به گفته یک فوق تخصص ریه، هوای خشک یا سرد در فصل پاییز و زمستان، یکی از عوامل اصلی تحریک دستگاه تنفسی است و در چنین شرایطی، دستگاه بخور میتواند به عنوان یک راهکار ساده اما موثر، نقش مهمی در بهبود کیفیت تنفس و محافظت از ریهها ایفا کند. دکتر اردا کیانی، فوق تخصص بیماریهای ریه و عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی میگوید: هوای خشک مخصوصا در فصل زمستان یا در خانههایی با سیستمهای گرمایشی میتواند موجب خشکی راههای تنفسی، درد گلو، سرفههای خشک، التهاب ریه، تنگی نفس و حتی تشدید علائم آسم و آلرژی شود. دستگاه بخور با تولید بخار سرد یا گرم با افزایش رطوبت هوا، به مرطوب نگهداشتن مجاری تنفسی کمک میکند و احتمال تحریکپذیری ریه را کاهش میدهد. اما در صورت استفاده نادرست میتواند زمینهساز رشد قارچ و باکتری در فضای تنفسی شود.
بخور سرد
هر دو نوع بخور میتوانند در شرایط خاص مفید باشند، اما عملکرد و تأثیر آنها بر دستگاه تنفسی متفاوت است. بخور سرد با تولید ذرات ریز آب، بدون افزایش دمای هوا، رطوبت محیط را بالا میبرد. این نوع بخار برای کاهش التهاب و خشکی مجاری تنفسی، برای بیماران مبتلا به آسم، آلرژی یا سینوزیت، کاهش سرفه خشک و گلودرد ناشی از هوای خشک مفید و ایمنتر برای کودکان است زیرا فاقد بخار داغ است. اما در صورت تمیز نکردن منظم مخزن، امکان رشد باکتری و قارچ در دستگاه بخور سرد وجود دارد که میتواند به بروز عفونتهای تنفسی منجر شود.
بخور گرم
بخور گرم با تولید بخار از طریق جوشاندن آب، رطوبتی گرم و نسبتا استریل به محیط وارد میکند. بخور گرم یک ضدعفونی کننده طبیعی است و میتواند به از بین بردن برخی از میکروبها و باکتریها کمک کند. این نوع بخور به کاهش گرفتگی بینی و سینه به ویژه در سرماخوردگی و آنفلوانزا کمک میکند و تسکین دهنده عضلات راههای تنفسی و مفید برای بهبود خواب در شبهای سرد است. استفاده طولانی از بخور گرم در فضای بسته میتواند باعث افزایش بیش از حد رطوبت و موجب رشد کپک و ایجاد مشکلات تنفسی گردد. همچنین استفاده از این دستگاه در حضور کودکان نیازمند احتیاط است، زیرا بخار داغ و باعث سوختگی میشود.
عدالت و تخصص قربانی سیاست
ادامه از صحه1... عدالت و کارآمدی قربانی میشوند. کشور وقتی رشد میکند که سیاست در خدمت مردم باشد، نه مردم در خدمت سیاست. تغییر زمانی آغاز میشود که شایستگی جای چاپلوسی را بگیرد. وقتی کارمند مطمئن باشد با تغییر دولت، نانش بریده نمیشود و تخصصش قربانی سلیقههای سیاسی نمیشود. ثبات شغلی، لطف دولتها نیست؛ حق مسلم هر انسان شاغل است. هیچ جامعهای با بیاعتمادی به نیروهایش پابرجا نمیماند. اگر امروز جوانان امیدشان را ببازند، فردا نه برنامهای، نه توسعهای و نه آیندهای دوامدار نخواهند داشت. سرمایه کشور نه نفت است، نه فولاد و نه ساختمانهای بلند سرمایه انسانهایی هستند که باور دارند تلاششان دیده میشود. بیایید معیارها را از نو بنویسیم. در سرزمینی که سیاست تا عمق زندگی مردم نفوذ کرده، وقت آن رسیده است که انسان دوباره محور تصمیمها شود، نه قربانی آنها تنها در چنین جامعهای میتوان گفت «شغل» امنیت دارد «تخصص» حرمت دارد و «انسان» جایگاهش را بازمییابد.