لوگو
1404 پنج‌شنبه 27 شهريور
  • صفحه نخست
  • سیاست
  • سخن‌گاه
  • اقتصاد
  • شهروند
  • بین الملل
  • فرهنگ و هنر
  • سلامت
  • علم و فناوری
  • ورزش
  • خواندنی‌ها
  • آرشیو روزنامه
1404/06/09 - شماره 2579
نسخه چاپی
نگاهی به «عصر اختلال: فناوری و جنون در سرمایه‌داری محاسباتی»

عصر بی‌عصری

ساسان تقوایی: کتاب «عصر اختلال: فناوری و جنون در سرمایه‌داری محاسباتی» نوشته برنارد استیگلر (۲۰۱۹) منتشر شده است.
استیگلر کتاب را با این ادعای تکان‌دهنده آغاز می‌کند که ما وارد «عصری بدون عصر» شده‌ایم - عصری که دیگر قادر به تولید معنا، هدف یا آینده‌یِ مشترک نیست. اختلال که تا پیش از این دوره استراتژی‌ای بود که توسط کسب‌وکارها مورد استفاده قرارمی‌گرفت، تبدیل به وضعیت وجودیِ عصر ما شده است. این اختلال در سه سطح عمل‌می‌کند: فناورانه (سرعت تغییرات از توان انطباق ما با آن‌ها پیشی‌گرفته است)، اجتماعی (فروپاشیِ نهادها و روابط)، و روانی (ناتوانی در اندیشیدن به آینده). در مرکز این بحران، آن چیزی‌ست که استیگلر آن را «پرولتاریزاسیون تعمیم‌یافته» می‌نامد. اگر مارکس از پرولتاریزاسیون کارگران (از دست دادن مهارت‌هایِ کاری) سخن‌می‌گفت، استیگلر این مفهوم را به تمامیِ ابعاد زندگی تعمیم‌می‌دهد: ما نه تنها مهارت‌هایِ کاری، بلکه دانشِ زندگی (savoir-vivre) و حتی دانش نظری (savoir-concevoir) خود را به ماشین‌ها و الگوریتم‌ها واگذار کرده‌ایم، به شکلی که گوگل به جای ما فکرمی‌کند و الگوریتم‌های توصیه به جای ما انتخاب‌می‌کنند.

سرمایه‌داری محاسباتی 
و تخریب روان
استیگلر تحلیل دقیقی از «سرمایه‌داری پلتفرمی» به‌دست‌می‌دهد که در آن غول‌های تکنولوژی (GAFAM) [2] نه تنها داده‌های ما را استخراج‌می‌کنند، بلکه میل، توجه و زمان ما را نیز تحت استعمار خود درآورده‌اند. این پلتفرم‌ها با استفاده از «حلقه‌هایِ دوپامینی» و «تکنیک‌های رفتاری» ما را به «معتادان دیجیتال» تبدیل‌کرده‌اند، به شکلی که ما دائماً در حال جستجوی محرک بعدی هستیم. نتیجه‌یِ این وضعیت، آن چیزی‌ست که استیگلر آن را «روان‌رنجوریِ جمعی» می‌نامد: افزایش بی‌سابقه‌یِ افسردگی، اضطراب و احساس پوچی، به‌ویژه در میان جوانان. استیگلر بر این باور است که جامعه‌یِ ما به «جامعه‌ای بدون شرم» تبدیل‌شده که در آن هیچ ارزشی باقی نمانده است.

زمان از دست‌رفته
یکی از بینش‌های ژرف این کتاب، تحلیلی‌ست که استیگلر از تخریب زمان‌مندی ارائه‌می‌دهد. تکنولوژی‌های دیجیتال ما را در «زمان حال دائمی» محبوس‌کرده‌اند - جریان بی‌پایانی از اعلان‌ها، پست‌ها و به‌روزرسانی‌ها در شبکه‌های اجتماعی که نه اجازه تأمل در گذشته را می‌دهند و نه امکان تصور آینده را. این «کوتاه‌گرایی ساختاری» نه تنها در بازارهای مالی، بلکه در سیاست (انتخابات به عنوان نظرسنجی دائمی) و حتی روابط شخصی (روابط یک‌بارمصرف) نفوذکرده است. استیگلر استدلال‌می‌کند که انسان موجودی‌ست که از طریق توانایی تصور و برنامه‌ریزی آینده زندگی‌می‌کند. وقتی این توانایی از بین می‌رود، ما دچار نوعی «مرگِ روانی» می‌شویم - موجودات زنده‌ای که فاقد امید، رؤیا یا هدف هستند.

فارماکولوژی فناوری
با وجود این تصویرپردازیِ تاریک، استیگلر فن‌هراس نیست. او از مفهوم «فارماکون» - دارویی که همزمان هم زهر است و هم دارو- برای ارجاع به فناوری استفاده‌می‌کند. از منظر او فناوری ذاتاً خوب یا بد نیست؛ مسئله این است که چگونه از آن استفاده‌می‌کنیم. همان الگوریتم‌هایی که می‌توانند ما را به بردگی بکشند، می‌توانند برای اهداف رهایی‌بخش نیز به‌کار روند. بدین منظور لازم است تا از «آنتروپوسن» به «نگانتروپوسن» عبور کنیم - عصری که در آن انسان‌ها به جای تولید بی‌نظمی، نظم و معنا خلق‌می‌کنند. رسیدن به این نقطه مستلزم دست‌یابی به این موارد است:
۱. اقتصاد مشارکتی
۲. بازطراحی آموزش
۳. شهرک‌های آزمایشگاهی
۴. فناوری‌هایِ جایگزین

بازیابی زمان و مراقبت
در قلب پروژه‌یِ استیگلر، مفهوم بازیابیِ زمان قراردارد. ما نیاز به زمان‌های طولانی برای تفکر ژرف، خلاقیت و روابط معنادار، ایجاد ریتم‌های متنوع در برابر همگام‌سازی تحمیلی پلتفرم‌ها و در نهایت مراقبت یا توجه عمیق به خود، دیگران و جهان داریم.

امید در دل یأس
کتاب با فراخوانی برای «بسیج عمومی» در برابر «جنگ جهانی سوم» - که جنگی علیه خود بشریت است - پایان‌می‌یابد. استیگلر معتقد است که ما در لحظه‌ای بحرانی قرارداریم: یا به سمت بربریت فناورانه می‌رویم یا رنسانس جدیدی را آغازمی‌کنیم. او تأکید می‌کند که این تحول نیازمند اراده‌ای سیاسی، تخیلی جمعی، و شجاعت برای تصور جهانی متفاوت است. «عصر اختلال» نه سرنوشت محتوم ماست، بلکه چالشی است که باید با هوشمندیِ جمعی و مراقبت به آن پاسخ‌دهیم. استیگلر بر این باور است که می‌توان از فناوری برای پرورش دانش، روابط و محیط زیست و نه کنترل و استثمار بهره‌گرفت. در نهایت می‌توان با استیگلر هم‌نظر بود که «آن‌چه توسط تکنیک ویران‌شده، تنها توسط تکنیک - اما تکنیکی متفاوت - می‌تواند بازسازی شود.»

 

Facebook Twitter Linkedin Whatsapp Pinterest Email

دیدگاه شما

دیدگاه شما پس از بررسی منتشر خواهد شد. نظراتی که حاوی توهین یا الفاظ نامناسب باشند، حذف می‌شوند.

تیتر خبرهای این صفحه

  • «سووشون» در صدر پرفروش‌های ادبیات
  • دکترای افتخاری برای نویسنده برنده نوبل
  • عصر بی‌عصری
  • بنیانگذار لیبرالیسم مدرن
  • درگذشت احمد پژمان موسیقی‌دان
  • رقابت در اسکار با فیلم سه ساعته
لوگو
  • درباره ما
  • تماس با ما
  • همکاری با ما
  • تعرفه آگهی
  • نمایندگی‌ها
  • شناسنامه
  • مرامنامه
  • آرشیو
  • RSS

1401© :: کلیه حقوق قانونی این سایت متعلق به روزنامه ستاره صبح بوده و استفاده از مطالب آن با ذکر منبع بلا مانع است.