در روزهای اخیر، خبر جیرهبندی احتمالی آب در تهران و برخی شهرهای دیگر، توجه افکار عمومی را به یکی از مهمترین چالشهای ملی معطوف کرده است: بحران آب و انرژی. دولتمردان هشدار دادهاند که در صورت تداوم خشکسالی و افزایش مصرف، ممکن است برای حفظ پایداری شبکه، توزیع آب بهصورت دورهای محدود شود. اما این تصمیم صرفاً یک واکنش اضطراری است؛ در پسِ آن، مجموعهای از مشکلات ریشهای و ساختاری نهفته است که سالها نادیده گرفته شدهاند.
ریشههای بحران آب
ایران در کمربند خشک و نیمهخشک جهان قرار دارد و از نظر میانگین بارش سالانه، تنها حدود یکسوم میانگین جهانی را دریافت میکند. اما مشکل اصلی کمبارشی نیست، بلکه مدیریت نادرست منابع آبی است. طی دهههای گذشته، توسعه بیرویه کشاورزی سنتی، حفر هزاران چاه غیرمجاز، و نبود نظارت کافی بر مصرف آبهای زیرزمینی باعث شده است که سفرههای آبی کشور بهشدت افت کنند. بسیاری از دشتهای ایران امروز به مرحله «فرونشست زمین» رسیدهاند و این پدیده، یکی از نشانههای آشکار بحران آبی است.
از سوی دیگر، شهرهای بزرگ مانند تهران بهدلیل رشد جمعیت و گسترش بیرویه ساختمانسازی، مصرف آب بسیار بالایی دارند. الگوی مصرف خانگی نیز در بسیاری از خانوادهها بهگونهای است که چند برابر استاندارد جهانی آب مصرف میشود. همه این عوامل دستبهدست هم دادهاند تا منابع موجود پاسخگوی تقاضای فزاینده نباشند.
️ بحران انرژی؛ همزاد بحران آب
آب و انرژی ارتباط تنگاتنگی دارند. تولید برق در نیروگاهها نیازمند آب است، و پمپاژ و تصفیه آب نیز به انرژی فراوانی احتیاج دارد. هنگامی که کشور با کمبود برق مواجه میشود، توان تصفیه و توزیع آب نیز کاهش مییابد. از سوی دیگر، بسیاری از سدها بهدلیل پایینآمدن سطح آب مخازن، دیگر قادر به تولید برق کافی نیستند. بنابراین بحران انرژی میتواند مستقیماً به بحران آب دامن بزند.
در سالهای اخیر، مصرف بالای برق در تابستان و گاز در زمستان نیز هشداردهنده بوده است. ساخت نیروگاههای جدید، نوسازی زیرساختها و گسترش انرژیهای تجدیدپذیر از جمله اقداماتی است که باید جدی گرفته شود، اما تاکنون پیشرفت در این زمینهها بسیار کند بوده است.
راهکارها و آینده
برای عبور از این وضعیت، تنها جیرهبندی موقت کافی نیست. باید به سمت اصلاح الگوی مصرف، آموزش عمومی، و سیاستگذاری علمی حرکت کرد. توسعه سیستمهای آبیاری نوین، بازیافت و استفاده مجدد از پسابها، اصلاح تعرفههای مصرفی، و تشویق مردم به صرفهجویی از مهمترین گامهاست.
در کنار آن، دولت باید با شفافیت درباره وضعیت منابع آبی اطلاعرسانی کند تا مردم در جریان واقعیتها قرار گیرند. بدون مشارکت اجتماعی، هیچ طرحی به نتیجه نخواهد رسید.
بحران آب و انرژی تنها مسئلهای فنی یا اقلیمی نیست؛ بلکه بازتابی از نحوه حکمرانی و فرهنگ مصرف در کشور است. اگر اکنون برای اصلاح رفتارها و ساختارها اقدام نکنیم، در آینده نزدیک، جیرهبندی نه یک تصمیم موقت، بلکه بخشی از زندگی روزمره خواهد شد.