتان را تغییر بدهید و برای جببه اصلاحات پرونده تشکیل دادند و ما را به دادگاه بردند. در قوه قضاییه دیدیم برادران امنیتی نشسته‌اند تا از ما بازجویی کنند، گفتیم مگر شما ضابط قوه قضاییه هستید؟ گفتند بله ما بازجویی می‌کنیم. این از تفتیش عقاید بدتر است. جمله خود من را تقطیع می‌کند و می‌گوید تو وقتی می گویی آشتی با مردم یعنی منظورت فلان و فلان است!

دولت قوی
اصلی‌ترین شعار انجمن مهندسان و جبهه اصلاحات این است که دولت باید قوی شود. دولت قوی زورگو نیست و بر سر زنان مردم نمی‌زند. دولت قوی با مردم صراحت دارد. به مردم می‌گوید اگر برق نداریم چرا نداریم؟! نه اینکه بگوید شما مصرف کرده‌اید! اگر نفتمان را روی دریا نمی‌خرند به دلیل سیاست تشنج زایی است که ما را در منطقه منزوی کرده است. ما تا به حال با آقای پزشکیان وحدتی تاکتیکی داشتیم. از حالا به بعد وحدت ما باید استراتژیک باشد. وحدت استراتژیک بقای دو جریان را به هم وصل می‌کند سقوط پزشکیان یعنی سقوط اصلاح طلبان. کسانی که امروز به اسم وفاق با شما جلسه می‌گذارند برایتان نقشه می‌کشند دل شهردار تهران و رییس مجلس برای شما نسوخته است. همه آن‌ها سازمان‌های انتخاباتی خود را برای یک دوره‌ای کردن دولت پزشکیان آماده کرده‌اند. حرف ما اصلاح طلب‌ها این است که آقای پزشکیان با اصلاحات وحدت راهبردی دارد نه پست می‌خواهیم و نه هیچ چیزی، ما سهم خواهی نکرده‌ایم انتظار ما این است که آقای پزشکیان به مسیری برود که باعث اعتلای ایران شود. آقای پزشکیان باید سیاست خارجی را اصلاح کند نمی‌تواند بگوید دست من نیست این سیاست خارجی ما را زمین می زند.
زمانی آقای رییسی را گول زدند و گفتند زمستان سخت اروپا نیاز به گاز ایران دارد امروز هم می گویند اسنپ بک اثر ندارد، ما روسیه و چین را داریم! این چه بازی‌هایی است؟! روایت سازی می‌کنید و انتظار دارید اصلاح طلب‌ها پشت شما بایستند؟! آقای پزشکیان نباید در این تله بیفتد. چیزی نگویید که اشتباهات گذشته را عادی سازی کند. ما مهندس هستیم ما با پوست و گوشتمان می‌فهمیم که کار کشور بر اساس عقل است نه بر اساس ایدئولوژی و احساسات. کشور را نمی‌توان به این صورت اداره کرد باید به مردم پاسخ بدهید. بگویید ریشه مشکلات چیست و از مردم کمک بخواهید. انتخابات مهم است و جبهه اصلاحات در انتخاباتی شرکت می‌کند که معنا داشته باشد. مردم باید احساس کنند که رأی آن‌ها اثر دارد و گرنه در انتخابات شرکت نمی‌کنند آینده کشور به صلاحیت اصلاح طلب‌ها برای ایجاد سرمایه اجتماعی است. باید قادر باشند آینده کشور را تحت تأثیر قرار بدهند. ایران بدون کمک غرب توسعه پیدا نخواهد کرد به روسیه‌ای چسبیده‌اید که 8 اش گرو 9 اش است. روسیه تحریم شده است چین هم بازی خودش را دارد. 

وفاق با مردم
رییس جمهور قدرتمند یعنی رییس جمهور پاسخگو که وفاق را با مردم انجام می‌دهد نه در دالان‌های قدرت. آقای پزشکیان باید دولت را به دولتی قدرتمند تبدیل کند و این امکان پذیر است. آقای پزشکیان! یعنی چه که من نمی‌توانم فیلترینگ را بردارم؟! چه کسی جلوی شما را گرفته است. مردم از شما تقاضا می‌کنند فیلترینگ را بردارید. نخبگانی که در خارج از کشور هستند محصول سیاست استصوابی شورای نگهبان است. تمرکز تصمیم گیری و قدرت تصمیم گیری باید در دولت باشد. اینکه بگویند نیروهایی پنهان و شوراهایی پنهان هستند قابل قبول نیست. این‌ها حرف‌های براندازانه نیست بلکه این‌ها حرف‌هایی است که ساختار را مطلوب می‌کند. شرایط بهبود ایجاد می‌کند.