در آستانه برگزاری ششمین دوره انتخابات پارلمانی عراق، این کشور بار دیگر به کانون توجهات منطقهای و بینالمللی تبدیل شده است. انتخابات روز سهشنبه ۲۰ آبان ماه، نه تنها سرنوشت سیاسی عراق را رقم میزند، بلکه بر معادلات ژئوپلیتیک خاورمیانه، به ویژه روابط بغداد با تهران و واشنگتن، اثرگذار خواهد بود. اهمیت این رویداد از سه منظر اقتصادی، اجتماعی و امنیتی قابل بررسی است و هر تحول در بغداد، پیامدهای جدی برای ایران، آمریکا و دیگر بازیگران منطقهای دارد.
لایه اقتصادی: بازار حیاتی در شرایط تحریم
برای ایران، عراق بیش از یک همسایه است؛ این کشور به یک «ریه اقتصادی» تبدیل شده است. حجم تجارت دوجانبه که در سالهای اخیر حدود ۱۲ میلیارد دلار بوده و هدفگذاریهای بلندپروازانه تا ۳۰ میلیارد دلار را دنبال میکند، نشاندهنده وابستگی ایران به بازار مصرفی عراق است. صادرات برق، گاز، کالاهای کشاورزی و مصالح ساختمانی، نه تنها جریان مالی کشور را حفظ میکند، بلکه اشتغال داخلی و تولید صنایع مختلف ایران را نیز مستقیماً تحت تأثیر قرار میدهد.
این وابستگی متقابل اما نامتقارن، تهران را قادر میسازد نفوذ خود را در سیاست داخلی عراق حفظ کند. همچنین، ساختار اقتصادی عراق، با شبکههای غیررسمی، مرزهای گسترده و فساد سیستماتیک، فضایی برای دور زدن تحریمها و تسویه حسابهای مالی فراهم کرده است. به همین دلیل، بازار عراق در دوران تحریمهای حداکثری، به عنوان کپسولی حیاتی برای اقتصاد ایران عمل میکند و از دست دادن آن، ضربهای جدی به ظرفیت اقتصادی و ابزار نفوذ تهران وارد خواهد کرد.
لایه اجتماعی: قدرت نرم و سرمایه اجتماعی
پیوندهای فرهنگی، مذهبی و انسانی بین دو کشور، شبکهای عمیق از نفوذ نرم ایجاد کرده است. نظریه سازهانگاری در روابط بینالملل نشان میدهد که هویتها و نمادهای مشترک میتوانند ابزارهای قدرتمندی برای حفظ نفوذ باشند. زیارت عتبات عالیات، راهپیمایی اربعین و تبادلات علمی و نخبگانی میان حوزههای علمیه قم و نجف، همه نشاندهنده ظرفیت ایران در ایجاد سرمایه اجتماعی در عراق است.
این شبکه انسانی، هرچند عمیق، شکننده است و تحت تأثیر بیثباتیهای امنیتی، اعتراضات داخلی یا سیاستهای ملیگرایانه میتواند کاهش یابد. اعتراضات اکتبر ۲۰۱۹ نمونهای از آسیبپذیری این پیوندهای فرهنگی بود که نشان داد نفوذ نرم ایران نیازمند مدیریت دقیق و درک مطالبات نسل جدید عراق است.
لایه امنیتی: عراق به عنوان قلب محور مقاومت
در دکترین دفاعی ایران، عراق از «تهدید وجودی» به «عمق استراتژیک» و خط مقدم دفاع پیش دستانه تبدیل شده است. از منظر رئالیسم، کنترل بغداد و همکاری با گروههای متحد مانند حشد الشعبی، امکان مقابله با تهدیدات منطقهای و حفظ امتداد کریدور زمینی تهران - دمشق - بیروت را فراهم میکند. عراق در این چارچوب، نقش حیاتی در شبکه «محور مقاومت» دارد و هر اختلال در این کشور میتواند کل معماری امنیتی منطقه را تحت تأثیر قرار دهد. واشنگتن و متحدانش، با طرحهای قانونی و دیپلماتیک مانند «قانون آزادسازی عراق از نفوذ ایران»، در تلاشند حضور ایران در عراق را کاهش دهند. هدف این اقدامات، تضعیف شبکههای امنیتی، اقتصادی و سیاسی وابسته به ایران است و انتخابات پیشرو، صحنهای کلیدی برای تعیین قدرت نسبی بازیگران داخلی و خارجی خواهد بود.
روند انتخابات و نقش بغداد
این دوره انتخابات شامل دو مرحله است: رأیگیری ویژه برای نیروهای نظامی، امنیتی، مهاجران و زندانیان، و رأیگیری سراسری برای عموم مردم. در مرحله ویژه، حدود ۱.۳ میلیون نفر مشارکت داشتند و ۸۰۷ حوزه انتخاباتی در سراسر کشور فعال شد. مجموعاً ۷۷۵۴ نامزد، از جمله ۲۲۵۰ زن، برای کسب ۳۲۹ کرسی رقابت میکنند. پایتخت، بغداد، با ۲۳۵۳ نامزد برای ۷۱ کرسی، نقطه تمرکز اصلی رقابتها محسوب میشود. این شهر، به دلیل حجم بالای جمعیت و اهمیت سیاسی، تعیینکننده ترکیب پارلمان و نخستوزیر آینده است. رقابت میان طرفداران مشارکت و تحریم انتخابات نیز، متغیر مهمی است که میتواند معادلات نهایی در بغداد را تحت تأثیر قرار دهد.
جمعبندی: انتخابات به مثابه میدان بازی ژئوپلیتیک
انتخابات پیشرو در عراق، فراتر از یک فرایند داخلی، میدان رقابت استراتژیک میان ایران، آمریکا و بازیگران منطقهای محسوب میشود. از منظر ایران، عراق سه کارکرد حیاتی دارد: تأمین جریان اقتصادی در شرایط تحریم، حفظ سرمایه اجتماعی و قدرت نرم و تأمین عمق استراتژیک امنیتی. هر تحول سیاسی در بغداد، به ویژه در پایتخت، میتواند اثر دومینووار بر هر سه لایه داشته باشد و جایگاه ایران در محور مقاومت را تغییر دهد. همزمان، تلاشهای واشنگتن برای محدود کردن نفوذ تهران، نشاندهنده اهمیت این انتخابات برای معادلات منطقهای و آینده ژئوپلیتیک خاورمیانه است. نتیجه این انتخابات، نه تنها شکلگیری دولت و پارلمان عراق را رقم میزند، بلکه میتواند معادلات امنیتی، اقتصادی و نفوذ سیاسی در کل منطقه را برای سالهای آینده بازتعریف کند و جایگاه ایران و بازیگران دیگر در خاورمیانه را تعیین کند.