سیاستمداران و تصمیم سازان سیاسی که سیاست خارجی را پی ریزی و پی گرفتند و انگیزه رویارویی جهان غرب را با جمهوری اسلامی تقویت کردند تا با أعمال تحریم های گسترده جهانی ایران را مجازات كنند ، چه تصور می کردند؟ با بی خردی و فقدان عقلانیت در نبود “ابزارهای لازم “ در تحقق اهدافی چون صدور انقلاب ، نبرد علیه امپریالیسم غربی بسرکردگی آمریکا و نابودی اسراییل شرایطی را بوجود آورد که امروز شاهش آن هستیم.
این فرایند در عمل به بهای از دست رفتن سرمایه مادی و انسانی دست آوردی در تحقق خير و صلاح مردم نداشت. آنهايي كه به پشتوانه قدرت الهي اقتصاد كشور را به این روز انداختند و مردم را به گرداب فقر فرو غلطاندند، حالا چه پاسخی دارند.
*رييس دولتي كه طي ٨ سال زمامداري با تكيه بر عبارت " به حول قوه الهي" قطعنامه هاي پي در پي شوراي امنيت سازمان ملل را ورق پاره خواند و صدها ميليارد دلار درآمدهاي نفتي كشور " متعلق به مردم ايران " را با اتخاذ سياست هاي پوپوليستي دروني و هزينه هاي برون مرزی بعنوان گسترش عمق استراژيك تا سواحل مديترانه ، در چاه ويل غرور و توهم و نابخردي فروريخت ،کجاست که در برابر ملت ایران پاسخگوباشد .
*توهمات آن رییس جمهور بحدی بود که گفته بود ۱۰۰ نفر از سیاستمداران جهان در گفتگوی با او ، انتظار در دست گرفتن مدیریت جهانی توسط وی را داشتند . توهم زدگی نه تنها سیاستهای دولتهای ۹ و ۱۰ را شکل میدادبلکه باشکال مختلف همواره با سیاستگذاری های دیگر دولتها و تصمیمات جناح های مختلف همراه بوده است .توهم قدرت ، بویژه مرتبط با سیاستگذاری های خارجی ، بلای جان نه تنها اقتصاد بلکه موجودیت کشور بوده است .
*روند رو به افول اقتصاد ، بی ارزشی پول ملی ، تورم ۵۰ درصدی ، دلار ۱۱۸ هزار تومانی و گرانی هاییکه کمر جامعه را خم کرده ، ثمره عملکرد حاکمانی است که هنوز به اثر بخشی تحریمها باور ندارند زیرا نه تنها فشاری بر زندگی خود احساس نمیکنند بلکه در شرایط رکود- تورمی بر ثروت خود می افزایند . و با تقلیل و يا انكار اثرات مکانیسم ماشه شعور جامعه را دست کم میگیرند .
*نكته مهم اينكه انكار اثرگذاري تحريمها بر اقتصاد كشور بمعناي نبود باور به نابساماني هاي اقتصادي و تورم و فقر مردم نيست ، پس مسئولان تلويحا" نابسامانی ها را نتیجه عملكرد مجموعه اقتصادي معيوب كشور دانسته و انگشت اتهام را بسوی یکدیگر میگیرند ، که این تلقی فاجعه انگیز تر است ، زیرا با تصور نبود تحریمها هم اقتصاد وارد فاز فروپاشی میشود .
*البته مروری بر سالهای قبل از توافق برجام و پس از خروج ترامپ از برجام تا پس از جنگ ۱۲ روزه ، فهم میشود که اقتصاد ایران از هر دو سو مورد تخریب قرار گرفته ، لذا سیاستمداران باید با درک تغییر در شرایط پیرامونی منطقه ای و بین المللی بویژه پس از عملیات طوفان الاقصی در ۷ اکتبر ۲۰۲۳ ، با تغییرات بنیادین هم در عرصه سیاستهای
*انکار بی اثری مکانیسم ماشه بر اقتصاد و به ویژه بر حوزه های انرژی ، اجتماعی، بهداشتی ، درمانی ، زیست محیطی ، انگیزه مهار تحریمها را از بین میبرد و تلاشی درجهت دستیابی به استقرار روابط دیپلوماتیک و رفع تنش با دنیای غرب صورت نمیگیرد .
خوشحالی پایان پذیرفتن برجام با فعال شدن مکانیسم ماشه ،اظهارات غیر مسئولانه ای از سوی برخی از مقامات کشور نظیر بستن تنگه هرمز، خروج از انپیتی ،پایان همکاری با آژانس ،حمله پیش گیرانه باسراییل و یا اسراییل شهامت حمله دوباره را ندارد و يا آمريكا با حمله به جمهوري أسلامي تمام پل هاي پشت سرش را خراب كرده و اظهارات دیگری از اين دست ، در حاليكه غرب از باز بودن پنجره گفتگو صحبت ميكند و آقاي پزشكيان هم مي گويد براي مذاكره منطقي آماده است.
* اگر تصور شود که جمهوری اسلامی از همه تنش های با غرب و سازمان ملل متحد خداحافظی کرده و به تعهدات بینالمللی پایبندی نشان داده و تحریمها جملگی لغو شده اند ، اما با این وصف سامان دهی اقتصاد کشور و تعادل بخشی به بحران های اجتماعی ، از بزرگترین چالش های پیش روی نظام خواهد بود که با استمرار سیاستهای اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی کنونی قابل مهار نیست .
اما اگر فرض محال کنار گذاشته شود و حقیقت تاثیرات شکل گرفتن ائتلاف جهانی ،و آرایش سیاسی متفاوت از پیشا جنگ ،بر علیه کشور بدرستى درک شود ، باید اتخاذ تصمیمات را بر تحلیل شرایط و واقعیات وحقایق موجود و بدور از توهمات تبلیغاتی بنا نهاد .و از شنا کردن خلاف مسیر آب ، که نه تنها مارا به جلو ، بلکه به عقب میراند ، پرهیز کرد .
*براي سامان بخشي باقتصاد و دستيابي به توسعه اقتصادي پايدار بايد در زنجيره تامين اقتصاد جهاني قرار گرفت، امروزه ملاك ارزيابي جايگاه اعتباري كشور ها در عرصه بين المللي ، ميزان قدرت اقتصادي آنهاست ، نه مجهز بودن به كلاهك هسته اي.
لازمه سامان بخشي باقتصاد بي ترديد تغييرات بنيادين در سياست خارجي با نگاه استقرار روابط مسالمت آمیز با همه كشورها بر اساس ديپلوماسي توازن مثبت با شرق و غرب است .
*کشورها در پسا ماشه مثل ترکیه ، مالزی، استرالیا، نیوزلند و حتی امارات ، يكي يكي وارد فاز اقدامات تحريمي عليه جمهوري أسلامي مي شوند ، در رابطه با اقدامات هسته اي ، موشك هاي بالستيك و ديگر اقدامات برون مرزي كشور هر روز در سطح بين المللي توليد محتوا ميشود و انزواي ايران را تشديد ميكند .