ناصر مسعودی، خواننده محبوب و پیشکسوت موسیقی گیلانی و ایرانی، شامگاه پنجم آذرماه در ۹۰ سالگی چشم از جهان فروبست؛ هنرمندی که بیش از پنج دهه فعالیت هنریاش با بیش از ۵۰۰ اجرا، هویت موسیقایی گیلان را برای مردم ایران و حتی مخاطبان جهانی معنا کرد. صدای او همیشه یادآور شالیزارهای نمناک، جنگلهای مهگرفته و باران همیشگی شهر رشت بود؛ صدایی که به یکی از مهمترین حاملان فرهنگ گیلکی تبدیل شد.
کودکی در سختی
جوانی در تعقیب آواز
مسعودی در پنجم فروردین ۱۳۱۴ در محله صیقلان رشت به دنیا آمد. سالهای کودکی او در میان آشفتگی حضور متفقین در ایران گذشت. در سه سالگی پدرش را از دست داد و به همراه خانواده به محله تکیه سوخته نقل مکان کرد. با وجود فقر و ناملایمات، در همان کودکی عاشق موسیقی شد. فرستندههای اندک رادیویی و محدودیت دسترسی، مانع علاقه او نشد و با تشویق خواهر و دوستانش، از هفت سالگی شروع به تقلید آوازهایی کرد که از منوچهر همایونپور، قاسم جبلی و منوچهر شفیعی میشنید. او بعدها گفته بود که کودکی سختش هیچگاه مانع خواندن نشد و هر فرصتی را برای تمرین در باغ محتشم با دوستانش غنیمت میشمرد. کوچهباغخوانی یکی از سنتهای رایج بود و مسعودی از همین بستر مردمی، به نخستین مهارتهای خود دست یافت.
سالهای تهران؛ کارگری و اشتیاقی که خاموش نشد
در سال ۱۳۲۸ به همراه خانواده به تهران مهاجرت کرد. او در کارگاه کفاشی، سپس در خیاطی، زرگری و نجاری کار کرد؛ تلاشهایی برای کمک به خانواده، اما عشق واقعیاش موسیقی بود. با وجود مشکلات مالی، توانست مدتی کوتاه به کلاسهای علیاکبرخان شهنازی راه یابد؛ فرصتی که نقطه عطف مهمی در مسیرش شد.
او در روایتی شیرین از این دوران گفته بود که روزی در کلاس یکی از دوستانش، آواز خواند و شهنازی همانجا به استعدادش پی برد و او را دعوت کرد. مدتی حتی هنگام تمرین شاگردان، برایشان آواز میخواند تا «پنجههایشان گرم شود». همین دوره بود که مسعودی تأکید شهنازی بر «ایرانی خواندن» را برای همیشه سرلوحه کار خود قرار داد.
بازگشت به گیلان و ورود به رادیو
مسعودی سال ۱۳۳۴ به رشت بازگشت و به تئاتر پرداخت. همزمان با تأسیس رادیو گیلان در سال ۱۳۳۶، از نخستین خوانندگانی بود که در آن برنامه اجرا کرد. او در همان سالها با نادر گلچین آشنا شد. حضور در رادیو، صدای او را به خانههای مردم رساند و باعث شد نامش در گیلان بر سر زبانها بیفتد.
آغاز شهرت ملی ورود به برنامه «گلها»
سال ۱۳۳۹ آشنایی با احمد عبادی زندگی هنری او را وارد مرحله تازهای کرد. در دیداری دوستانه، مسعودی مقابل عبادی آواز خواند و این استاد بزرگ سهتار او را نزد ملوک ضرابی و سپس داود پیرنیا معرفی کرد. این اتفاق آغاز همکاری مسعودی با رادیو ملی ایران و برنامه «گلها» بود.
در برنامههای «برگ سبز»، «گلهای تازه»، «شاخه گل» و «گلهای صحرایی» با نوازندگان شاخصی چون جلیل شهناز، اصغر بهاری، فرهنگ شریف و رضا ورزنده همکاری کرد. استاد روحالله خالقی نیز مشوق او شد و نخستین سفر هنریاش به روسیه را برای اجرای موسیقی محلی تدارک دید.
«کوچک جنگلی» و بازگشت پس از یک دهه سکوت
پس از انقلاب، مسعودی برای مدتی کمکار شد؛ اما در نیمه دوم دهه ۱۳۶۰ با اجرای تیتراژ سریال «کوچک جنگلی» دوباره به محبوبیت گستردهای رسید. قطعه «چقدر جنگلا خوسی» با ملودی برگرفته از لالاییهای گیلکی و تنظیم محمد میرزمانی، یکی از ماندگارترین کارهای او شد.
او بعدها روایت کرده بود که ابتدا فرد دیگری این قطعه را خوانده بود اما پس از درخواست مردم گیلان و تماس بهروز افخمی، اجرای آن به مسعودی سپرده شد. انتشار چندین آلبوم گیلکی و سنتی پس از این همکاری، مسعودی را به یکی از چهرههای فعال موسیقی ایرانی در دهههای بعد تبدیل کرد.
آثار، همکاریها و میراثی که ماند
مسعودی در طول فعالیت خود بیش از ۵۰۰ اثر ضبط کرد؛ از جمله ۲۰۰ آهنگ ارکسترال فارسی و حدود ۵۰ آواز سنتی با همکاری بزرگان موسیقی. اما شهرت اصلیاش به دلیل اجرای بیش از ۲۵۰ ترانه گیلکی است که بسیاری از آنها ساخته خود اوست. او با موسیقیدانان برجستهای مانند مرتضی حنانه، مهدی خالدی، فرهاد فخرالدینی، اسفندیار منفردزاده و شاعرانی چون سیمین بهبهانی، تورج نگهبان، تیمور گورگین و شیون فومنی همکاری داشت. از آثار مشهور بین نسلی او میتوان به «بنفشهگول»، «الله تیتی»، «دیوانهام»، «مسافر» و بازخوانی ماندگار «گل پامچال» اشاره کرد؛ ترانهای که در ذهن مردم ایران با صدای گرم او جاودانه شد.
برگرفته از: ایرنا